Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
syncopation
کوتاه سازی واژه
Other Matches
word building test
ازمون واژه سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
Genius Loci
نابغه
[واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
curtailment
کوتاه سازی
truncation
کوتاه سازی
systole
کوتاه سازی هجا
shortening reaction
واکنش کوتاه سازی
line engraving
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
virtual
بخشی از RAM دریک برنامه کنترل کوتاه به صورتی که گویی یک سیستم ذخیره سازی دیسک سریع است
portmanteau
واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux
واژه مرکب از دو واژه
portmanteaus
واژه مرکب از دو واژه
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
neologism
نو واژه
neologisms
نو واژه
term
واژه
word
واژه
worded
واژه
terming
واژه
mosul
واژه
termed
واژه
synonyms
واژه هم معنی
neologisms
واژه جدید
worded
واژه سخن
loanword
واژه عاریه
word
واژه سخن
stimulus word
واژه محرک
neologism
واژه تراشی
synonym
واژه هم معنی
synonym
واژه مترادف
neologisms
واژه تراشی
dictionary
واژه نامه
loanword
واژه بیگانه
word deafness
واژه کری
word count
واژه شماری
lexicon
[dictionary]
واژه نامه
word order
ترتیب واژه ها
glossary
واژه نامه
synonyms
واژه مترادف
word book
واژه نامه
wordbook
واژه نامه
neolalia
واژه تراشی
neologism
واژه جدید
buzz word
رمز واژه
buzz words
رمز واژه
the root of a word
ریشه واژه
glossaries
واژه نامه
punctuation for reference
زیر واژه
intercalation
واژه افزایی
paronym
واژه هم ریشه
word-blindness
واژه کوری
philologist
واژه شناس
word blindness
واژه کوری
pejorative
واژه تحقیری
cognate
واژه هم ریشه
keyword
واژه کلیدی
coinage
ابداع واژه
glossary
واژه نامه
score out that word
ان واژه را خط بزنید
wordbook
واژه نامه
lexicology
واژه شناسی
dissylable
واژه دوهجائی
dictionary sort
ترتیب واژه نامهای
logomachy
بازی واژه پردازی
english words
واژه ها یا لغات انگلیسی
lexicon
واژه نامه دیکسیونر
lexicons
واژه نامه دیکسیونر
an inseparable prefix
سر واژه جدا نشدنی
teragram
واژه چهار حرفی
wordprocessing program
برنامه واژه پردازی
pentasyllable
واژه پنج هجائی
polysllable
واژه جند هجائی
post fix
در پایان واژه چسباندن
prandial
واژه شوخی امیز
this word means a dog
این واژه یعنی سگ
that word is obsolescent
ان واژه کم کم دارد مهجور
wordage
کلمات واژه بندی
word span test
ازمون فراخنای واژه ها
septisyllable
واژه هفت هجائی
score out that word
روی ان واژه خط بکشید
word choice test
ازمون واژه گزینی
word association test
ازمون تداعی واژه ها
homely
[British E]
<adj.>
خفه
[واژه تحقیری]
homely
[British E]
<adj.>
بیمزه
[واژه تحقیری]
octosyllable
واژه هشت هجائی
homely
[British E]
<adj.>
سنگین
[واژه تحقیری]
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
glossary
واژه نامه ضمیمه کتاب
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
dictionary
کتاب لغت واژه نامه
periphrasis
استعمال واژه ها وعبارات زائد
purism
واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
dictionaries
کتاب لغت واژه نامه
neology
استعمال واژه یااصطلاح جدید
rebus
نشاندادن واژه ها بصورت مصور
nomenclature
فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
spicery
انباری ادویه
[واژه قدیمی]
glossaries
واژه نامه ضمیمه کتاب
slang
واژه عامیانه وغیر ادبی
God bless
[you]
!
خدا حافظ
[واژه کهنه]
a word with a pejorative connotation
واژه ای با معنای ضمنی منفی
lexicography
فرهنگ نویسی واژه نگاری
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
lexigraphy
یکجور خط که هر حرف ان نماینده واژه ایست
How do you pronounce
[say]
that
[this]
word?
این واژه چه جور تلفظ می شود؟
catch-phrases
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
bawdry
زنا
[دین]
[حقوق]
[واژه قدیمی]
homely
[British E]
<adj.>
عادی و خسته کننده
[واژه تحقیری]
cantoria
[واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
catch-phrase
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
alinik design
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
to inspan oxen
این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
anglo-chinois
[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
parathesis
پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
sanshifter
واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
logogram
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logograph
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
kpsi
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
this word occurs in gulistan p
این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
to purify the person language
زبان فارسی را از واژه هاوتعبیرات بیگانه یا غیرمصطلح پیراستن
is intervocalic
حرف Pدر واژه میان دو صداواقع شده است
split infinitives
مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
worid
کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
paragram
جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
split infinitive
مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
Chrismon
[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
poetaster is pejorative word
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
the word is sanctioned by use
کثرت استعمال این واژه راجزواژههای درست دراورده است
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Cinquecento
[واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
Pronoia
واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
electrographic architecture
[واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fullwrite professional
یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
backwater
محل راکد
[عقب افتاده]
[عقب مانده]
[واژه تحقیری]
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
Royal Bokhara
فرش سلطنتی بخاراتی
[این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
the propriety of a term
درستی یک لفظ یا یک اصطلاح مناسبت یک واژه یا لفظ
pygmies
کوتاه
miniatures
کوتاه
pigmy
کوتاه
synoptic
کوتاه
bas relif
کوتاه
puny
قد کوتاه
miniature
کوتاه
pigmy
قد کوتاه
dumpy
کوتاه
shortest
کوتاه
succinct
کوتاه
of short duration
کوتاه
shorter
کوتاه
short
کوتاه
succinct
<adj.>
کوتاه
low
کوتاه
stunt
کوتاه
pygmy
کوتاه
pygmies
قد کوتاه
pigmies
قد کوتاه
pigmies
کوتاه
down
کوتاه
little
کوتاه
dwarfish
کوتاه
concise
کوتاه
curtal
کوتاه
liliputian
قد کوتاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com