English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
battery backup system سیستم پشتیبان باطری
Other Matches
battery backup باطری پشتیبان
standbys سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
ignition battery باطری سیستم جرقه زنی
backup system سیستم پشتیبان
dynamo battery ignition unit سیستم جرقه زنی دینام -باطری
dss سیستم پشتیبان تصمیم گیری
fall back سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
BAK file extension مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
hottest سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
warm standby وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
backup copy کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
globally 1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
global 1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
cell باطری
capacitor باطری
batteries باطری
cells باطری
exchange battery باطری
bettery باطری
battery باطری
primery battery باطری اولیه
cell tester ازمایشگر باطری
c battery باطری شبکه
ampere hour capacity فرفیت باطری
oven battery باطری کوره
main battery باطری اصلی
battery charger شارژر باطری
battery box جعبه باطری
dry cell battery باطری خشک
pole قطب باطری
biasing battery باطری بایاس
dry cell باطری خشک
ideal galvanic cell باطری ایده ال
poles قطب باطری
battery terminal ترمینال باطری
microphone battery باطری میکروفن
battery switch کلید باطری
battery clamp ترمینالهای باطری
microbattery باطری کوچک
mercury battery باطری جیوهای
torch battery باطری قلمی
battery acid اسید باطری
thermal battery باطری حرارتی
dry pile باطری قلمی
accumulator battery اکومولاتور باطری
low voltage battery باطری فیلامان
lighting battery باطری نور
cotainer جعبه باطری
solar battery باطری افتابی
heating battery باطری فیلامان
clips ترمینال باطری بست
point قطبهای باطری یاپلاتین
battery output توان برونداد باطری
batteries باطری برجک توپ
coke oven battery باطری کوره ذغالی
anodes قطب مثبت باطری
anode قطب مثبت باطری
grid battery باطری بایاس شبکه
flashlight battery باطری چراغ قوه
clip ترمینال باطری بست
clippings ترمینال باطری بست
cell پیل خانه باطری
battery باطری برجک توپ
cells پیل خانه باطری
cells جزء اصلی باطری
traction battery باطری وسیله نقلیه
clipped ترمینال باطری بست
battery box leg پایه نگهدارنده باطری
high voltage battery باطری فشار قوی
grid bias battery باطری بایاس شبکه
cell جزء اصلی باطری
high tension battery باطری فشار قوی
internal battery مقاومت داخلی باطری
nickel cadmium battery باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
hydrometer وسیله ازمایش اسید باطری
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
chargers دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
charger دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
backer پشتیبان
behinds پشتیبان
backup پشتیبان
paper support پشتیبان
supportive پشتیبان
support پشتیبان
support r پشتیبان
fail back پشتیبان
backers پشتیبان
behind پشتیبان
protector پشتیبان
backlog پشتیبان
back پشتیبان
supportless بی پشتیبان
backs پشتیبان
protectors پشتیبان
supporter پشتیبان
supporters پشتیبان
left back پشتیبان چپ
thruster پشتیبان
defenceless بی پشتیبان
backlogs پشتیبان
grids مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
patron نگهدار پشتیبان
follow up تدارکات پشتیبان
patrons نگهدار پشتیبان
second پشتیبان کمک
backup copy نسخه پشتیبان
backing storage انباره پشتیبان
backing store انباره پشتیبان
backstop technology تکنولوژی پشتیبان
backing up پشتیبان گیری
file backup پشتیبان فایل
backup file پرونده پشتیبان
trailers پشتیبان مهاجم
backing پشتیبان پوشش
trailer پشتیبان مهاجم
support library کتابخانه پشتیبان
banch wall دیواره پشتیبان
imcremental backup پشتیبان نموی
seconds پشتیبان کمک
seconding پشتیبان کمک
seconded پشتیبان کمک
abutment دیوار پشتیبان
cordless drill driver دریل برقی [دریلی که با باطری کار می کند] [ابزار]
backup utility برنامه کمکی پشتیبان
buttressing شمع پشتیبان دیوار
buttresses شمع پشتیبان دیوار
buttress شمع پشتیبان دیوار
buttressed شمع پشتیبان دیوار
counter-fort [شمع پشتیبان دیوار]
believer [in something] پشتیبان [نگهدار] [ازچیزی]
maintenance programmer برنامه نویس پشتیبان
line backer مدافع پشتیبان خط تجمع
battery که یک باتری پشتیبان دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
golf car وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
father file پشتیبان گونه قدیمی فایل
fan پشتیبان [طرفدار] [هوادار] [ورزش]
countermure دیواری که برای پشتیبان دیواردیگربسازند
sympathisers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizer طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
desk accessory در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
bifuel propulsion سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
coupling نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
chcp در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
native کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
ES IS سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demands نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
tar سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
unbalanced cell سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
three phase four wire system سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
automatic levelling سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
hypostasis پایه یانگهبان عضو یا چیزی پشتیبان
mttf متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
desktop در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failures بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
internal روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
tape streamer حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
auxiliaries پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
follow up رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
auxiliary پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
stringy floppy حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
expansion card کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
boost charge ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slices مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com