English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
hidden momentum of population growth سبب گستردگی والدین اینده میشود
Other Matches
parenthood مقام والدین وفایف والدین
future perfect شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
extension گستردگی
extensions گستردگی
patency گستردگی
patulousness گستردگی
spans گستردگی
spanning گستردگی
span گستردگی
spanned گستردگی
coefficient of expansion ضریب گستردگی
genitor والدین
parent والدین
parents والدین
godparents والدین تعمیدی
parent والدین منشاء
in loco parentis به جای والدین
godparent والدین تعمیدی
parental مربوط به والدین
parenticide قاتل والدین
foster parents والدین خوانده
parricides قاتل والدین
parricide قاتل والدین
stepparent والدین غیر صلبی
stepparents والدین غیر صلبی
parent بعنوان والدین عمل کردن
o bey your parents والدین خودرا اطاعت کنید
open برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opened برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opens برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
homogonous تولید کننده اولاد شبیه به والدین
portions سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
portion سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
baby-minder شخصیکهدر منزلخود از بچههایی که والدین شاغل دارند پرستاری میکند
chip off the old block <idiom> (هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
oedipus complex احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
aftertime اینده
following on از پی اینده
forthcoming اینده
in the time to come اینده
future اینده
futurity اینده
approaching اینده
lavenir اینده
coming اینده
forthcomming اینده
to be اینده
next اینده
at a laterd در اینده
comer اینده
incoming اینده
toward اینده
prospects اینده نگری
the a season فعل اینده
prospecting اینده نگری
futures قراردادهای اینده
prospected اینده نگری
prospect اینده نگری
odd comeshortly اینده نزدیک
katabatic پائین اینده
catabatic پایین اینده
erelong در اینده نزدیک
even tual درنتیجه اینده
prospective مربوط به اینده
futurism اینده گرایی
sup.latest or last دیر اینده
the a season موسم اینده
by next mail باپست اینده
looking بنظر اینده
f. tense زمان اینده
paulo postfuture اینده نزدیک
nrxt monday دوشنبه اینده
futures contract قرارداد اینده
futuristic مربوط به اینده
proximo ماه اینده
the future جهان اینده
the next world جهان اینده
prospectuses اینده نامه
upcoming زود اینده
the next world عالم اینده
providential اینده نگر
intercurrent در میان اینده
offing در اینده نزدیک
prospectively با عطف به اینده
prospectus اینده نامه
futurity اتفاقات اینده
nether world جهان اینده
prospect of the future دورنمای اینده
prospectiveness وابستگی به اینده
the f. winter زمستان اینده
proximo درماه اینده
emergent بیرون اینده
futurity نسل اینده
the ensving twelve months دوازده ماه اینده
the rising generation دوره جوانان اینده
future بعد اینده اتیه
emergence ناگه اینده اورژانس
latest تازه گذشته اینده
scouts ارزیابی حریف اینده
emergency ناگه اینده اورژانس
long range مربوط به اینده دور
provident صرفه جو اینده نگر
prospectiveness چشم داشت به اینده
post date تاریخ اینده گذاشتن
tardy دیر اینده کند
tardier دیر اینده کند
otherworldiness وابستگی بجهان اینده
emergencies ناگه اینده اورژانس
perfect foresight اینده نگری کامل
tardiest دیر اینده کند
prescient عالم به غیب یا اینده
oncoming پیشامد کننده اینده
scouted ارزیابی حریف اینده
proximo مربوط بماه اینده
without prejudice بدون تاثیر به اینده
scout ارزیابی حریف اینده
exdividend بدون سود اینده سهام
on the th prox در روز چهارم ماه اینده
forward sales فروش کالاجهت تحویل در اینده
intermediate درمیان اینده مداخله کننده
hold over برای اینده نگاه داشتن
hunching فن احساس وقوع امری در اینده
providence صرفه جویی اینده نگری
hunches فن احساس وقوع امری در اینده
hunched فن احساس وقوع امری در اینده
hunch فن احساس وقوع امری در اینده
the law is prospective اثر قانون مربوط به اینده است
future attacks حملههای اینده را پیش بینی نکردند
tenors بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
augural تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
tenor بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
executory contract قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
current liabilities بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
nominate تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
traces نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
bill time draft برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
futures قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
exclusion اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
disqualification اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
disqualifications اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
experimental free handicap دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
prolepsis فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
demand factors پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
town fog نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
seconds که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconded که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
faxed کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxes کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
autos کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
dynamic analisis تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
transfers زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
asynchronous تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
additions عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com