Dictiornary-Farsi | دوره هفت ساله | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 217 (11 milliseconds)

English	Persian
septennate	دوره هفت ساله
septennium	دوره هفت ساله


Search result with all words

decade	دوره ده ساله دهدهی
decades	دوره ده ساله دهدهی
Grand Prix	یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grands Prix	یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
indiction	دوره پانزده ساله
lustrum	دوره پنج ساله
millenial	وابسته به دوره هزار ساله
millenium	دوره هزار ساله
pythiad	دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
quinquenniad	دوره پنج ساله
quinquennium	دوره پنج ساله
quinquennial	پنج ساله دوره پنج ساله
sexagesimal	شصتم دوره شصت ساله
sexennium	دوره شش ساله
triennium	دوره سه ساله
Other Matches

brownies	دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownie	دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
cooling-off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
ten years old	ده ساله
year-long	یک ساله
triennal	سه ساله
triennial	سه ساله
decade	01 ساله
decades	01 ساله
vicennial	02 ساله
decennry	ده ساله
sexennial	شش ساله
annuals	یک ساله
annual	یک ساله
colporteur	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
quinquagenarian	پنجاه ساله
bicentenary	دویست ساله
chiliad	هزار ساله
sepennial	هفت ساله
bicentenaries	دویست ساله
bimillenary	دو هزار ساله
seventy	هفتاد ساله
seventies	هفتاد ساله
quadrangena rian	چهل ساله
half yearly	نیم ساله
quinquagenary	پنجاه ساله
semiyearly	نیم ساله
year by year	همه ساله
yearling	گیاه یک ساله
he is 0 years old	او ده ساله است
year-round <idiom>	همه ساله
annuallyy	هر ساله سالیانه
octennial	هشت ساله
septennial	هفت ساله
annually	همه ساله
f.year old	پنج ساله
septuagenarian	هفتاد ساله
perennial	همه ساله
octogenarian	هشتاد ساله
perennials	همه ساله
sorrel	گوزن نر سه ساله
colts	اسب 3 یا 4 ساله
colt	اسب 3 یا 4 ساله
nonagenarian	نود ساله
tenant from year to year	مستاجر یک ساله
centenarian	جشن صد ساله
centenarians	جشن صد ساله
octogenarians	هشتاد ساله
tercentennial	سیصد ساله
quinquagenary	شخص پنجاه ساله
quinquagenarian	شخص پنجاه ساله
mares	مادیان 4 ساله یا بیشتر
nursey race	مسابقه اسبهای 2 ساله
mare	مادیان 4 ساله یا بیشتر
millennial	جشن هزار ساله
maturity	مسابقه اسبهای 4 ساله
nonagenarian	ادم نود ساله
pricket sister	گوزن ماده دو ساله
quadrangena rian	ادم چهل ساله
teens	نوجوان ده تا91 ساله
bicentennial	جشن دویست ساله
tercentenary	سه قرن سیصد ساله
bicentenary	جشن دویست ساله
fillies	مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
bicentennials	جشن دویست ساله
tercentenaries	سه قرن سیصد ساله
filly	مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
annuallyy	همه ساله هر سال
octogenarian	وابسته به ادم 08 ساله
strike it rich <idiom>	یک شبه ره صد ساله رفتن
bicentenaries	جشن دویست ساله
octogenarians	وابسته به ادم 08 ساله
light period	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
She must be at least 40.	او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
junior college	دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
a man in his forties	مرد چهل و خورده ساله
indiction	مالیات پانزده ساله املاک
men affifty and above	مردان پنجاه ساله به بالا
mother goose stakes	مسابقه کره مادیانهای سه ساله
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
derby	مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies	مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
millenarianism	اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarian	معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
one thousand guineas	مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
two thousands guineas	مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
the 28 year-old nurse-turned-independent insurance consultant	پرستار ۲۸ ساله که مشاور مستقل بیمه شده است
juniorate	مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
oedipal	وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
semifinal	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
Ushak medallion	ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
stadiums	دوره
stadium	دوره
perimeter	دوره
stadia	دوره
career	دوره
one's d.	دوره
epochs	دوره
careering	دوره
rimless	بی دوره
careers	دوره
careered	دوره
rhythms	دوره
Ice Age	دوره یخ
rhythm	دوره
periodicity	دوره
compass	دوره
perimeters	دوره
epoch	دوره
rims	دوره
cycled	دوره
he has run his race	دوره
cycle	دوره
rim	دوره
cycles	دوره
felloe	دوره
felly	دوره
peripheries	دوره
eras	دوره
periphery	دوره
era	دوره
phase	دوره
phased	دوره
phases	دوره
instar	دوره
courses	: دوره
border	دوره
term	دوره
termed	دوره
terming	دوره
coursed	: دوره
set	دوره
sets	دوره
setting up	دوره
bordering	دوره
circuits	دوره
circuit	دوره
to have ones fling	دوره
pool	دوره
pooled	دوره
pools	دوره
outline	دوره
course	: دوره
bordered	دوره
periods	دوره
session	دوره
period	دوره
contemporaries	هم دوره
outlining	دوره
contemporary	هم دوره
sessions	دوره
outlined	دوره
reviewal	دوره
edge	دوره
edges	دوره
outlines	دوره
basic course	دوره مقدماتی
occupancy cycle	دوره سکونت
elimination heat	دوره مقدماتی
processes	دوره عمل
period/stretch/lapse of time	دوره زمان
time period	دوره زمان
critical period	دوره بحرانی
period	دوره زمان
time span	دوره زمان
flux linking a turn	شاره دوره
action period	دوره کنش
financial period	دوره مالی
blocking period	دوره وقفه
budget period	دوره بودجه
caird	دوره گرد
pliocene	دوره پلیوسن
crier	دوره گرد
cheap jack	دوره گرد
contract period	دوره قرارداد
colportage	دوره گردی
on probation	در دوره ازمایشی
continous cycle	دوره بی وقفه
melting period	دوره ذوب
critical period	دوره شاخص
cycle time	زمان دوره
fellyfelloe	دوره درندگی
quarter [year]	دوره سه ماهه
advance course	دوره عالی
advanced course	دوره عالی
estrous cycle	دوره فحلی
quarterly period	دوره سه ماهه
perlim	دوره مقدماتی
biennium	دوره دوساله
electoral legislative term	دوره انتخابیه
duty factor	دوره کار
duty cycle	دوره کار
three-month period	دوره سه ماهه
conducting period	دوره رسانایی