English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
long period دوره بلند مدت
Other Matches
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
periphery دوره
edges دوره
setting up دوره
contemporary هم دوره
contemporaries هم دوره
border دوره
bordered دوره
bordering دوره
pool دوره
pooled دوره
sets دوره
careers دوره
stadia دوره
set دوره
periodicity دوره
cycles دوره
stadium دوره
peripheries دوره
felloe دوره
pools دوره
edge دوره
termed دوره
term دوره
perimeter دوره
perimeters دوره
rhythm دوره
rhythms دوره
eras دوره
phase دوره
to have ones fling دوره
phased دوره
phases دوره
courses : دوره
cycled دوره
era دوره
stadiums دوره
reviewal دوره
course : دوره
cycle دوره
Ice Age دوره یخ
terming دوره
coursed : دوره
one's d. دوره
rimless بی دوره
circuit دوره
rims دوره
rim دوره
careering دوره
felly دوره
compass دوره
careered دوره
period دوره
career دوره
epoch دوره
sessions دوره
instar دوره
session دوره
epochs دوره
periods دوره
he has run his race دوره
outlines دوره
outlined دوره
outline دوره
outlining دوره
circuits دوره
retrace time دوره بازگشت
budget period دوره بودجه
retrace interval دوره بازگشت
caird دوره گرد
huckster دوره گرد
retrace period دوره بازگشت
encompass دوره کردن
terming دوره انتصاب
life cycle دوره زندگی
Ice Age دوره یخبندان
return interval دوره بازگشت
latency period دوره نهفتگی
strolling دوره گرد
retention period دوره ابقا
hucksters دوره گرد
inning یک دوره بازی
termed دوره انتصاب
pedlar دوره گرد
basic course دوره مقدماتی
innings دوره تصدی
snakebite دوره بدشانسی
idle period دوره استراحت
hucksterer دوره گرد
tempering cycle دوره بازپخت
termtime دوره تصدی
courses دوره مسیرتیراندازی
termtime دوره تحصیلی
coursed دوره مسیرتیراندازی
testing time دوره ازمون
course دوره مسیرتیراندازی
pedlars دوره گرد
short term دوره کوتاه
short period دوره کوتاه
internship دوره انترنی
term of maintenance دوره نگاهداری
period of incubation دوره نهفتگی
term دوره انتصاب
schooltime دوره تحصیلی
infection period دوره نهفتگی
induction period دوره انگیزش
incunabula نخستین دوره
senescence دوره سالخوردگی
idle time دوره عطالت
blocking period دوره وقفه
sexennium دوره شش ساله
itinerant دوره گرد
duty cycle دوره کار
period of delivery دوره تحویل
melting period دوره ذوب
measuring period دوره سنجش
maintenance period دوره تعمیرات
period of instrument دوره سنجه
period of office دوره تصدی
period of production دوره تولید
period of roll دوره تناوب
maintenance period دوره نگهداری
period of vibratio دوره ارتعاش
magnetic cycle دوره مغناطیسی
perlim دوره مقدماتی
pliocene دوره پلیوسن
practice period دوره تمرین
estrous cycle دوره فحلی
contract period دوره قرارداد
pentad دوره پنجساله
pedlary دوره گردی
oxidizing period دوره احیاء
number of cycle تعداد دوره ها
neonatal period دوره نوزادی
stretched خط ممتد دوره
duty factor دوره کار
electoral legislative term دوره انتخابیه
stretch خط ممتد دوره
oxidizing period دوره اکسیداسیون
elimination heat دوره مقدماتی
cycle time زمان دوره
critical period دوره شاخص
payback period دوره بازپرداخت
payback period دوره برگشت
critical period دوره بحرانی
crier دوره گرد
preparatory interval دوره امادگی
continous cycle دوره بی وقفه
rimmed دوره دار
grace period دوره مهلت
guarantee period دوره ضمانت
encompassing دوره کردن
limitation period دوره محدودیت
colportage دوره گردی
encompasses دوره کردن
encompassed دوره کردن
recurrence interval دوره تناوب
return perion دوره تناوب
refersher course دوره توجیهی
refersher course دوره استثنایی
refractory period دوره بی پاسخی
refreshing course دوره بازاموزی
life cycle دوره عمر
cheap jack دوره گرد
stretches خط ممتد دوره
germinal period دوره نوجنینی
production period دوره تولید
probationary period دوره ازمایشی
fellyfelloe دوره درندگی
procurement cycle دوره خرید
financial period دوره مالی
flux linking a turn شاره دوره
foreperiod پیش دوره
age دوره عصر.
ages دوره عصر.
puerperium دوره نفاس
game cycle دوره بازی
revolution یک دوره کامل
quadrennium دوره چهارساله
quadrentnium دوره چهارساله
conducting period دوره رسانایی
revolutions یک دوره کامل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com