Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (4 milliseconds)
English
Persian
machine building
ماشین سازی
Search result with all words
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
polygraph
ماشین کپی سازی دروغ فاش کن
polygraphs
ماشین کپی سازی دروغ فاش کن
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
virtual
ماشین شبیه سازی شده و عملیات آن
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
automatic flanging machine
ماشین خم حلبی سازی
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
engineering steel
فولاد ماشین سازی
engineering works
کارخانه ماشین سازی
grader
یکی از ماشین الات راه سازی
machine building industry
صنعت ماشین سازی
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
plater
صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
road building machine
ماشین جاده سازی
Other Matches
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
self binder
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinists
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
ماشین کردن با ماشین رفتن
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
faxing
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
fax
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
the machine is in operation
ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
Jacquard loom
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
mechanisms
ماشین
machine
ماشین
mechanism
ماشین
motors
ماشین
engine
ماشین
freeze-up
ماشین
wheeling
رل ماشین
machines
ماشین
motor
ماشین
motor-
ماشین
motored
ماشین
wheels
رل ماشین
machined
ماشین
pressman
ماشین چی
pressmen
ماشین چی
automaton
ماشین
automatons
ماشین
machanist
ماشین چی
mill
ماشین
plant
ماشین
plants
ماشین
gin
ماشین
runner
ماشین چی
runners
ماشین چی
mills
ماشین
gins
ماشین
wheel
رل ماشین
apparatus
ماشین
two way machine
ماشین دو راهه
machine run
اجرای ماشین
three phase machine
ماشین سه فازه
chauffeurs
راننده ماشین
computer
ماشین الکترونیکی
machine oriented
ماشین گرا
machine time
وقت ماشین
teaching machine
ماشین اموزش
type writer
ماشین تحریر
machine word
کلمه ماشین
computers
ماشین متفکر
computers
ماشین حساب
turning machine
ماشین تراش
turing machine
ماشین تورینگ
trench excavator
ماشین حفاری
machine run
رانش ماشین
chauffeur
راننده ماشین
two phase machine
ماشین دو فازه
type write
ماشین کردن
type writer
ماشین تحرر
chauffeuring
راننده ماشین
computers
ماشین الکترونیکی
chauffeured
راننده ماشین
computer
ماشین حساب
machine operator
متصدی ماشین
lathe
ماشین تراش
lathes
ماشین تراش
synchronous machine
ماشین همگام
lorries
ماشین باری
cropper
ماشین موزنی
lorry
ماشین باری
holtz machine
ماشین هولتس
hood bonnet
کاپوت ماشین
shear
ماشین برش
synchronous machine
ماشین همزمان
machine oil
روغن ماشین
computer
ماشین متفکر
teazle
ماشین خارزنی
machine operator
اپراتور ماشین
teazel
ماشین خارزنی
teaching machine
ماشین تدریس
tar spraying machine
ماشین قیرپاش
machine operator
کارگردان ماشین
welder
ماشین جوشکاری
welders
ماشین جوشکاری
machine operating
عملکرد ماشین
machine learning
فراگیری ماشین
engine
ماشین بخار
for a car
برای هر ماشین
adder
ماشین جمع
milling machine
ماشین فرز
machinist
ماشین کار
machinist
ماشین ساز
object machine
ماشین مقصود
machinists
ماشین کار
machinists
ماشین ساز
frictional machine
ماشین مالشی
typewritter
ماشین نویس
mimeograph
ماشین تکثیر
compressor
ماشین فشار
compressors
ماشین فشار
millwright
ماشین ساز
adders
ماشین جمع
milling machine
ماشین تراش
machinery
ماشین الات
machinery
ماشین ها دستگاه
metal cutting tool
ماشین ابزار
pinball machines
ماشین پینبال
pinball machine
ماشین پینبال
machinist's mate
ماشین ساز
machinist's mate
ماشین کار
cl
مخفف یک ماشین پر
machinelike
ماشین وار
weldor
ماشین جوشکاری
virtual machine
ماشین مجازی
enginery
ماشین الات
paper mill
ماشین کاغذسازی
knitting machines
ماشین کش بافی
knitting machine
ماشین کش بافی
aerial ladder truck
ماشین آتشنشانی
washing machines
ماشین رختشویی
hubcap
سپر ماشین.
hubcaps
سپر ماشین.
engine man
ماشین کار
engine order
دستور ماشین
open machine
ماشین باز
typing
ماشین نویسی
machine fault
عیب ماشین
printer machine
ماشین چاپ
machine cycle
چرخه ماشین
machine check
برسی ماشین
machine capacity
فرفیت ماشین
machine builder
ماشین ساز
motorist
ماشین سوار
motorists
ماشین سوار
rotary
ماشین چرخنده
clipper
ماشین موزنی
seaming machine
ماشین درزگیری
scouring machine
ماشین سمباده
machine dependent
وابسته ماشین
sequential machine
ماشین ترتیبی
machine error
خطای ماشین
operator
متصدی ماشین
machine equipment
تجهیزات ماشین
operators
متصدی ماشین
sewing press
ماشین کتابدوزی
treadles
رکاب ماشین
treadle
رکاب ماشین
power shovel
ماشین خاک کش
machine designer
طراح ماشین
machine dependent
وابسته به ماشین
scouring machine
ماشین سایش
sand dredger
ماشین حفار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com