English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
java sparrow نوعی مرغ جولا که در جاوه زیست میکند
Other Matches
may fly حشرهای که یک روز زیست میکند
limnology بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
biocenology رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
hematology شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
biogeography رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
java جاوه
javanese اهل جاوه
weaver جولا
weavers جولا
weaverbird مرغ جولا
widow bird مرغ جولا
widow finch مرغ جولا
masterwort سنبل ختایی جاوه وحشی
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
bald eagle نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
bald eagles نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
hurdy gurdy نوعی الت موسیقی که باگرداندن دستهای کار میکند
pica نوعی نوشتن در چاپگر که ده حرف در اینچ چاپ میکند
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
pithecanthropus انسان اولیه میمون نمای دورهء پلیوسن که جمجمه اش در جاوه کشف شده
toss bombing نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
bowlers نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
bowler نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
minuteman نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
tandem roller نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
fuzzy theory نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
fuzzy logic نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
to tip something [British E] رسوب کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] ته نشین شدن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] ذخیره کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
eco-branch شعبه زیست بوم [شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
machine address نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
environmental preservation نگهداشت زیست محیطی حفافت زیست محیطی
air cooled oil cooler نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
social contract اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
penned نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
paged چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
faults برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faulted برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
fault برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
scsi بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
edit کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controller را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
destructive cursor نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
controllers را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
critical error خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
edited کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
slave بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaving بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaves بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
million instructions per second اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
plotters چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
logic مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
opened برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
samplers مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
sampler مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
opens برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
open برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
terminate and stay resident program برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
uart از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
optimize کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
hardest یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
plotter چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
dat درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
hard یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
subsistence زیست
performance of the dam زیست سد
biogen زیست زا
symbion هم زیست
bio- زیست -
TCP مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
EMM امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
broadband روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
DIF file استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
subsistence مربوط به زیست
biotechnology زیست فناوری
worked زیست عمل
work زیست عمل
subsistence وسایل زیست
livability زیست پذیری
biotype زیست گروه
viability زیست پذیری
biological clock زیست گشت
biogases زیست گاز
biogas زیست گاز
biological chemistry زیست شیمی
biologism زیست شناسی
liveware زیست افزار
biochemistry زیست- شیمی
biochemistry زیست شیمی
modus vivendi شیوه زیست
biology زیست شناسی
libidinal زیست مایهای
subsist زیست کردن
subsisted زیست کردن
subsisting زیست کردن
subsists زیست کردن
biological زیست شناختی
biologically زیست شناختی
life space فضای زیست
biochemists زیست شیمیدان
biochemist زیست شیمیدان
libido زیست مایه
libidos زیست مایه
existences زیست موجودیت
existence زیست موجودیت
life force زیست نیرو
colony زیست گاه
biogenosphere زیست سپهر
homeland زیست بوم
biometrics زیست سنجی
biometrics زیست سنجش
biometry زیست سنجی
eco- زیست بوم
biopolymer زیست بسپار
biogeography زیست جغرافی
biogeographic زیست جغرافیایی
biosphere فضای زیست
homelands زیست بوم
biologist زیست شناس
bioluminescence زیست تابی
biomass زیست توده
settlement زیست گاه
settlements زیست گاه
biosphere زیست سپهر
biome اقلیم زیست
biome زیست بوم
biomechanics زیست مکانیک
joie de vivre زیست شادی
biophysics زیست- فیزیک
biospher زیست کره
biogenetic زیست زادی
environment محیط زیست
biogenesis زیست زاد
environments محیط زیست
exvia برون زیست
biogenic زیست زاییده
inhabitant زیست کننده در
biosphere زیست کره
biogenosphere زیست کره
crashed خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crash خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
Web crawler نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
carriages بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriage بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
systems network architecture روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
biologism زیست شناختی نگری
bioclimatology زیست اقلیم شناسی
lacustrine زیست کننده دردریاچه
biochemical catalyst کاتالیزور زیست شیمیایی
biomass pyramid هرم زیست توده
biochron زیست زمان جانداران
human biometric زیست سنجی انسانی
biochemistry بیوشیمی [زیست شیمی]
eco-technology فناوری زیست بوم
eco-tech فناوری زیست بوم
amylum نشاسته [زیست شیمی]
biological control کنترل زیست شناختی
environmentalist محیط زیست شناس
environmentalist محیط زیست گرا
environmentalists محیط زیست شناس
environmentalists محیط زیست گرا
biological chemistry بیوشیمی [زیست شیمی]
biocid زیست کش مانع حیات
phenology زیست پدیده شناسی
limnic زیست کننده در اب شیرین
environmental conservation حفافت محیط زیست
environmental costs مضار زیست محیطی
environmental impact نشانزد زیست محیطی
limicoline زیست کننده درساحل
life zone منطقه زیست شناسی
proclimax منطقه زیست جانوریاگیاهی
fluvial زیست کننده در رودخانه
saltwater زیست کننده در اب شور
environmental protection حفاظت محیط زیست
environmentalism محیط زیست گرایی
psychobiology روانشناسی زیست شناختی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com