Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
document
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documented
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documenting
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
Other Matches
registers
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
delays
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delay
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
register
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
delaying
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
registering
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
out and in
گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
horizontal
مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
shell out
خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
link
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
reads
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
macroinstruction
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
read
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
keyword
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
sporadic fault
خطایی که تصادفاگ رخ دهد
deletion
ذخیره مجدد فایل یا متن یادادهای که تصادفاگ حذف شده بود
revive
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
textual
لفظی متنی
textuary
متنی متن
reship
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
unregenerated
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerate
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
op. cit
در اثر یا متنی که ذکر شد
reword
لغات متنی را عوض کردن
regains
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
magazine
تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
magazines
تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
faulted
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
fault
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
finished
متنی که تایپ شده و آماده چاپ گرفتن است
operator
شخصی که یک ماشین یا فرآیندی را اجرا میکند
optical
فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
conditional
فرآیندی که بستگی به نتیجه دیگری دارد
operators
شخصی که یک ماشین یا فرآیندی را اجرا میکند
iterative process
فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
compounded
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
manual
متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند
compounds
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
manual
متنی که حاوی دستورات اجرای یک سیستم یا نرم افزار است
hexapla
کتاب شش متنی که متنهای گوناگون رادرستونهای موازی نشان دهد
compound
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
it follows that.....
چنین برمی اید که ....
background processing
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
knobs
که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند
communication
فرآیندی که در آن ارسال و دریافت داده با استفاده از تلفن
knob
که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند
operation
فرآیندی که روی بلاکی از داده انجام میشود
looped
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
approval
متنی که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
I can manage that.
<idiom>
خودم از پسش برمی آیم.
function subprogram
ریزبرنامهای که مقدارمنفردی را برمی گرداند
I can manage that.
<idiom>
من از پس این کار برمی آیم.
it piques curiosity
حس کنجکاوی شخص را برمی انگیزد
attended operation
فرآیندی که در صورت وقوع مشکل یک عملگر آماده دارد
background
فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
macro
فرآیندی که فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جایگزین میشود
expansion
فرآیندی که در آن فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جانشین میشود
backgrounds
فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
text
متن ای که مرتب نشده است . متنی که درحاشیه راست دندانه دار باشد
texts
متن ای که مرتب نشده است . متنی که درحاشیه راست دندانه دار باشد
I can manage, thank you.
خودم از پسش برمی آیم، متشکرم.
I shall be back this day month .
درست یک ماه دیگه برمی گردم
mercury delay line
تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
DTP
طراحی چاپ متنی که با استفاده ازنرم افزار خاص , کامپیوتر و چاپگر انجام میشود
reopen
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
illegal
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
pickup message
پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
formats
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
machined
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
format
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
machine
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
fault
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
machines
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
allocations
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
faults
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
faulted
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
allocation
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
fixes
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
fix
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
geometry processing
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
de scrambler
وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
unsettling
آنچهباعثعصبانیتوخشمشما گردد
He is looking for trouble.
دنبال شر می گردد
requesting
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
permanent
حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
reset
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
resets
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
permanent
رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
routing
صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
autos
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
auto
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
He wont be back for another six months.
رفته که تا 6 ماه دیگه بر گردد
covenants
که بین طرفین مبادله می گردد
reductase
دیاستازی که موجب تقلیل و حل گردد
covenant
که بین طرفین مبادله می گردد
Spint not against heaven,it will fall back in thy .
<proverb>
بر آسمان تف مکن,که به صورتت بر مى گردد .
The earth moves round the sun .
زمین بدور خورشید می گردد
feedback
اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
absolute address
وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
non volatile
رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
Everything goes back to its origin .
<proverb>
باز گردد به اصل خود هر چیز .
dedications
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dedication
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
scroll
متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scrolls
متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
redintegrate
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
It was inappropriate to make such a remark .
مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
riffling
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
proteranthous
دارای گلهاییکه قبل از برگ فاهر گردد
riffles
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
Unless otherwise stated .
مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
riffle
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
save all
چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
bargain hunter
کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
riffled
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
enabled
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
enables
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
enabling
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
enable
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
force
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
When one door shuts another opens.
<proverb>
وقتى درى بسته مى شود در دیگرى باز مى گردد .
forcing
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
polder
زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
omr
فرآیندی که علامتای خاص یا خط وط خاص به صورت خاصی
eds
وسیلهای که بطور الکترویکی میتواندپاک شده و برنامه ریزی گردد
annulus
دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
in irons
نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
asset
جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
curved weft
[انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
progressive rebate
تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
circulating
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
RFC
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
storage
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
resets
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
reset
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
debt limit
حداکثر مبلغی که یک واحددولتی میتواند مدیون گردد وبیش از ان مجاز نیست
hitching
نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
perfect participle
وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
hitches
نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
alumetize
الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
observation pipe
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
typematic
هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
hitched
نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
hitch
نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
eerom
دستگاهی که به طور الکتریکی پاک شده و مجددا" برنامه ریزی می گردد
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
eyestrings
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
postal match
مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
hard hyphen
خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
del
کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند
GOSUB
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
operation
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
softest
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softer
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
soft
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
bombs
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed out
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
finds
برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
find
برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
bomb
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
acceleration principle
براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
edited
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
latest event time
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
economic determinism
یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
telpak
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
verbal note
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
glitch
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
anti-
برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
sudatorium
حمام گرم که موجب عرق زیاد گردد گرمخانه حمام
continuation clause
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
ocr
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com