Total search result: 201 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
spring practice |
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه |
|
|
Other Matches |
|
semester |
دوره 61 هفتهای دانشگاه |
semesters |
دوره 61 هفتهای دانشگاه |
Master of Arts |
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند |
Masters of Arts |
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند |
vernal |
بهاری |
spring conditions |
شرایط بهاری |
distributed practices |
تمرینهای توزیعی |
distributed practices |
تمرینهای پراکنده |
interval exercises |
تمرینهای متناوب |
vernal equinox |
برابران بهاری |
reaction drills |
تمرینهای واکنشی |
vernal equinox |
اعتدال بهاری |
spring shower |
رگبار بهاری |
vernal equinox |
نقطه اعتدال بهاری |
free exercise |
تمرینهای نرمش ازاد |
pre game drills |
تمرینهای قبل از اغاز مسابقه |
circuit training |
انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری |
holocene |
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد |
cooling-off periods |
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات |
cooling-off period |
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات |
cooling off period |
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات |
interregnums |
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر |
interregnum |
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر |
interregna |
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر |
university |
دانشگاه |
academy |
دانشگاه |
universities |
دانشگاه |
college |
دانشگاه |
colleges |
دانشگاه |
Univ |
دانشگاه |
colporteur |
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد |
senior technical college |
دانشگاه فناوری |
University of Applied Sciences [UAS] |
دانشگاه فناوری |
college of [music, technology,...] |
دانشگاه فناوری |
polytechnic |
دانشگاه فناوری |
state university |
دانشگاه ایالتی |
Chancellor |
رئیس دانشگاه |
staff college |
دانشگاه جنگ |
academical |
دانشجوی دانشگاه |
Chancellors |
رئیس دانشگاه |
state university |
دانشگاه دولتی |
technical university |
دانشگاه فنی |
the institution of a universit |
تاسیس دانشگاه |
president |
رئیس دانشگاه |
presidents |
رئیس دانشگاه |
academy |
دانشگاه هنر |
academies |
دانشگاه اموزشگاه |
rectors |
رئیس دانشگاه رهبر |
oxonian |
وابسته به دانشگاه اکسفورد |
chaired |
کرسی استادی در دانشگاه |
chairing |
کرسی استادی در دانشگاه |
chairs |
کرسی استادی در دانشگاه |
rector |
رئیس دانشگاه رهبر |
chair |
کرسی استادی در دانشگاه |
extramural |
مربوط به خارج از دانشگاه |
matriculant |
قبول شده در دانشگاه |
vice chancellor |
معاون رئیس دانشگاه |
war college |
دانشگاه عالی جنگ |
vice-chancellors |
معاون رئیس دانشگاه |
proctor |
مدیر اجرایی دانشگاه |
vice-chancellor |
معاون رئیس دانشگاه |
light period |
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی |
matriculates |
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن |
matriculated |
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن |
send down |
دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن |
matriculation |
دخول یا نام نویسی در دانشگاه |
in the schools |
مشغول دادن امتحانات دانشگاه |
faculties |
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد |
matriculation |
امتحان ورودی دانشگاه کنکور |
academicals |
لباس رسمی استادی دانشگاه |
donnish |
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه |
He is majoring in mathematic at the university. |
در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند |
He was not admitted to the university. |
اورا به دانشگاه راه ندادند |
matriculate |
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن |
alma mater |
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه |
matriculating |
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن |
As a university professor , his performance stank. |
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه ! |
academic costume |
لباس رسمی استادی دانشگاه |
faculty |
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد |
mattriculation |
نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه |
production cycle |
زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.] |
chancellery |
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه |
berkeley unix |
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا |
chancellory |
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه |
command and general staff college |
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ |
school and college ability test |
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه |
varsity |
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی |
prep schools |
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه |
prep school |
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه |
sixth form |
دورهی آماده سازی برای دانشگاه |
sixth forms |
دورهی آماده سازی برای دانشگاه |
ox man |
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است |
underclassman |
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه |
general staff college |
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ |
school doctor |
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه |
matriculated |
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن |
matriculates |
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن |
matriculating |
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن |
poll degree |
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد |
matriculate |
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن |
academia |
حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه |
jayvee |
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه |
upper class |
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه |
he went out in the poll |
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت |
advisee |
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد |
great go |
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه |
upper classes |
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه |
O level |
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی |
upperclassman |
کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند |
O levels |
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی |
matricular |
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه |
university extension |
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند |
bachelors |
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود |
bachelor |
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود |
campus environment |
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان |
semifinal |
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی |
eras |
دوره |
phases |
دوره |
phase |
دوره |
cycle |
دوره |
cycled |
دوره |
era |
دوره |
Ice Age |
دوره یخ |
instar |
دوره |
pooled |
دوره |
felloe |
دوره |
felly |
دوره |
phased |
دوره |
peripheries |
دوره |
periphery |
دوره |
he has run his race |
دوره |
epoch |
دوره |
one's d. |
دوره |
rim |
دوره |
rims |
دوره |
periodicity |
دوره |
epochs |
دوره |
career |
دوره |
careered |
دوره |
careering |
دوره |
careers |
دوره |
stadiums |
دوره |
stadium |
دوره |
stadia |
دوره |
reviewal |
دوره |
perimeter |
دوره |
perimeters |
دوره |
rhythms |
دوره |
cycles |
دوره |
rhythm |
دوره |
to have ones fling |
دوره |
term |
دوره |
setting up |
دوره |
courses |
: دوره |
outline |
دوره |
coursed |
: دوره |
periods |
دوره |
course |
: دوره |
rimless |
بی دوره |
compass |
دوره |
set |
دوره |
edges |
دوره |
circuits |
دوره |
circuit |
دوره |
termed |
دوره |
contemporaries |
هم دوره |
sets |
دوره |
contemporary |
هم دوره |
edge |
دوره |
border |
دوره |
bordered |
دوره |
bordering |
دوره |
period |
دوره |
pool |
دوره |
pools |
دوره |
terming |
دوره |
sessions |
دوره |
outlining |
دوره |
session |
دوره |
outlines |
دوره |
outlined |
دوره |
slumped |
دوره رخوت |
melting period |
دوره ذوب |
pliocene |
دوره پلیوسن |
limitation period |
دوره محدودیت |
magnetic cycle |
دوره مغناطیسی |
maintenance period |
دوره نگهداری |
slumping |
دوره رخوت |
cooling-off periods |
دوره ملایمت |
maintenance period |
دوره تعمیرات |
neonatal period |
دوره نوزادی |
slump |
دوره رخوت |
payback period |
دوره برگشت |
period of vibratio |
دوره ارتعاش |
payback period |
دوره بازپرداخت |
pedlary |
دوره گردی |
pentad |
دوره پنجساله |
convalescence |
دوره نقاهت |
oxidizing period |
دوره اکسیداسیون |
period of delivery |
دوره تحویل |