Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (11 milliseconds)
English
Persian
discus throw
پرتاب دیسک
discus throwing
پرتاب دیسک
Search result with all words
field event
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field events
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
pentathlon
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
skittles
بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
foul throw
پرتاب خطای دیسک یا چکش یاوزنه
hrowing circle
دایره پرتاب دیسک
Other Matches
fix
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fixes
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
FEDS
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
rigid
دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
fixes
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fix
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
mounts
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mount
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
activity
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activities
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
head
دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
managers
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
manager
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
backup
دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
eds
درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
constant
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
exchangeable
درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
constants
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
transmissive disk
دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
movable
نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
disk operating system
کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
CD WO
دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
write protect tab
حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
eight inch disk
درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
arm
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
mirror
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrors
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrored
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
flying head
نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
write protect
قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
parks
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parked
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
access mechanism
دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
park
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
platter
دیسک درون درایو دیسک سخت
platters
دیسک درون درایو دیسک سخت
hard
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
harder
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
startup disk
فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
command ejection
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
jukeboxes
درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
jukebox
درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن یکبار داده روی دیسک DVD میدهد
disk drive
دیسک ران دیسک چرخان
floppy disks
فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy disks
دیسک لغزان دیسک لرزان
disk drives
گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drives
دیسک ران دیسک چرخان
floppy disk
فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy disk
دیسک لغزان دیسک لرزان
disk drive
گرداننده دیسک دیسک گردان
floppy discs
فلاپی دیسک دیسک نرم
unmount
1-حذف دیسک از دیسک درایو. 2-
floppy discs
دیسک لغزان دیسک لرزان
video disk
دیسک بصری دیسک تصویری
provisional ball
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
defective
خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
Windows Explorer
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fat
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fatter
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fats
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fattest
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
CDs
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
head crash
برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
shoving
پرتاب
throw
پرتاب
shying
پرتاب
tosses
پرتاب
shy
پرتاب
shoved
پرتاب
shyest
پرتاب
shied
پرتاب
shyer
پرتاب
toss
پرتاب
throws
پرتاب
throwing
پرتاب
tossing
پرتاب
shove
پرتاب
shies
پرتاب
hurl
پرتاب
hurled
پرتاب
hurls
پرتاب
tossed
پرتاب
launch
پرتاب
jetted
پرتاب
jetting
پرتاب
jets
پرتاب
shoves
پرتاب
jet
پرتاب
puts
پرتاب
jaculation
پرتاب
launched
پرتاب
launches
پرتاب
launching
پرتاب
detrusion
پرتاب
putting
پرتاب
pitches
پرتاب
put
پرتاب
pitch
پرتاب
torpedo launch
پرتاب اژدر
chucks
پرتاب توپ
pounces
پرتاب استامپ
pouncing
پرتاب استامپ
lunger
پرتاب کننده
chucks
پرتاب نادرست
let fly
پرتاب کردن
pelted
پرتاب کردن
pelt
پرتاب کردن
launching angle
زاویه پرتاب
launching site
محل پرتاب
projections
پرتاب طرح
flings
افکندن پرتاب
flinging
افکندن پرتاب
fling
افکندن پرتاب
chucked
پرتاب نادرست
chucked
پرتاب توپ
upthrow
پرتاب ببالا
weight throw
پرتاب وزنه
throwing apparatus
لوازم پرتاب
projection
پرتاب طرح
unsling
پرتاب کردن
throw in
پرتاب اوت
chuck
پرتاب نادرست
chuck
پرتاب توپ
paradrop
پرتاب با چتر
propellant charge
خرج پرتاب
propelling charge
خرج پرتاب
referee throw
پرتاب داور
rocketry
فن پرتاب موشک
skeet
پرتاب کردن
small ball
پرتاب بی حالت
pounce
پرتاب استامپ
tilted
شتاب پرتاب
thrust
پرتاب کردن
slung
پرتاب شده
aerial delivery
پرتاب هوایی
air extraction
پرتاب بار
airball
پرتاب خطا
arm thrust
پرتاب دست
base ejection
پرتاب شونده از ته
bowshot
تیر پرتاب
caster
پرتاب کننده
thrusting
پرتاب کردن
thrusts
پرتاب کردن
tilt
شتاب پرتاب
jettison
پرتاب کردن
jettisoned
پرتاب کردن
jettisoning
پرتاب کردن
pounced
پرتاب استامپ
tilts
شتاب پرتاب
jettisons
پرتاب کردن
propellants
خرج پرتاب
propellant
خرج پرتاب
charity line
خط پرتاب ازاد
sharity stripe
خط پرتاب ازاد
charity shot
پرتاب ازاد
throwing the javelin
پرتاب نیزه
launcher
پرتاب کننده
shoved
پرتاب شدن
launcher
سکوی پرتاب
shove
پرتاب شدن
fires
پرتاب راکت
fired
پرتاب راکت
fire
پرتاب راکت
javelin throw
پرتاب نیزه
shoves
پرتاب شدن
foin
پرتاب کردن
forward cast
پرتاب نخ ماهیگیری
foul line
خط پرتاب ازاد
free throw
پرتاب ازاد
hammer throw
پرتاب چکش
throwing the hammer
پرتاب چکش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com