Total search result: 203 (16 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
structure |
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی |
structures |
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی |
structuring |
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی |
|
|
Other Matches |
|
planning |
سازماندهی نحوه انجام کاری |
unformatted |
1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2- |
high level |
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند |
high-level |
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند |
style sheet |
الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد |
CD ROM/XA |
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند |
CD ROM Extended Architecture |
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند |
performances |
نحوه کار کسی یا چیزی |
performance |
نحوه کار کسی یا چیزی |
functional |
مربوط به نحوه کار چیزی |
demonstrates |
نشان دادن نحوه کار چیزی |
demonstrated |
نشان دادن نحوه کار چیزی |
demonstrate |
نشان دادن نحوه کار چیزی |
demonstrating |
نشان دادن نحوه کار چیزی |
encapsulation |
دریک شبکه سیستم ارسال فریم داده به یک فرمت همراه به فریمی با فرمت دیگر |
unjustified |
نواری که حاوی متن فرمت نشده است , و قابل چاپ نیست تا داده فرمت شود. |
demo |
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی |
demonstration |
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی |
demonstrations |
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی |
direction |
دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند |
conversions |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای |
conversion |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای |
safe format |
عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد |
simulations |
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد |
simulation |
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد |
quick format |
که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد |
management |
سازماندهی |
managements |
سازماندهی |
deals |
سازماندهی کردن |
managements |
هدایت یا سازماندهی |
management |
هدایت یا سازماندهی |
reorganised |
سازماندهی مجدد |
reorganization |
سازماندهی مجدد |
reorganises |
سازماندهی مجدد |
deal |
سازماندهی کردن |
reorganizing |
سازماندهی مجدد |
reorganizes |
سازماندهی مجدد |
organization |
تشکیلات سازماندهی |
reorganized |
سازماندهی مجدد |
reorganising |
سازماندهی مجدد |
organisations |
تشکیلات سازماندهی |
organizations |
تشکیلات سازماندهی |
reorganize |
سازماندهی مجدد |
data set organization |
سازماندهی مجموعه داده ها |
databases |
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها |
database |
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها |
structuring |
ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص |
structures |
ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص |
structure |
ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص |
entrepremership |
اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری |
dsorg |
Organization Set Data سازماندهی مجموعه داده ها |
overhead |
کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود |
HFS |
روش ذخیره سازی و سازماندهی فایل ها روی دیسک |
coordination |
سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند |
coordinate |
سازماندهی کارهای پیچیده تا به طور کارا مناسب شوند |
hierarchical communications system |
روش ذخیره سازی و سازماندهی فایلها روی دیسک |
cell format |
فرمت سل |
initialization |
فرمت |
reformat |
فرمت مجدد |
format file |
فایل فرمت |
document format |
فرمت مدرک |
numeric format |
فرمت عددی |
formatting |
فرمت کردن |
global format |
فرمت کلی |
file format |
فرمت فایل |
general format |
فرمت کلی |
defragmentation |
سازماندهی مجدد فایل ها روی شیاری دیسک سخت به صورت پیاپی |
unformatted |
که فرمت نشده است |
low level format |
فرمت سطح پایین |
data interchange format file |
فایل با فرمت مبادله |
graphics file format |
فرمت فایل نگارهای |
cif |
فرمت میانی معروف |
minimal tree |
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند |
preformatted |
آنچه فرمت شده باشد |
logical format |
قالب بندی یا فرمت منطقی |
unformatted |
دیسک مغناطیسی فرمت نشده |
scheduler |
برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند |
high level format |
فرمت یا قالب بندی سطح بالا |
unformatted |
گنجایش دیسک مغناطیسی پیش از فرمت |
round |
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند |
roundest |
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند |
encoder |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند |
languages |
قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص |
language |
قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص |
reverting |
صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند |
reverted |
صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند |
output |
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه |
revert |
صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند |
outputs |
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه |
reverts |
صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند |
check |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
checks |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
checked |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
reformatting |
عمل فرمت کردن دیسک که حاوی داده است |
dealing arrangments |
نحوه توزیع |
usage |
نحوه استعمال |
usages |
نحوه استعمال |
procedure |
نحوه عمل |
delivery terms |
نحوه تحویل |
presentation layer |
ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها |
combi player |
درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند |
eighty track disk |
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار |
ratings |
نحوه عملکرد مجاز |
rating |
نحوه عملکرد مجاز |
line of duty |
نحوه انجام وفیفه |
syntax checker |
مقابله نحوه گری |
operations |
نحوه استفاده ازدستگاهها |
mediums |
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است |
empties |
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده |
export |
ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض |
exporting |
ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض |
exported |
ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض |
emptied |
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده |
medium |
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است |
empty |
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده |
emptier |
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده |
device driver |
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ |
emptiest |
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده |
device handler |
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ |
relationship |
نحوه اتصال دو چیز مشابه |
fitness report |
گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی |
relationships |
نحوه اتصال دو چیز مشابه |
contract record |
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد |
scenarios |
طرح ها [نحوه رفتار] [سناریو] |
scenario |
طرح [نحوه رفتار] [سناریو] |
specific performance |
نحوه اجرای معین در قرارداد |
activity |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
dp |
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده |
activities |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
FIF |
فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند |
hypertext |
سیستم سازماندهی اطلاعات کلمات مشخص در اتصال متن به متنهای دیگر و نمایش متن پس از انتخاب کلمه |
cookbooks |
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه |
instructing |
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر |
instructs |
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر |
cookbook |
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه |
formats |
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها |
to tick |
کار کردن به نحوه ویژه یا درست |
format |
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها |
instruct |
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر |
instructed |
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر |
directory |
روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است |
directories |
روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است |
drivers |
نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند |
driver |
نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند |
styling |
فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده |
style |
فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده |
styles |
فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده |
styled |
فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده |
garbage |
سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود |
consumer research |
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان |
manual |
کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد |
schematic |
نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها |
to concern something |
مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن] |
package |
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص |
packaged |
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص |
packages |
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص |
mail application programming interface |
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند |
MAPI |
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد |
manual |
کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد |
map |
شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها |
The way he eats his food disgusts [revolts] [repulses] me. |
به نحوه ای که او [مرد] غذا می خورد حال من را بهم می زند. |
systems analysis |
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند |
maps |
شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها |
protocols |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
protocol |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
aliens |
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست |
alien |
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست |
hierarchies |
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی |
hierarchy |
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی |
compacting |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
compacts |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
user |
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم |
users |
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم |
demonstration |
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد |
communication |
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند |
precedence |
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی |
cash and carry |
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد |
liquidated damages |
خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است |
cash-and-carry |
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد |
cash-and-carries |
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد |
demo |
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد |
demonstrations |
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد |
manual |
متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند |
XMS |
قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند |
compacted |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
compact |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
unliquidated damages |
خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است |
to watch something |
مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن] |
ISO/OSI model |
معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند |
enhancing |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
enhances |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
storage |
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,..... |
enhanced |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
IFF |
استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی |
doctrine |
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند |
enhance |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
break clause |
عبارتی درقرارداد که در ان نحوه نقض قرارداد شرح داده شده است |
CD audio |
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
CD DA |
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
implied assumpist |
تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود |