Total search result: 203 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
hard |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
harder |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
hardest |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
|
|
Other Matches |
|
search and replace |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
skip |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد |
skips |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد |
skipped |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد |
worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
tabulator |
بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد |
zones |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
zone |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
redliner |
خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد |
terminator |
موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد |
semicolon |
که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد. |
hyphens |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
hyphen |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
ended |
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد |
end |
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد |
ends |
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد |
wraparound |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
worded |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
word wrap |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
word |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
drop cap |
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف |
soft |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
softer |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
softest |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
supervisory |
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد |
word processors |
کلمه پرداز |
wordmonger |
کلمه پرداز |
word processor |
کلمه پرداز |
dedicated word processor |
کلمه پرداز اختصاصی |
stand alone word processor |
کلمه پرداز خودکفا |
soft |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
softest |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
softer |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
symbolizer |
نشان پرداز |
justify |
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز |
justifies |
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز |
justifying |
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز |
discretionary |
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود |
search and replace |
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن |
electronic |
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |
tabbing |
حرکت نشانه گر در برنامه کلمه پرداز از یک محل توقف tab به دیگری |
enclitic |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
insert key |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
ins key |
کلیدی که کلمه پرداز یا برنامه ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
insert |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
inserting |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
bad break |
مشکلی که گاهی در نرم افزار کلمه پرداز با اعمال خودکار فاصله ایجاد میشود |
inserts |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
word-perfect |
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد |
word perfect |
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد |
wordstar |
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC |
intercharacter spacing |
خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد |
flag |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
flags |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
ends |
کد نشان دهنده انتهای خط |
end of tape mark |
نشان انتهای نوار |
ended |
کد نشان دهنده انتهای خط |
end |
کد نشان دهنده انتهای خط |
end of file mark |
نشان انتهای پرونده |
ends |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
ended |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
end |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
output |
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند |
outputs |
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند |
hottest |
فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز |
hot |
فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز |
hotter |
فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز |
ToolTips |
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد |
dot |
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد |
BOF |
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند |
dotting |
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد |
boilerplate |
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند |
markers |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
marker |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
wordperfect |
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود |
spacer |
امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست |
ended |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
ended |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
ends |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
end |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
end |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
ends |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
auto |
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه |
autos |
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه |
nil pointer |
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات |
word mark |
نشان کلمه |
stopped |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
stop |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
colon |
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست |
stopping |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
colons |
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست |
stops |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
ruler |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
rulers |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
fixes |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
fix |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
msb |
بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده . |
summing up evidence |
نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد |
point |
نشان میدهد |
HTML |
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد |
what is the thir everning |
امشب چه نشان میدهد |
hyphen |
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه |
most significant bit |
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است . |
hyphens |
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه |
orphans |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
orphaned |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
orphan |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
clocks |
ماشینی که زمان را نشان میدهد |
differentials |
آنچه اختلاف را نشان میدهد |
differential |
آنچه اختلاف را نشان میدهد |
clock |
ماشینی که زمان را نشان میدهد |
business |
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد. |
businesses |
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد. |
Good grief! <idiom> |
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود |
dot commands |
نوعی شکل دهی که در ان یک کلمه پرداز دستورات شکل دهی را در متن ثبت میکنداما تا زمان چاپ انها را به متن اعمال نمینماید |
numerals |
حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد |
waterline |
خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد |
numeral |
حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد |
lock spit |
شیاری که مسیر راه را نشان میدهد |
rate gyro |
ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد |
page |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
paged |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
boolean operation |
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1 |
pages |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
intelligence quotient |
عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد |
force |
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد |
forces |
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد |
setter |
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد |
forcing |
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد |
negatives |
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد |
negative |
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد |
neper |
واحدی که نسبت اسکالر دوجریان را نشان میدهد |
manual |
کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد |
transparency |
مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد |
isometric view |
رسمی که سه بعد شی را به نسبت متعادل نشان میدهد |
transparencies |
مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد |
service chevron |
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد |
setters |
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد |
winning post |
تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد |
cases |
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد |
case |
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد |
butts |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butt |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butted |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
signatures |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
signature |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
diagrams |
نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد |
models |
کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد |
colours |
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد |
manual |
کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد |
positive |
که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد |
model |
کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد |
diagram |
نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد |
modeled |
کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد |
he is always a little peculiar |
او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد |
modelled |
کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد |
colour |
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد |
accession number |
شماره رکورد که ترتیب ورود رکوردها را نشان میدهد |
press mark |
علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد |
actions |
خط اول صفحه نمایش که نام منوها را نشان میدهد |
starting post |
تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد |
action |
خط اول صفحه نمایش که نام منوها را نشان میدهد |
detotalizing counter |
شمارندهای که کل مقدارباقیمانده ماده مورد سنجش را نشان میدهد |
MAPI |
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد |
porism |
قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد |
d. of death |
تصویری که دسته مردم راازپست وبلند نشان میدهد |
gyrostabilizer |
التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد |
d. of macabre |
تصویری که دسته مردن راازپست و بلند نشان میدهد |
markers |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
marker |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
text |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
texts |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
demonstrations |
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد |
shift |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
breakout box |
وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد |
gyrocompass |
نوعی قطب نما که همواره شمال حقیقی را نشان میدهد |
absolute address |
مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد |
access control |
بایت اولیه Token که حق دستیابی ایستگاه را به شبکه نشان میدهد |
demo |
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد |
shifted |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
logic |
قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد |
shifts |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
demonstration |
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد |
logogriph |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
bravo, pattern |
شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد |
check |
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است |
look |
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد |
looked |
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد |
looks |
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد |
checks |
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است |
approval |
متنی که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است |
checked |
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است |
shot silk |
ابریشمی که چون از چند سوبدان نگاه کنندچند رنگ نشان میدهد |
approval |
توافقنامهای که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است |
isoseismic line |
خطی که بوسیله ان جاهایی که زورزمین لرزه درانهایکسان است نشان میدهد |
anthropomorphic software |
نرم افزاری که به آنچه کاربر می گوید عکس العمل نشان میدهد |
story board |
مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد |
processes |
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |
ems |
سیستمی در PC که بخشی از حافظه که بالای کیلو بایت است نشان میدهد |