English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
small computer system interface میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
Other Matches
primary 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
computerization عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
icon نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
ikons نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icons نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
internally stored program کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
remoter ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
computerised ordering systems سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
system v interface definition تعریف میانجی سیستم 5
scsi میانجی سیستم کامپیوترکوچک
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
enhanced system device interface میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
automation کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
tools در سیستم کامپیوتری
computing system سیستم کامپیوتری
computer system سیستم کامپیوتری
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
hybrid computer system سیستم کامپیوتری دو رگه
multicomputer system سیستم چند کامپیوتری
computer information system سیستم اطلاعات کامپیوتری
liveware عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
automatic data handling سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
capture قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capturing قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariffs شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
tariff شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
expandable سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
hands on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
housekeeping امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
inquiries ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
hacked تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
knowledge سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
hacks تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
inquiry ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
batch processing سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
coral زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
hack تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
machines که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
store واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
storing واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
processor سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
machine که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machined که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
priority اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
conversational mode سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
cbt استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
model ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
priorities اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
models ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
modelled ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
systems analysis برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
modeled ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
processor سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
protocols استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
diagnostic نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
down مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
architecture طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
customer شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
protocol استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
multitasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
customers شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
diagnostic تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
consumables موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
HMI امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
standards خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
objected سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
internal زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
standard خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
HMI's امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
notron utilities مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
processes نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
integrated ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
illegal دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
primary که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
CBMS استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
auto سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
master slave computer system یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
autos سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
normalising تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalize تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalizes تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
Quantel شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
machined سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
vab یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
normalises تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
kernel توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
BACS سیستم حمل پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری در یک شبکه امن
multi- سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
monitors برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitored برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
normalised تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
monitor برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
turnkey system سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
privilege حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد
logic عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
performance monitor برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
hybrid circuit ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
kernels توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
machines سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
electronic bulletin board یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
bankers automated clearance system سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
process bound برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
interval timer شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
data integrety ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
memory فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
macintosh یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
store حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
storing حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
bells and whistles یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
volatility تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده
IBM بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
memories فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
storage حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
add-on سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
mainframe computer سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
command کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
distributes سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
commands کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
distributing سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
commanded کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
add-ons سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
distribute سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
ethernet نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
chassis فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است
appliance computer سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
desktop سیستم کامپیوتر کوچک که روی میز جا می گیرد
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
keyboard terminal صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
assigning 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
fault مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
assigned 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
faulted مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
assigns 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
faults مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
mttr متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
assign 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
winchester disk دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
dual دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
teletypewriter صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
procedure بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
TDS سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
supervisory برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
configurations روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
configuration روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
OCCAM زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم چند پردازنده یا چند کاربر
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
serials سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد
serial سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
vectors سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
dispersed intelligence یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
vector سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
machined کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
generations مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
machine کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
generation مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
machines کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
plugs مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugging مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plug مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
fifth generation computers مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com