English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
oddball <idiom> کسی که رفتارش با دیگران فرق میکند
Other Matches
his conduct is object رفتارش قابل اعتراض است رفتارش رضایتبخش نیست
spoilsports کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsport کسی که عیش دیگران را منغص میکند
spoilsports کسی که عیش دیگران را منغص میکند
peeping Tom <idiom> کسی که به پنجره دیگران نگاه میکند
spoilsport کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
link برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
encroachments تخطی به حقوق دیگران یا سرزمین دیگران
encroachment تخطی به حقوق دیگران یا سرزمین دیگران
He behaved stupidly. رفتارش احمقانه بود.
Her behavior was ecough to make me swar. رفتارش کفرم را در آورد
His behavior was stupid. رفتارش احمقانه بود.
his manners smackofselfishness بوی خودپسندی از رفتارش میاید
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
rest دیگران
rests دیگران
asides جدااز دیگران
aside جدااز دیگران
regard for others واهمه از دیگران
What do the others say? دیگران چه می گویند؟
et al مخفف و دیگران
regard for others ملاحظه دیگران
regrad for others ملاحظه دیگران
regard for others رعایت دیگران
individualize از دیگران جدا کردن
an outrage upon justice پایمال سازی حق دیگران
to live at the expense of society بار دیگران شدن
mind reader کاشف افکار دیگران
vicarious saccifice خودش به جای دیگران
breached تجاوز به حقوق دیگران
breaches تجاوز به حقوق دیگران
mind readers کاشف افکار دیگران
spoilsman محل عیش دیگران
individualising از دیگران جدا کردن
spoiler محل عیش دیگران
infringer متخطی به حقوق دیگران
to pull the strings دیگران را الت قراردادن
individualised از دیگران جدا کردن
infringement on others rights تخطی به حقوق دیگران
individualises از دیگران جدا کردن
draw away دیگران را پست سرگذاشتن
steal one's thunder <idiom> قاپیدن کلام دیگران
breach تجاوز به حقوق دیگران
prevenance توجه باحتیاجات دیگران
dummies الت دست دیگران
take after <idiom> مثل دیگران رفتارکردن
individualized از دیگران جدا کردن
individualizes از دیگران جدا کردن
individualizing از دیگران جدا کردن
under one's belt <idiom> استفاده از تجارب دیگران
one-upmanship <idiom> توانایی سر بودن از دیگران
prepotent نیرومندتر از دیگران غالب
dummy الت دست دیگران
as a warning to others برای عبرت دیگران
mind reading کشف افکار دیگران
ghost-writers کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
run away with <idiom> سربودن ،بهتراز دیگران بودن
ghost writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
To put ones nose into other peoples affairs . درکار دیگران فضولی کردن
To pick other peoples brains. از افکار دیگران استفاده کردن
interlope پادرمیان کار دیگران گذاردن
proportion اندازه چیزی در برابر با دیگران
to be the odd one out <idiom> نامشابه [دیگران در گروهی] بودن
john aleay jones جان که نام دیگران جوتراست
splurging ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
draw away جلوتر از دیگران حرکت کردن
to mack i. about a person در باره کسی از دیگران جویاشدن
splurges ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
scapegoat کسی که قربانی دیگران شود
Pry not into the affair of others. <proverb> در کار دیگران مداخله مکن .
ghost-writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
scapegoats کسی راقربانی دیگران کردن
scapegoat کسی را قربانی دیگران کردن
splurged ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
blazing star هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
splurge ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
scapegoats کسیکه قربانی دیگران شود
to i. upo other's rights بحقوق دیگران تجاوز کردن
to trespass بحقوق دیگران تجاوز کردن
to act independently of others کاری به کار دیگران نداشتن
i do not know;try the others من نمیدانم ببینید دیگران میمانند یا نه
competition clause شرط ممانعت از دخول دیگران
to break the ice دیگران شکل ابتدائی رانداشتن
page چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
faulted برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controller را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
scsi بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
edit کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
critical error خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faults برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edited کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
destructive cursor نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
controllers را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
fault برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
slaving بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
million instructions per second اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
slaved بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
postbyte بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
you said it/you can say that again <idiom> نشان دادن موفقیت با نظریه دیگران
pokes سکه زدن فضولی در کار دیگران
poking سکه زدن فضولی در کار دیگران
poked سکه زدن فضولی در کار دیگران
copiers مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
claptrap سخنی که برای ستایش دیگران بگویند
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
rain on someone's parade <idiom> برنامه های دیگران را مختل کردن
copier مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
poke سکه زدن فضولی در کار دیگران
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
Be quiet so as not to wake the others. ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
go (someone) one better <idiom> کاری را بهتراز دیگران انجام دادن
to throw one's lot با بخت یا سهم دیگران شریک شدن
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
sadistic کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadist کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
sadistically کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
have a way with <idiom> تحت نفوذ قرار دادن دیگران
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
to put in a piece of work بخشی از کار دیگران را انجام دادن
swim against the tide/current <idiom> کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
To lay one self open to ridicule . خودراآلت دست ومسخره دیگران قراردادن
upstaging توجه دیگران را به خود جلب کردن
to interject a remark سخنی را در میان سخن دیگران گفتن
cool one's heels <idiom> به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
upstaged توجه دیگران را به خود جلب کردن
upstages توجه دیگران را به خود جلب کردن
terminate and stay resident program برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
open برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
logic مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
dat درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
opened برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotters چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
opens برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
hardest یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
uart از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
samplers مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
hard یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
plotter چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
sampler مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
optimize کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
broadband روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
TCP مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
EMM امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
DIF file استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
His happiness consists in helping others. خوشبختی او در این است که به دیگران کمک کند.
to herd with other people با مردم دیگر پیوستن درگروه دیگران درامدن
bohemians که درزندگی یاکارخودبرسم وقانون دیگران کاری ندارد
exclucivism بیمیلی بداخل کردن دیگران درحلقه خود
She is more culpable than the others. او [زن] بیشتر از دیگران گناه کار [مقصر] است.
bohemian که درزندگی یاکارخودبرسم وقانون دیگران کاری ندارد
parrotry بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
Schadenfreude لذتی که شخصی از رنج کشیدن دیگران میبرد
self enforcing دارای قدرت تحمیل اراده خودبر دیگران
cats paw الت دست دیگران گره پنجه گربهای
crashed خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crash خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
pestiferously چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
sports پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
ignoring تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
sported پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
sport پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
ignores تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignored تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignore تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
noctule یکجور شب کور در انگلستان که از همه شبکورهای دیگران کشوربزرگتراست
totaquine داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
totaquina داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
systems network architecture روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
Web crawler نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
carriage بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriages بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
regenerator وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
neural network سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
misprision گناه فرو گذاری از فاش کردن تبه کاری دیگران
livery stable اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
interloper کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان را ازسودبردن بازمی دارد
interlopers کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان را ازسودبردن بازمی دارد
These pants do not look any different than the others. به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
echolalia تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
fast talker <idiom> گوینده خوب کسی است که بتواند دیگران متقاعد کند
Eavesdrop فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com