Total search result: 203 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
set |
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال |
sets |
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال |
setting up |
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال |
|
|
Other Matches |
|
regional breakpoint |
نقط ه توقف که در هر جایی از برنامه میتواند قرار بگیرد تا رفع اشکال شود |
trace |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
traces |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
traced |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
sequential |
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند |
swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
interactive |
نقاط توقف را تنظیم کند |
toolkit |
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند |
drops |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
drop |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
dropped |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
dropping |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
mode |
حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند |
modes |
حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند |
Windows API |
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد |
check-points |
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما |
checkpoint |
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما |
checkpoints |
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما |
shadow page |
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند |
shadow memory |
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند |
swarms |
چندین اشکال برنامه |
program debugging |
اشکال زدایی برنامه |
debugging a program |
اشکال زدایی یک برنامه |
debugger |
برنامه اشکال زدایییثلاعللهگل |
swarmed |
چندین اشکال برنامه |
swarm |
چندین اشکال برنامه |
bar automatic |
میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید |
primitive |
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی |
functional |
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند |
transversal |
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی |
program stop |
توقف برنامه |
symbolic |
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد |
symbolically |
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد |
hangup |
توقف ناگهانی برنامه جاری |
nonprogrammed halt |
توقف برنامه ریزی نشده |
anchor cell |
خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند |
snapshot |
چاپ ثباتها و بخش حافظه در یک لحظه مشخص , در هنگام رفع اشکال برنامه |
snapshots |
چاپ ثباتها و بخش حافظه در یک لحظه مشخص , در هنگام رفع اشکال برنامه |
cases |
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده |
case |
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده |
step |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
stepping |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
on the fly |
در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا |
maintenance |
بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند |
kills |
پاک کردن فایل با توقف برنامه در حین اجرا |
kill |
پاک کردن فایل با توقف برنامه در حین اجرا |
breakpoint |
حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه |
termination |
توقف ناگهانی برنامه در حال اجرا به علت خروجی برق |
breaks |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
break |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
traces |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
trace |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
traced |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
tabbing |
حرکت نشانه گر در برنامه کلمه پرداز از یک محل توقف tab به دیگری |
dead |
دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود |
description |
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد |
descriptions |
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد |
halted |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
halts |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
halt |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
vertical control |
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط |
gridding |
محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است |
trap |
نقط ه توقف انتخابی که اجرا برنامه در آنجا متوقف میشود وثباتها بررسی می شوند |
declares |
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری |
declaring |
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری |
declare |
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری |
holes |
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی |
hole |
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی |
holed |
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی |
holing |
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی |
blow-ups |
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد |
blow-up |
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد |
blow up |
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد |
Windows GDI |
مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز |
LIM EMS |
استانداردی که حافظه جانبی بالاتر از کلید بایت را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامه هایی که خاص نوشته شده اند به کار می رود |
scissoring |
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه |
halted |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halt |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halts |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
utility |
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد |
api |
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |
polar plot |
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی |
roll back |
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی |
gadroon |
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه |
automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
sectional |
محلهای |
training facilities |
محلهای اموزشی |
source |
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |
object oriented |
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |
newest |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
newer |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
new- |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
new |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
billet slip |
کارت محلهای افراد |
landing schedule |
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود |
jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
trig list |
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده |
interlook dormant period |
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار |
dynamic data exchange |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند |
station bill |
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل |
George Town |
نام محلهای در شهر واشنگتن در آمریکا |
Georgetown |
نام محلهای در شهر واشنگتن در آمریکا |
scatter load |
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف |
random access |
توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی |
loads |
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه |
shadow page |
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است |
maximum junction to case thermal impedan |
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه |
load |
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه |
shadow memory |
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است |
scatter read |
دستیابی وخواندن داده ذخیره شده در محلهای مختلف |
modular |
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
Send To command |
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد |
fast |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
ddp |
عمل بازیاب یا اطلاع از دادهای که در محلهای مختلف قرار دارند |
environment |
موقعیتی در سیستم کامپیوتر مربوط به همه ثباتها و محلهای حافظه |
environments |
موقعیتی در سیستم کامپیوتر مربوط به همه ثباتها و محلهای حافظه |
fasted |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
fastest |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
fasts |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
rapid |
محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند |
preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
crippled leapfrog test |
آزمایش استانداردی که از یک محل حافظه ونه محلهای متغیر استفاده میکند |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
distribute |
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند |
dasd |
رسانه ذخیره سازی که محلهای حافظه اش مستقیماگ قابل خواندن یا نوشتن است |
distributing |
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند |
distributes |
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند |
uncommitted logic array |
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند |
stand fast |
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود |
field control |
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری |
distributing |
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند |
main |
MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند |
distributes |
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند |
distribute |
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند |
assembly |
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |
applet |
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3- |
worriment |
اشکال |
bugging |
اشکال |
traverses |
اشکال |
bug |
اشکال |
nodes |
اشکال |
bugs |
اشکال |
traversing |
اشکال |
traversed |
اشکال |
traverse |
اشکال |
disadvantage |
اشکال |
disadvantages |
اشکال |
drawbacks |
اشکال |
drawback |
اشکال |
snaggy |
پر اشکال |
node |
اشکال |
dead lock |
اشکال |
nodus |
اشکال |
barely |
با اشکال |
spinosity |
اشکال |
presentations |
معرفی |
presentation |
معرفی |
reference |
معرفی |
representation |
معرفی |
designations |
معرفی |
representations |
معرفی |
designation |
معرفی |
reclame |
معرفی |
forms of currency |
اشکال پول |
demurrable |
اشکال کردنی |
debugger |
اشکال زدائی |
debugger |
اشکال یابی |
i can add rapidly |
به اشکال ما افزود |
trouble shooting |
رفع اشکال |
troubleshooting |
اشکال یابی |
geometrical figures |
اشکال هندسی |
to tide over a difficulty |
اشکال را بر طرف |
diversely |
به اشکال مختلف |
difficulty |
اشکال زحمت |
difficulties |
اشکال زحمت |
to make difficulties |
اشکال تراشیدن |
impediments |
محظور اشکال |
impediment |
محظور اشکال |
debugging |
اشکال زدائی |
baboons |
اشکال مضحک |
debug |
اشکال زدایی |
description of error |
توضیح اشکال |
hardness |
اشکال سفتی |
smooth delivery |
تحویل بی اشکال |
error description |
توضیح اشکال |
baboon |
اشکال مضحک |
debugs |
اشکال زدایی |
defect description |
توضیح اشکال |
nuclide |
اشکال اتمی |
burbles |
اشکال بی نظمی |
burbled |
اشکال بی نظمی |
debugging |
اشکال زدایی |
burbling |
اشکال بی نظمی |
burble |
اشکال بی نظمی |