English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
English Persian
parking پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
Other Matches
tailgate party [American E] پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
laager پدافنددور محل پارک هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
crash سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashingly سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashing سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashed سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
embarks سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
turnaround cycle مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
mileage مسافت طی شده به وسیله خودرو
motor transport حمل ونقل به وسیله خودرو
maximum gradeability حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
aircraft plotter وسیله ناوبر هواپیما
noncrew خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
air distance مسافت طی شده به وسیله هواپیما
aircraft plotter وسیله ترسیم مسیر هواپیما
search mission ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
rudder سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudders سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
azimuth micrometer وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
arresting system purchase element وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
staged crews خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
appliance هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
appliances هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
strafing به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
control وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controls وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
homologate اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
transportation in kind وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
parking پارک کردن
double park دوردیفه پارک کردن
double-parks دوردیفه پارک کردن
double-parked دوردیفه پارک کردن
double-park دوردیفه پارک کردن
double-parking دوردیفه پارک کردن
parking محوطه پارک کردن
to park پارک کردن [دستگاهی]
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
paddocks منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddock منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
impark در پارک یا جنگل محصور کردن
parking plan طرح پارک کردن هواپیماها
four by two خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
manspace جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
guidance هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
on board <idiom> وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
connectivity توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
simulate کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
physical motor pool پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
bessel method پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
chains باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
communication بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
automatic pilots وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
aprons توقفگاه
stayed توقفگاه
parking place توقفگاه
garages توقفگاه
stay توقفگاه
stand توقفگاه
day parker توقفگاه
apron توقفگاه
garage توقفگاه
garge توقفگاه
to go for a spin با خودرو گردش کوتاهی کردن
sensor وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
parking lot توقفگاه بی سقف
stand توقفگاه وضع
parking lots توقفگاه بی سقف
cabstand توقفگاه تاکسی
loading بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
choked خفه کردن ساسات خودرو چوک
chokes خفه کردن ساسات خودرو چوک
choke خفه کردن ساسات خودرو چوک
tracklaying زنجیرگذاری کردن خودرو شنی دار
touches وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
to start روشن کردن [به کار انداختن] [موتور یا خودرو]
stopover توقفگاه بین راه
stations توقفگاه نظامیان وامثال ان
station توقفگاه نظامیان وامثال ان
stationed توقفگاه نظامیان وامثال ان
stopovers توقفگاه بین راه
parking ماندگاه توقفگاه بی سقف
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
antiwithdrawal device وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
stages سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
dwell محل توقف توقفگاه استراحت
dwelled محل توقف توقفگاه استراحت
dwells محل توقف توقفگاه استراحت
taxi stand توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
taxi rank [British E] توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
cabstand [American E] توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
vivary پارک
parks پارک
park پارک
parked پارک
paradise پارک
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
jigs ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
amusement park پارک تفریحی
amusement parks پارک تفریحی
motor pool پارک موتوری
natinal park پارک ملی
collective goods پارک و غیره
parkland زمین پارک
bosquet پارک یا باغ
bosket پارک یا باغ
pooled پارک موتوری
pools پارک موتوری
carriage drive خیابان پارک
NO PARKING پارک نکنید!
pool پارک موتوری
park bench نیمکت پارک
car park جای پارک
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
pool equipment وسایل پارک موتوری
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
chartered اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
crashing سقوط کردن هواپیما
crash-land سقوط کردن هواپیما
crash-landed سقوط کردن هواپیما
crashingly سقوط کردن هواپیما
cocooning رنگ کردن هواپیما
crash-landing سقوط کردن هواپیما
change over عوض کردن [هواپیما]
crash-lands سقوط کردن هواپیما
crash land سقوط کردن هواپیما
crashes سقوط کردن هواپیما
crashed سقوط کردن هواپیما
crash سقوط کردن هواپیما
Where can I park? کجا می توانم پارک کنم؟
english garden پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
aborts سقوط کردن موشک یا هواپیما
abort سقوط کردن موشک یا هواپیما
turn off guidance راهنمای تاکسی کردن هواپیما
aborted سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborting سقوط کردن موشک یا هواپیما
take off برداشتن پرواز کردن هواپیما
Where can I park my car? کجا اتومبیلم را میتوانم پارک کنم؟
How long can I park here? چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
May I park there? ممکن است اینجا پارک کنم؟
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
airlifted بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
cocooning اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
airlift بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifting بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
picketing شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
airlifts بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
He parked the car right in front of the garage. درست جلوی گاراژ اتومبیل را پارک کرد
steering روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
ramp محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramps محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
wrecking لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wreck لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
crawler وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawlers وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
looped آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com