Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
lycanthrope
کسی که تصور میکند گرگ شده است
Search result with all words
LCD
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
Other Matches
imaginal
تصور کردنی قابل تصور
imaginable
تصور کردنی قابل تصور
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
notional
تصور
imaginativeness
تصور
supposition
تصور
suppositions
تصور
conceptions
تصور
supposal
تصور
presumption
تصور
idea
تصور
visions
تصور
notions
تصور
conceptualization
تصور
notion
تصور
tablature
تصور
presumptions
تصور
ideas
تصور
imaginations
تصور
imagination
تصور
fictions
تصور
brainchild
تصور
fancying
تصور
concept
تصور
fancies
تصور
internal conception
تصور
fanciest
تصور
concepts
تصور ها
ideas
تصور ها
fancy
تصور
vision
تصور
fiction
تصور
visualization
تصور
conception
تصور
fancied
تصور
inconceivable
تصور ناپذیر
legal fiction
تصور حقوقی
stereotype
تصور قالبی
the power of imagination
قوه تصور
fanciest
تصور کردن
whirligig
تصور واهی
inconceivable
تصور نکردنی
ween
تصور کردن
image force
قوه تصور
fancies
تصور کردن
visionary
تصور غیرعملی
visionaries
تصور غیرعملی
fancied
تصور کردن
if
فرض تصور
conceivable
تصور کردنی
to picture to oneself
تصور کردن
fancying
تصور کردن
misconception
تصور غلط
conceptive
تصور کننده
trow
تصور کردن
misconceptions
تصور غلط
concepts
تصور کلی
concept
تصور کلی
to form a notion
تصور کردن
conceivability
قابلیت تصور
stereotypes
تصور قالبی
fancy
تصور کردن
plot
رسم تصور
stereotyping
تصور قالبی
coneive
تصور کردن
plots
رسم تصور
plotted
رسم تصور
imaginative faculty
قوه تصور
unpremediated
تصور نشده
ideate
تصور کردن
images
تصور خیالی
pictured
تصور وصف
suppose
تصور کردن
phantasm
تصور خام
vision
خیال تصور
supposes
تصور کردن
pictures
تصور وصف
picturing
تصور وصف
image
تصور خیالی
poetical imagination
تصور شاعرانه
picture
تصور وصف
images
تصور سیما
visions
خیال تصور
image
تصور سیما
prefiguration
تصور قبلی
to get the idea
تصور کردن
supposing
تصور کردن
imagined
تصور کردن
imagines
تصور کردن
imagine
تصور کردن
psychological make up
تصور باطنی
imagining
تصور کردن
public image
تصور عمومی
pejudgement
تصدیق بلا تصور
prefigure
از پیش تصور کردن
supposable
تصور کردنی مفروض
preconceive
قبلا تصور کردن
imaginably
بطور قابل تصور
porenotion
تعصب بلا تصور
idealization
تطبیق یا تطابق با تصور
to from an idea of something
چیزیرا تصور کردن
inconceivability
غیرقابل تصور بودن
incogitable
غیر قابل تصور
ideologist
متخصص علم تصور
porenotion
تصور پیش از وقت
gimcrack
تصور واهی نخودهراش
inconceivably
بطور غیرقابل تصور
prejudgment
تصدیق بلا تصور
prefiguring
از پیش تصور کردن
prefigures
از پیش تصور کردن
prefigured
از پیش تصور کردن
prejudication
تصدیق بلا تصور
preconception
تصدیق بلا تصور
preconceptions
تصدیق بلا تصور
misconceive
تصور غلط کردن
i imagine he is my friend
من تصور میکنم او دوست من است
i imagine him to be my friend
من تصور میکنم که او دوست من است
idealistically
از روی اعتقاد به تصور وخیال
conceptualize
تصور یا اندیشه چیزی راکردن
prefiguration or prefigurement
تشبیه از پیش تصور قبلی
imaginative
دارای قوه تصور زیاد
approves
تصور اینکه چیزی خوب است
approving
تصور اینکه چیزی خوب است
idealism
خیال پرستی مسلک اصالت تصور
approve
تصور اینکه چیزی خوب است
anthropomorphism
تصور شخصیت انسانی برای چیزی
tabula rasa
فکر ساده وبدون تصور اطفال
ideally
بطوریکه فقط بتوان تصور کرد
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
faulted
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faults
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
controllers
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
fault
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edit
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
slaves
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaving
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaved
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slave
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
samplers
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
sampler
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
hard
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
open
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
hardest
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
dat
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
terminate and stay resident program
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
opened
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
uart
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
optimize
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
opens
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
harder
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
lycanthropy
تصور این که شخصی تبدیل به گرگ شده
idegraphy
علامت نویسی نمایش فکر یا تصور با نشان
EMM
امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
TCP
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
broadband
روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
DIF file
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
think little of
<idiom>
تصور اینکه چیزی یا کسی مهم یا باارزش است
i have no idea of that
هیچ اگاهی از ان ندارم نمیتوانم تصور کنم چه چیزاست
crashes
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crash
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashed
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
original equipment manufacturer
شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
carriage
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
Web crawler
نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
carriages
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
systems network architecture
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
neural network
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
material theory of heat
پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
complexes
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complex
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
grid
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
Ultimedia
موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند
grids
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
PCI
مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند
ethernet
شبکه توپولوژی ستاره که از کابل جفت سیم پیچیده شده استفاده میکند و داده را تا مگابایت ارسال میکند. معمولاگ Baset نامیده میشود
frame
بخشی از حافظه برای ذخیره سازی تصور پیش ز نمایش آن روی صفحه
MIP mapping
روش محاسبه پیکس ها در یک تصور برای بدست آوردن فاصله شی از دید بیننده
inputted
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
LRU
الگوریتمی که صفحه حافظه که آخرین بار پیش از همه دستیابی شده است را پیدا میکند و پاک میکند تا فضای برای صفحات دیگر باز کند
input
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com