Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English
Persian
dead letter box
فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال
Other Matches
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
carrier
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
refile
تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی
bid
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bids
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
softest
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softer
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
CSMA CD
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
inputted
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
object
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
direct objects
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objected
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objecting
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objects
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
indirect objects
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
macbinary
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
partition
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partitions
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
random access
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
DLL
فایلی که حاوی کتابخانهای از توابعی است که توسط برنامه دیگری قابل استفاده است
point of sale
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
archive
فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
MIDI setup map
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
backward
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
update
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
BMP
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
updates
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updated
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
metafile
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
sequential
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
consignable
قابل ارسال یا
suppliable
<adj.>
قابل ارسال
consignable
<adj.>
قابل ارسال
available for delivery
<adj.>
قابل ارسال
shippable
<adj.>
قابل ارسال
deliverable
<adj.>
قابل ارسال
shippable
قابل ارسال
idle
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
mailable
قابل ارسال باپست
message
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
messages
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
c
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
packets
شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
packet
شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
ambiguous
نام فایلی که برای یک فایل یکتا نام یکتایی ندارد و محل دهی فایل را مشکل می سازد
register
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
physical record
بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
Viewdata
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
cycles
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycled
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
spooling
ارسال داده به دیسک که با سرعت طبیعی قابل چاپ است و کامپیوتر
cyphers
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز
cipher
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز
ciphers
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز
integrable
قابل گرفتن انتگرال
deletion
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
bandwidth
اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است
bytes
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
byte
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
milking machine
ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
signalling
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
to send round the hat
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
scrambling
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
parallelling
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
scrambles
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
parallelled
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
scrambled
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
paralleling
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
scramble
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
paralleled
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallels
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
tail
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
text
حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
UHF
محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون
V series
استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
cyclic
کد تشخیص خطا برای داده ارسال شده
texts
حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
tails
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tailed
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
reversed
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
mac
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
reverse
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
fast
روش آسنکرون برای ارسال داده روی شبکه
signal
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
connects
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
signalled
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
pack
قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
packs
قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
signaled
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
fasts
روش آسنکرون برای ارسال داده روی شبکه
macs
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
fastest
روش آسنکرون برای ارسال داده روی شبکه
fasted
روش آسنکرون برای ارسال داده روی شبکه
connect
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
signalling
استفاده از کانال صوتتی طبیعی برای ارسال داده
reverses
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
element
کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
elements
کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
duplex
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
Type cable
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
duplexes
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
reversing
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
ciphony
رمز کردن پیامهای تلفنی مکالمات رمز شده
shares
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
delays
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
shared
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
delay
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delaying
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
share
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
BCC
روش تشخیص خطا برای بلاکهای داده ارسال شده
nick
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicked
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicks
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicking
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
eft
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
word
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
CBMS
استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
worded
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
cts
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
asynchronous
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
dtr
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
teletext
روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
enlists
برای سربازی گرفتن
enlist
برای سربازی گرفتن
enlisting
برای سربازی گرفتن
public
سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
fibre distributed data interface II
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fiber
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
catch at
برای گرفتن چیزی کوشیدن
to borrow for ... weeks
برای ... هفته قرض گرفتن
to run for the bus
برای گرفتن اتوبوس دویدن
extra cover
پوشش اضافی برای بل گرفتن
device
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
telephone
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephoning
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
optical
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
telephoned
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
images
فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
image
[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
devices
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
T carrier
استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
flags
ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
telephones
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
flag
ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
to scramble for something
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
handshakes
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
ends
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
separate
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
modulating
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
blind copy receipt
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
separated
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
escape character
ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
separates
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
end
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
modulate
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
handshake
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
electronics
استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
ended
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
interfaces
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
blind carbon copy
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
modulates
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
D SUB connector
ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
interface
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
To have design on someone . To malign someone .
برای کسی مایه آمدن ( گرفتن )
moves
مانوور برای گرفتن نفر جلو
telescope
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
moved
مانوور برای گرفتن نفر جلو
telescopes
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
move
مانوور برای گرفتن نفر جلو
to graps at anything
برای گرفتن چیزی کوشش نمودن
copy protect
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
overtaking sight distance
مسافت دید برای سبقت گرفتن
bass bug
حشره برای گرفتن ماهی خاردار
gig
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
put to the question
برای گرفتن اعتراف زجر دادن
gigs
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com