English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (33 milliseconds)
English Persian
zero پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeroes پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeros پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
Other Matches
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
prom وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
proms وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
read وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است
reads وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است
acceptance credit اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
pla ارایه منطقی قابل برنامه نویسی
programmable calculator ماشین حساب قابل برنامه نویسی
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
modula زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
keyword 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
object language programming برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
forth نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
apl زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
IF statement عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
machines زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
instruction کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
machine زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
instructions کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
pl/m زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
device روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
devices روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
blast ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
blasts ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
compile برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
language زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
languages زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
goto دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
stops دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stop دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
synthetic address زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
object oriented زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
c زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
transferring دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
macro زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
transfer دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfers دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
syntactic error خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
threads زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
jump instruction دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
calloc در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه
graphics پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
visual روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
procedural زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
visuals روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
visually روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
directive دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
documented عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
setl زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
development support library امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
modular بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
do nothing instruction دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
Windows API مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
ego loss programming تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
standalone که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
dump چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
closes در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closest در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closer در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
close در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
compiles تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
compiling تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
chapter بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
compiled تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compile تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
chapters بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
trace روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traced روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
endorsement in blank فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
report program generator زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
coding برنامه نویسی
programming برنامه نویسی
subroutine بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است
dynamic programming برنامه نویسی پویا
optimm programming برنامه نویسی بهینه
absolute code برنامه نویسی مطلق
one for one زبان برنامه نویسی
programming language زبان برنامه نویسی
programming statement حکم برنامه نویسی
absolute coding برنامه نویسی مطلق
macroprogramming درشت برنامه نویسی
programming librarian بایگان برنامه نویسی
script assistant معاون برنامه نویسی
numeric coding برنامه نویسی عددی
coding form ورقه برنامه نویسی
programming team تیم برنامه نویسی
programming aids ادوات برنامه نویسی
programming aids کمک برنامه نویسی
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
linear programming برنامه نویسی خطی
optimum programming برنامه نویسی بهینه
logic programming برنامه نویسی منطقی
systems programming برنامه نویسی سیستم
optimum coding برنامه نویسی بهینه
programming برنامه نویسی کامپیوتر
defensive programming برنامه نویسی تدافعی
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
relative coding برنامه نویسی نسبی
coding form فرم برنامه نویسی
symbolic coding برنامه نویسی نمادی
symbolic programing برنامه نویسی نمادی
mathematical programming برنامه نویسی ریاضی
symbolic programming برنامه نویسی سمبلیک
system programming برنامه نویسی سیستم
chief programmer سازمان برنامه نویسی
modular coding برنامه نویسی پیمانهای
microprograming ریز برنامه نویسی
functional programming برنامه نویسی تابعی
automatic coing برنامه نویسی خودکار
concurrent programming برنامه نویسی همزمان
reprogramming برنامه نویسی مجدد
automatic programming برنامه نویسی اتوماتیک
program language زبان برنامه نویسی
application programming برنامه نویسی کاربردی
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
link تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
interserviceable قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
turning programming language زبان برنامه نویسی تورینگ
macroprogramming برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها
object oriented programming برنامه نویسی مقصود گرا
structured programming برنامه نویسی ساخت یافته
pl/c نسخهای از زبان برنامه نویسی I/PL
structures coding برنامه نویسی ساخت یافته
chief programmer team سرپرست یک تیم برنامه نویسی
programming linguistics زبان شناسی برنامه نویسی
algol زبان برنامه نویسی الگول
Perl زبان برنامه نویسی مفسر
script زبان برنامه نویسی ساده
special purpose programming language زبان برنامه نویسی تک منظوره
practical extraction and report language زبان برنامه نویسی مفسر
burn برنامه نویسی PROM با داده
object oriented programming language زبان برنامه نویسی موضوعی
burns برنامه نویسی PROM با داده
plan زبان برنامه نویسی سطح پایین
asterisks که در برنامه نویسی علامت ضرب است
ucsd pascal یک زبان برنامه نویسی سطح بالا
plans زبان برنامه نویسی سطح پایین
programmers برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
high level programming language زبان برنامه نویسی سطح بالا
operand فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
programmer برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
low level programming language زبان برنامه نویسی سطح پایین
asterisk که در برنامه نویسی علامت ضرب است
programming specification مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
microcontroller RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
no operation instruction دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
ml یک زبان برنامه نویسی شرکت Language anipulator
metalanguage زبانی که یک زبان برنامه نویسی را شرح میدهد
pilots Teaching or InquiryLearning Programming یک زبان برنامه نویسی
piloted Teaching or InquiryLearning Programming یک زبان برنامه نویسی
coral زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
pilot Teaching or InquiryLearning Programming یک زبان برنامه نویسی
no op دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
LP Programming Linear برنامه نویسی خطی Printer Line
vdl زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
grammatical error استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
ccp Programming inComputer Certificate گواهی برنامه نویسی کامپیوتر
basic fortran استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
turbo pascal یک پیاده سازی عمومی از زبان برنامه نویسی پاسکال
syntax قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
cogo یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
basic plus نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
COMAL زبان برنامه نویسی ساخت نیافته مشابه با BASIC
multidimensional زبان برنامه نویسی که به روشهای مختلف نمایش داده میشود
fortran زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
apple pascal یک زبان برنامه نویسی سطح بالا مخصوص استفاده درخانواده
hol Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
mvt چند برنامه نویسی با تعداد متغیری ازکارهاNumber Wariable a ultiprogrammingwith
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com