Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
run manual
راهنمای اجرا
Search result with all words
working plan
نقشه اجرا راهنمای کار
Other Matches
army training test
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
commander's manual
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
job book
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
coast pilot
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
planning guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
standard
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standards
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simpler
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
runs
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
run
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
operation
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
push rod
راهنمای سوپاپ
piston guide
راهنمای پیستون
card guide
راهنمای کارت
manual
راهنمای کار
floor walker
راهنمای مغازه
training manual
راهنمای اموزشی
wage price guideline
راهنمای مزد
pilots
راهنمای ناوبری
guide book
راهنمای مسافران
piloted
راهنمای ناوبری
pilot
راهنمای ناوبری
column ways
راهنمای ستون
double vee guide
راهنمای وی دوبل
dock master
راهنمای حوض
saint bernard
سگ راهنمای کوهستان
shopwalker
راهنمای مغازه
radar beacon
راهنمای رادار
harbor master
راهنمای بندر
icons
راهنمای انتخاب
ikons
راهنمای انتخاب
telephone book
راهنمای تلفن
telephone books
راهنمای تلفن
icon
راهنمای انتخاب
janitor
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
janitors
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
buoy
راهنمای شناور در اب
buoyed
راهنمای شناور در اب
buoying
راهنمای شناور در اب
buoys
راهنمای شناور در اب
location diagram
راهنمای اتصال نقشه
phone book
کتاب راهنمای تلفن
indexed
نما راهنمای موضوعات
signal
علامت راهنمای خودرو
light buoy
راهنمای شناور چراغدار
signaled
علامت راهنمای خودرو
signalled
علامت راهنمای خودرو
indexes
نما راهنمای موضوعات
soldier's manual
کتاب راهنمای سرباز
sheave
ریل راهنمای هواپیما
phone books
کتاب راهنمای تلفن
refernce manual
کتاب راهنمای مرجع
index
نما راهنمای موضوعات
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
systems manual
کتاب راهنمای سیستم
procedure manual
کتاب راهنمای رویهای
postal directory
دفتر راهنمای پست
file directory
فهرست یا راهنمای فایل
data directory
فهرست راهنمای داده ها
guidebook
کتاب راهنمای مسافران
telephone directories
کتابچه راهنمای تلفن
leaders
فشنگ راهنمای پیچی
guidebooks
کتاب راهنمای مسافران
schedule
فهرست راهنمای قانون
scheduled
فهرست راهنمای قانون
schedules
فهرست راهنمای قانون
damage control book
راهنمای کنترل خسارات
leader
فشنگ راهنمای پیچی
telephone directory
کتابچه راهنمای تلفن
guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمایی
directives
راهنمای انجام کار دستورالعمل
finger post
تیرپنجه دار راهنمای جاده
quadrattrix
راهنمای تربیع منحنی هادی
basic planning guide
راهنمای اولیه طرح ریزی
concordance
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
directive
راهنمای انجام کار دستورالعمل
concordances
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
soldier's manual
ائین نامه راهنمای سربازان
pilots
راهنمای ناو راهنمایی کردن
manual
دستورالعمل راهنمای انجام کار
waybill
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
piloted
راهنمای ناو راهنمایی کردن
mutilation table
جدول راهنمای بارگیری خودروها
watertight closure log
دفتر راهنمای اب بندی ناو
photo index map
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
pilot's trace
کالک راهنمای خلبان هواپیما
user's manual
کتاب راهنمای استفاده کننده
pilot
راهنمای ناو راهنمایی کردن
turn off guidance
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
cookbooks
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
cookbook
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
scenario
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
pathfinders
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
sailing directions
راهنمای دریایی book pilot : syn
lane marker
راهنمای معبر داخل میدان مین
pace car
اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
pathfinder
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
portolano
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
Do you have a hotel guide?
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
dsm
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
reference line
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
scenarios
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
blinker
چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
master plot
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
commander's guidance
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
computerising
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerises
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerize
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizes
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizing
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerised
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
pathfinder guidance
هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
glideslope
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
corporate model
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
fingerpost
راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
client side
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
wire pike
راهنمای سیم دستک سیم کشی
flowchart template
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
organum
واسطه فکر راهنمای فکر
performances
اجرا
operation
به اجرا
fulfilment
اجرا
feasance
اجرا
runs
اجرا
implementation
اجرا
run
اجرا
executed
اجرا
exercize
اجرا
execute
اجرا
executes
اجرا
effecting
اجرا
performance
اجرا
completion
اجرا
administrations
اجرا
ministration
اجرا
executing
اجرا
effect
اجرا
effected
اجرا
applications
اجرا
execution
اجرا
application
اجرا
administration
اجرا
implementation
اجرا
accomplishment
اجرا
capitulary
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
bumbailiff
مامور اجرا
carry into effect
اجرا کردن
carry into execution
اجرا کردن
carry out
اجرا کردن
accomplishable
قابل اجرا
unfulfilled
اجرا نشده
accomplisher
اجرا کننده
practicable
قابل اجرا
sanctions
ضمانت اجرا
assemble and go
همگذاری و اجرا
sanctioning
ضمانت اجرا
sanctioned
ضمانت اجرا
effective date
تاریخ اجرا
enforcement order
دستور اجرا
enforcible
قابل اجرا
makable
<adj.>
قابل اجرا
practicable
<adj.>
اجرا شدنی
executable
اجرا پذیر
executable
قابل اجرا
makable
<adj.>
اجرا پذیر
applicable
<adj.>
قابل اجرا
endorcement procedure
شیوه اجرا
utilizable
<adj.>
قابل اجرا
compile and go
همگردانی و اجرا
utilisable
[British]
<adj.>
قابل اجرا
useful
<adj.>
قابل اجرا
usable
<adj.>
قابل اجرا
suitable
<adj.>
قابل اجرا
possible
[doable, feasible]
<adj.>
اجرا شدنی
enforces
اجرا کردن
applicability
قابلیت اجرا
utilitarian
[useful]
<adj.>
اجرا شدنی
useful
<adj.>
اجرا شدنی
suitable
<adj.>
اجرا شدنی
purposive
<adj.>
اجرا شدنی
purposeful
<adj.>
اجرا شدنی
purpose-built
<adj.>
اجرا شدنی
proper
<adj.>
اجرا شدنی
practical
<adj.>
اجرا شدنی
application
[applicability]
قابلیت اجرا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com