English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (10 milliseconds)
English Persian
control signals علائم کنترلی
Other Matches
supervisory ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
legends شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
zaph dignbats علائم زف
symbols علائم
sinusoidal signals علائم سینوسی
supervisory signals علائم نظارتی
symbolic string رشته علائم
symbolic table جدول علائم
shading symbols علائم سایهای
identification signs علائم تشخیص
character set مجموعه علائم
signal transformation ترادیسی علائم
signal fidelity وفاداری علائم
symptom علائم مرض
symptoms علائم مرض
signal man متصدی علائم
signalman متصدی علائم
mathematical symbols علائم ریاضی
schematic symbols علائم الگویی
signal regeneration باززایی علائم
indication signs علائم راهنمائی
facing علائم ریاضی
sound signal علائم صدا
The symptoms ( of a disease) . علائم بیماری
economic indicator علائم اقتصادی
epiphenomenon علائم ثانویه
erection marks علائم نصب
hazard signs علائم خطر
facings علائم ریاضی
monitored یک برنامه کنترلی
control status وضعیت کنترلی
monitor یک برنامه کنترلی
control structure ساختار کنترلی
control words کلمات کنترلی
control punch منگنه کنترلی
control programs برنامههای کنترلی
control memory حافظه کنترلی
monitors یک برنامه کنترلی
control field میدان کنترلی
control data داده کنترلی
control measures مقررات کنترلی
control measures اقدامات کنترلی
control counter شماره کنترلی
control function تابع کنترلی
control punch پانچ کنترلی
control character کاراکتر کنترلی
control character دخشه کنترلی
control signals سیگنالهای کنترلی
control character علامت کنترلی
control statement جمله کنترلی
nomenclature فهرست علائم واختصارات
prodrome علائم اولیه مرض
syndrome علائم مشخصه مرض
pictograph نشان یا علائم تصویری
emblazonment تزئین با نشان و علائم
number plate پلاک علائم مشخصه
number plates پلاک علائم مشخصه
dual intensity تاکید علائم خاص
baud rate نسبت علائم درثانیه
symptomatic حاکی از علائم مرض
semeiotic مکتب علائم رمزی
syndromes علائم مشخصه مرض
tablature نوعی علائم موسیقی
semiotic وابسته به علائم مرض
semiotic مکتب علائم رمزی
semeiotic وابسته به علائم مرض
legend فهرست علائم واختصارات
legends فهرست علائم واختصارات
staggy دارای علائم ونشانههای نر
control measures پیش گیریهای کنترلی
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
sign of aggregation علائم مخصوص جمله جبری
morsecode علائم رمز تلگرافی مرس
signal box توقف گاه متصدی علائم
sigil علامت نجومی علائم رمزی
signal boxes توقف گاه متصدی علائم
epiphenomenon علائم بعدی و ثانوی مرض
Road signs علائم راهنمایی و رانندگی جاده
discriminate با علائم مشخصه ممتاز کردن
symbolization استعمال علائم ونشانهای رمزی
discriminated با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminates با علائم مشخصه ممتاز کردن
control read only memory حافظه فقط خواندنی کنترلی
header قالب و اطلاعات کنترلی است
headers قالب و اطلاعات کنترلی است
insigne علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
symbology مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
symbolism نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
syndromes مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
insignia علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
syndrome مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
accidentalism تشخیص علائم گمراه کننده مرض
countermeasures پیش گیریهای متقابل اقدامات کنترلی
monitor به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
lights out علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
monitors به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
signalment تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
zoomorphism استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
administrators بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
administrator بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
forth زبان برنامه نویس کامپیوتر در برنامههای کنترلی
tab کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
air traffic control radar system راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
tabs کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
boost control سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
typography فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typographies فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
networks اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
bi directional داده یا خط کنترلی که میتواند سیگنال ها را در دو جهت ارسال کند
message اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
messages اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
network اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
aerospace vehicle هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
networking اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
closed circuits تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuit تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
flowchart text اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
annular وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
envelopes بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
mp/m برنامه کنترلی چند برنامهای برای ریزکامپیوترهاforicrocomputers Program ultiprogrammingControl
envelope بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
homeopathy معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
bell character کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
modes وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
mode وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
secondary کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
cancels کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancel کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
hierarchical communications system روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
adjunct register ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
feedback اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
vertical بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
flags ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
flag ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
phonetician متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
channelled دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channels دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeled دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channel دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeling دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
escape character ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
save محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
input/output اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
saved محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saves محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
contrasted دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasting دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrast دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
frame 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
contrasts دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
umbrella طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
lockjaw قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
initialize تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
plotter نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotters نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
attributing هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
CTR کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
attribute هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
collective pitch control کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
ansi ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
flowchart template یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
arms control measures مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
ansi برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com