Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (42 milliseconds)
English
Persian
chop
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chopped
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
Other Matches
lay up
ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع
block the plate
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
kick with the heel
ضربه با پاشنه پا
pivot instep kick
ضربه با پاشنه پا
huarache
کفش راحتی پاشنه کوتاه
heel kick
ضربه با پاشنه پا به عقب
kickoff
ضربه ازاد با پاشنه پا درشروع
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
evasive steering
اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
chip shot
ضربه کوتاه
underdistance
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
jab kick
ضربه انحرافی کوتاه
duck hook
ضربه پیچدار کوتاه
under arm low return
ضربه کوتاه پایین دست
under arm net shot
ضربه کوتاه از نزدیک تور
chippie
ضربه کوتاه هوایی که به سوراخ میافتد
uppercut
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
uppercuts
ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
gimme
ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
squib kick
ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
crosscourt shot
ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
evasions
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasion
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
stay away from
<idiom>
اجتناب کردن
steer clear of someone
<idiom>
اجتناب کردن
to shuffle throuch shun
اجتناب کردن از
eschew
اجتناب کردن
eschewing
اجتناب کردن
steer clear
اجتناب کردن
eschewed
اجتناب کردن
passes
اجتناب کردن
eluded
اجتناب کردن از
eludes
اجتناب کردن از
elude
اجتناب کردن از
forbears
اجتناب کردن از
pass
اجتناب کردن
eluding
اجتناب کردن از
aviod
اجتناب کردن از
forbear
اجتناب کردن از
eschews
اجتناب کردن
passed
اجتناب کردن
heel
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
heels
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
to stay away from something
اجتناب کردن از چیزی یا جایی
in the short term
<adv.>
برای دوره کوتاه مدت
change up
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
lanyard
طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
change of pace
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
lanyards
طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
evades
فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
evade
فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
evaded
فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
evading
فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
putts
ضربه برای انداختن به سوراخ
putted
ضربه برای انداختن به سوراخ
kickable
اسان برای ضربه زدن با پا
putt
ضربه برای انداختن به سوراخ
rugby point
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
short iron
چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه
short ski
اسکی کوتاه پهن برای مبتدیان و سالمندان
fasted
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fastest
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fast
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fasts
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
address
آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
addressed
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
addresses
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
painters
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
painter
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
hachures
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
balestra
پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
paragraphist
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
heels
توپ را با پاشنه پا رد کردن
heel
توپ را با پاشنه پا رد کردن
avoided
احتراز کردن اجتناب کردن
shuns
پرهیز کردن اجتناب کردن از
avoiding
احتراز کردن اجتناب کردن
avoid
احتراز کردن اجتناب کردن
shunning
پرهیز کردن اجتناب کردن از
avoids
احتراز کردن اجتناب کردن
shun
پرهیز کردن اجتناب کردن از
shunned
پرهیز کردن اجتناب کردن از
in distance
نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
blasts
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
approach
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approaches
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
break shot
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
blast
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
force
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
approached
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
forcing
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
rugby point
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
flu flu
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
floo floo
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
click
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
back up
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
back-up
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
drag bunt
ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
webbing
نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
mooring penant
طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
scalper
پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
chopped
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chop
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
key signature
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
doubled up
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
quick kick
کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
doubled
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
typhoons
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
teed
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
pre fetch
دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover.
برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
warm standby
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
cursorial
دونده
runner
دونده
runners
دونده
runny
دونده
Runner
دونده
overstriking
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
straddle trench
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
distance man
دونده استقامت
distance runner
دونده استقامت
front-runners
دونده پیشتاز
front-runner
دونده پیشتاز
front runner
دونده پیشتاز
lanes
مسیر هر دونده
lane
مسیر هر دونده
tie up
بریدن دونده
marathoner
دونده دو ماراتون
dashman
دونده سرعت
hurdler
دونده دو با مانع
road racer
دونده ماراتون
orienteer
دونده دو صحرانوردی
metric miler
دونده دو 0051 متر
gressorial
وابسته به حشرات دونده
sprinters
دونده دوهای سرعت
serpiginous
دونده جابجا شونده
stagger
خط اغاز مسیر هر دونده
staggering
خط اغاز مسیر هر دونده
miler
دونده دو 0051 متر
staggers
خط اغاز مسیر هر دونده
sprinter
دونده دوهای سرعت
on deck
دونده منتظر نوبت
trick ski
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
tapes
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
away
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
stubs
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
steeplechaser
دونده 003 متر با مانع
joggers
دونده با گامهای اهسته ومنظم
intermediate hurdler
دونده دو 004 متر با مانع
take off
بلند شدن دونده از زمین
takeoff
برخاستن هواپیما از جا کندن دونده
jogger
دونده با گامهای اهسته ومنظم
takeoffs
برخاستن هواپیما از جا کندن دونده
flags
خسته شدن دونده دراخر مسابقه
flag
خسته شدن دونده دراخر مسابقه
indexing
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
spats
زنگار کوتاه برای کفش زنگار
tae
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
baseband transmission
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
quick count
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
avoidance
اجتناب
shirked
اجتناب
shirking
اجتناب
shirks
اجتناب
shirk
اجتناب
elusion
اجتناب
eschewal
اجتناب
curtails
کوتاه کردن
formulate
کوتاه کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com