Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (41 milliseconds)
English
Persian
software encryption
پنهان کردن نرم افزاری
Other Matches
enhancements
توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
cover one's tracks
<idiom>
پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
crashed
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashes
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
generic
که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
crash
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
diagnostic
وسیله سخت افزاری یانرم افزاری که کمک به یافتن خطاها میکند
crashingly
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
troubleshooter
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
diagnostic
محل و دلایل خطا نرم افزاری یا مشکل سخت افزاری
troubleshooters
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
unrecoverable error
خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
assemble
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembles
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
diagnostics
تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
tune
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
processor
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
vendor
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendors
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
safety nets
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
generals
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
safety net
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
floppy disk
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disks
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy discs
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppies
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
general
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
OS
نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
equipment
خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
kludge
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kluge
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
closets
پنهان کردن
coverings
پنهان کردن
secrete
پنهان کردن
cloak
پنهان کردن
cloaked
پنهان کردن
cloaking
پنهان کردن
cloaks
پنهان کردن
cover
پنهان کردن
encrypt
پنهان کردن
eloign
پنهان کردن
cache
پنهان کردن
caches
پنهان کردن
secreting
پنهان کردن
secretes
پنهان کردن
secreted
پنهان کردن
dissimulate
پنهان کردن
masks
پنهان کردن
disguising
پنهان کردن
disguises
پنهان کردن
shadow
پنهان کردن
disguise
پنهان کردن
shadows
پنهان کردن
conceals
پنهان کردن
mask
پنهان کردن
shadowing
پنهان کردن
conceal
پنهان کردن
lay low
<idiom>
پنهان کردن
sweep under the rug
<idiom>
پنهان کردن
disguised
پنهان کردن
shadowed
پنهان کردن
covers
پنهان کردن
closeting
پنهان کردن
dissimulates
پنهان کردن
closeted
پنهان کردن
dissimulated
پنهان کردن
dissimulating
پنهان کردن
closet
پنهان کردن
hides
پنهان کردن
hide
پنهان کردن
camouflaged
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
embed
درزمین پنهان کردن
embeds
درزمین پنهان کردن
pockets
درجیب پنهان کردن
pocket
درجیب پنهان کردن
occult
از نظر پنهان کردن
veil
مستوریا پنهان کردن
concealment
پنهان کردن پوشاندن
inconcealable
غیرقابل پنهان کردن
veils
مستوریا پنهان کردن
diagnosis
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
diagnoses
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
languages
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
language
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
masks
ماسک زدن پنهان کردن
to ballot for
بارای پنهان انتخاب کردن
camouflages
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage
پنهان کردن وسایل جنگی
becloud
زیر ابر پنهان کردن
mask
ماسک زدن پنهان کردن
hickok belt
مخفی شدن پنهان کردن
camouflaging
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged
پنهان کردن وسایل جنگی
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
wrap
لفافه دار کردن پنهان کردن
wraps
لفافه دار کردن پنهان کردن
to go into hiding
خود را پنهان کردن
[از اولیاء امور]
gloss over
<idiom>
پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
to go underground
خود را پنهان کردن
[از اولیاء امور]
caches
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
conceals
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
conceal
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
cache memory
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
encryption
رمزدار کردن پنهان کردن
dissembles
تدلیس کردن پنهان کردن
dissembled
تدلیس کردن پنهان کردن
dissemble
تدلیس کردن پنهان کردن
secrete
تراوش کردن پنهان کردن
secreted
تراوش کردن پنهان کردن
secretes
تراوش کردن پنهان کردن
secreting
تراوش کردن پنهان کردن
to keep back
دفع کردن پنهان کردن
dissembling
تدلیس کردن پنهان کردن
Intel
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
hard failure
نارسایی سخت افزاری خرابی سخت افزاری
scratchpad
حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
malfunction
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctioned
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctions
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
unix
امکانات نرم افزاری که کپی کردن داده را برای کاربر از یک کامپیوتر ساده تر میکند.
defragmentation
ابزار نرم افزاری که عمل یکپارچه کردن روی دیسک سخت را انجام میدهد
language
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
languages
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
editors
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editor
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
image
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
ram cache
RA پنهان
delitescent
پنهان
perdu
پنهان
perdu or due
پنهان
abstruse
پنهان
cryptic
پنهان
occult
پنهان
cryptically
پنهان
cryptical
پنهان
hidden line
خط پنهان
backdoor
پنهان
latent
پنهان
perdue
پنهان
jackes
پنهان
benined the curtain
پنهان
hugger mugger
پنهان
veiled
پنهان
furtive
پنهان نهانی
booby-trapped
پنهان تله
codes
رمزهای پنهان
fudges
پنهان شدن
abscond
پنهان شدن
obreption
پنهان روی
hidden objects
اشیاء پنهان
hidden inflation
تورم پنهان
hidden surface
سطح پنهان
hide
پنهان شدن
absconded
پنهان شدن
hideousness
پنهان بودن
hidden unemployment
بیکاری پنهان
hides
پنهان شدن
cryptography
پنهان شناسی
to lie hid
پنهان ماندن
to be in hiding
پنهان ماندن
i hid my self
را پنهان کردم
disguised unemployment
بیکاری پنهان
disguised underemployment
کم کاری پنهان
by end
قصد پنهان
hickok belt
پنهان شدن
booby trap
پنهان تله
inapparent
ناپیدا پنهان
to absent oneself
پنهان شدن
Just between you and me. . .
از شما چه پنهان …
booby-trap
پنهان تله
memory cache
حافظه پنهان
hidden codes
کدهای پنهان
hidden file
فایل پنهان
fudging
پنهان شدن
hidden line removal
حذف خط پنهان
secretion
پنهان سازی
to be in hiding
پنهان بودن
concealed
پنهان شده
crypianalysis
پنهان کاری
hidden
پنهان کرده
booby-traps
پنهان تله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com