English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (32 milliseconds)
English Persian
redundancies نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
redundancy نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
Other Matches
maintainability ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
bionics مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
maintenance مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
fail safe system سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
word star یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
featuring ویژگی
characteristic ویژگی
features ویژگی
characteristically ویژگی
feature ویژگی
featured ویژگی
specification ویژگی
attributing ویژگی
attributes ویژگی
traits ویژگی
exclusivity ویژگی
attribute ویژگی
property ویژگی
trait ویژگی
common trait ویژگی مشترک
personality trait ویژگی شخصیت
peronality of laws ویژگی قانون
peculiarities حالت ویژگی
peculiarity حالت ویژگی
feature of performance ویژگی عملکرد
feature ویژگی عملکرد
surface trait ویژگی روساختی
source trait ویژگی پایه
faceless بدون ویژگی
polarities ویژگی قطبی
membership character ویژگی عضویت
polarity ویژگی قطبی
dynamic trait ویژگی پویشی
ergic trait ویژگی پویشی
copies پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copying پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
sex linked characteristic ویژگی وابسته به جنس
dead [چوبکاری بدون ویژگی خاصی]
outline utility برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
parameters ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
parameter ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
type ahead ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
end of page halt ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند
reventment روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
rat's nest یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
bourgeois <adj.> از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
alto-rilievo [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
accumulation [مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
copied نسخه برداری
copy نسخه برداری
copying نسخه برداری
copies نسخه برداری
duplication نسخه برداری
duplicate نسخه برداری
duplicates نسخه برداری
duplicating نسخه برداری
duplicated نسخه برداری
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standby سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
expansion card کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
dynamic dump نسخه برداری پویا
transcriptions نسخه برداری سواد
transcription نسخه برداری سواد
disk duplication نسخه برداری از دیسک
copying test ازمون نسخه برداری
disk copying نسخه برداری از دیسک
duplicators ماشین نسخه برداری
dump انباشت نسخه برداری
duplicator ماشین نسخه برداری
auto تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
autos تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
graceful degradation اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش
telecopying نسخه برداری از راه دور
fail سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
printouts نسخه چاپی نتیجه نهایی
printout نسخه چاپی نتیجه نهایی
cadastral surveys عملیات نقشه برداری به منظور تفکیک و تعیین حدوداراضی
detritus چیزی که در نتیجه خرابی بدست اید
overstriking توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
historic character [شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
Temerchin motife نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
auto توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
autos توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
reprographics تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
preventive war نبرد پدافندی نبرد به منظور جلوگیری ازعملیات دشمن
on line fault tolerant system سیستم تحمل خرابی درون خطی
bessel method پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
retrofit بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
turnkey سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
redundancy تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
standbys قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
redundancies تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
survey control سیستم کنترل نقشه برداری
mosaic سیستم عکس برداری موزاییک
surged افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surges افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
hotter سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
appliance computer سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
typeover توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
logic سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
warm standby وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
deny access جلوگیری از دستیابی به یک مدار یا سیستم به دلیل حجم کار بالا یا امنیتی
journals رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
journal رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
pilot line operation کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
maintenance 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
overflows نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
overflow نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
times تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
timed تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
time تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
overflowed نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
crashed توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashes توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashingly توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
response و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
responses و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
posted بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posts بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
safety net وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety nets وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
duplex دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
uptime پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
spacer امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
to make allowance منظور کردن
allocate منظور کردن
allocating منظور کردن
allocates منظور کردن
to make oneself clear <idiom> منظور را روشن کردن
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
duplicate دو نسخه کردن
duplicating دو نسخه کردن
duplicates دو نسخه کردن
duplicated دو نسخه کردن
to pirate something چیزی را غیر قانونی چاپ کردن [دو نسخه ای کردن]
duplicate تکثیر کردن نسخه ها
duplicating تکثیر کردن نسخه ها
duplicated تکثیر کردن نسخه ها
duplicates تکثیر کردن نسخه ها
triplicate در سه نسخه تهیه کردن
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
It wI'll eventually pay off. با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
prescribed نسخه نوشتن تعیین کردن
handwrite نسخه خطی تهیه کردن
prescribes نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribing نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribe نسخه نوشتن تعیین کردن
levy a sum on a person's property به منظور تامین مدعی به دارایی کسی را توقیف کردن
priming پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
to be a foregone conclusion <idiom> نتیجه حتمی [نتیجه مسلم] بودن
eudaimonism اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو
eudaemonism اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو
deflating خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflates خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflated خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
arrests جلوگیری کردن
bridling جلوگیری کردن از
hindered جلوگیری کردن
checked جلوگیری کردن از
hinder جلوگیری کردن
hindering جلوگیری کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com