Total search result: 208 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
output media |
رسانه خروجی |
|
|
Search result with all words |
|
peripheral |
وسیله مبدل سیگنالهای ورودی /خروجی و دستورات از کامپیوتر به قالب و پروتکل که رسانه جانبی بفهمد |
drum |
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند |
drummed |
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند |
output |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
outputs |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
input/output |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
PCU |
وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد |
Other Matches |
|
sequential access |
روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه |
i/o |
فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد |
optical |
رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و.. |
queued |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
queue |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
queues |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
queueing |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
NEQ |
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است |
inequivalence |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
equivalence |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
non equivalence function |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است |
near letter quality |
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد |
chocked nozzle |
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است |
flip-flop |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flopping |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flops |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flopped |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
input output processor |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
vehicle |
رسانه |
channels |
رسانه |
media |
رسانه ها |
vehicles |
رسانه |
mediums |
رسانه |
channelled |
رسانه |
channeled |
رسانه |
medium |
رسانه |
channeling |
رسانه |
channel |
رسانه |
media specialist |
متخصص رسانه ها |
media eraser |
رسانه پاک کن |
empty medium |
رسانه تهی |
media conversion |
تبدیل رسانه ها |
end of medium |
انتهای رسانه |
magnetic media |
رسانه مغناطیسی |
input media |
رسانه ورودی |
hypermedia |
مافوق رسانه |
virgin medium |
رسانه بکر |
transfer medium |
رسانه انتقال |
vehicle |
حامل رسانه |
answer/originate |
رسانه ارتباطی |
vehicles |
حامل رسانه |
data medium |
رسانه داده ها |
media |
رسانه ها واسطه ها |
multimedia |
چند رسانه |
disc |
رسانه مغناطیسی دیسک |
discs |
رسانه مغناطیسی دیسک |
secondary storage medium |
رسانه انباره ثانوی |
auxiliary |
هر رسانه ذخیره سازی داده |
secondary |
هر رسانه ذخیره سازی داده |
auxiliaries |
هر رسانه ذخیره سازی داده |
storage |
هر رسانه ذخیره سازی داده |
read |
بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی |
multiplex |
ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال |
reads |
بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی |
erases |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
erase |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
gaps |
فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی |
play back |
خواندن داده یا سیگنال از رسانه ذخیره سازی |
peripheral |
انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی |
media circus |
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی |
physical |
توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند |
erasing |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
media hype |
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی |
erased |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
mfm |
روش ذخیره داده روی رسانه مغناطیسی |
gap |
فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی |
ends |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
write |
وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد |
saturation |
خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی |
channeled |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
sequential access |
رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود |
answer |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
ended |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
end |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
channel |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
answers |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
answering |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
writes |
وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد |
modified frequency modulation |
روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی |
answered |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
channeling |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
magneto optical recording |
رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند |
peripheral |
رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند |
input/output |
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد. |
read |
رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است |
communication |
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود |
channels |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
media |
خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند |
reads |
رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است |
channelled |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
deleted |
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی |
check |
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی |
checked |
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی |
checks |
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی |
deleting |
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی |
deletes |
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی |
delete |
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی |
gaps |
فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی |
record |
رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان |
reproduces |
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری |
reproduce |
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری |
reproduced |
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری |
externals |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
media |
کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری |
gap |
فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی |
transcribes |
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری |
transcribed |
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری |
transcribe |
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری |
external |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
magnetic |
و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند |
encoding |
ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی |
reproducing |
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری |
transcribing |
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری |
acoustic |
تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد |
shared |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
share |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
destructive cursor |
نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد |
write |
وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد |
writes |
وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد |
effective |
نرخ یافتن یک بخش مشخص از اطلاع از یک رسانه ذخیره سازی |
cryogenic memory |
رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند |
air gap |
فاصله باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی |
processor |
که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است |
machines |
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود |
machine |
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود |
machined |
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود |
shares |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
scsi |
استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی |
random access |
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند |
bpi |
تعداد بیتهایی که در یک اینچ از رسانه ذخیره سازی قابل ضبط است |
empty |
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده |
channels |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
demount |
کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند |
nonerasable storage |
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست |
signalled |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
kb |
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت |
emptied |
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده |
Kbyte |
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت |
emptier |
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده |
empties |
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده |
acoustic |
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد |
signal |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
signaled |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
dro |
حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد |
emptiest |
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده |
channelled |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
channeled |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
storage |
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست |
mediums |
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است |
recorder |
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است |
medium |
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است |
recorders |
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است |
channel |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
channeling |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
storage |
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است |
in band signalling |
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است |
input limited |
ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
permanent |
رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند |
input |
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
inputted |
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
dasd |
رسانه ذخیره سازی که محلهای حافظه اش مستقیماگ قابل خواندن یا نوشتن است |
output |
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر |
outputs |
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر |
He is seriously claiming [trying to tell us] that the problems are all the fault of the media. |
او [مرد] به طور جدی ادعا می کند که همه مشکلات تقصیر رسانه ها است. |
bandwidth |
اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است |
masters |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
mastered |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
master |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
outlets |
خروجی |
handlers |
خروجی |
exits |
خروجی |
tatal output |
خروجی کل |
exit |
خروجی |
outlet |
خروجی |
handler |
خروجی |
output area |
خروجی |
out put |
خروجی |
exhausts |
خروجی |
outputs |
خروجی |
output |
خروجی |
printout |
خروجی |
printouts |
خروجی |
exhaust |
خروجی |
egress |
خروجی |
throughput |
خروجی |
extrusion |
خروجی |
deferent |
خروجی |
outflows |
خروجی |
outflow |
خروجی |
deallocate |
آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است |
memory |
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است |
non volatile |
رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود |
carriers |
1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند |
input/output |
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم |
memories |
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است |
inputted |
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان |
buffer |
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود |
input |
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان |
regenerative memory |
رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند |