English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
word building test ازمون واژه سازی
Other Matches
word association test ازمون تداعی واژه ها
word choice test ازمون واژه گزینی
word span test ازمون فراخنای واژه ها
syncopation کوتاه سازی واژه
test construction ازمون سازی
substitution test ازمون جانشین سازی
manikin test ازمون ادمک سازی
Genius Loci نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
symbol substitution test ازمون جانشین سازی نمادها
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
army classification battery test ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
portmanteaus واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux واژه مرکب از دو واژه
portmanteau واژه مرکب از دو واژه
shear box test ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
term واژه
mosul واژه
neologism نو واژه
word واژه
terming واژه
termed واژه
neologisms نو واژه
worded واژه
wordbook واژه نامه
loanword واژه عاریه
word-blindness واژه کوری
word blindness واژه کوری
word count واژه شماری
word deafness واژه کری
pejorative واژه تحقیری
word order ترتیب واژه ها
cognate واژه هم ریشه
loanword واژه بیگانه
wordbook واژه نامه
lexicon [dictionary] واژه نامه
glossary واژه نامه
dictionary واژه نامه
punctuation for reference زیر واژه
neolalia واژه تراشی
word book واژه نامه
dissylable واژه دوهجائی
buzz words رمز واژه
buzz word رمز واژه
score out that word ان واژه را خط بزنید
worded واژه سخن
neologism واژه تراشی
stimulus word واژه محرک
intercalation واژه افزایی
coinage ابداع واژه
glossaries واژه نامه
glossary واژه نامه
neologisms واژه جدید
the root of a word ریشه واژه
synonyms واژه هم معنی
synonym واژه هم معنی
synonym واژه مترادف
neologisms واژه تراشی
neologism واژه جدید
keyword واژه کلیدی
word واژه سخن
lexicology واژه شناسی
synonyms واژه مترادف
philologist واژه شناس
paronym واژه هم ریشه
polysllable واژه جند هجائی
octosyllable واژه هشت هجائی
wordage کلمات واژه بندی
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
an inseparable prefix سر واژه جدا نشدنی
homely [British E] <adj.> خفه [واژه تحقیری]
pentasyllable واژه پنج هجائی
this word means a dog این واژه یعنی سگ
dictionary sort ترتیب واژه نامهای
teragram واژه چهار حرفی
score out that word روی ان واژه خط بکشید
homely [British E] <adj.> سنگین [واژه تحقیری]
prandial واژه شوخی امیز
wordprocessing program برنامه واژه پردازی
septisyllable واژه هفت هجائی
lexicons واژه نامه دیکسیونر
lexicon واژه نامه دیکسیونر
homely [British E] <adj.> بیمزه [واژه تحقیری]
english words واژه ها یا لغات انگلیسی
post fix در پایان واژه چسباندن
logomachy بازی واژه پردازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
glossaries واژه نامه ضمیمه کتاب
a word with a pejorative connotation واژه ای با معنای ضمنی منفی
glossary واژه نامه ضمیمه کتاب
periphrasis استعمال واژه ها وعبارات زائد
slang واژه عامیانه وغیر ادبی
purism واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
God bless [you] ! خدا حافظ [واژه کهنه]
neology استعمال واژه یااصطلاح جدید
rebus نشاندادن واژه ها بصورت مصور
lexicography فرهنگ نویسی واژه نگاری
dictionaries کتاب لغت واژه نامه
nomenclature فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
malaprop کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
dictionary کتاب لغت واژه نامه
spicery انباری ادویه [واژه قدیمی]
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
bawdry زنا [دین] [حقوق] [واژه قدیمی]
catch-phrase واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
catch-phrases واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
How do you pronounce [say] that [this] word? این واژه چه جور تلفظ می شود؟
lexigraphy یکجور خط که هر حرف ان نماینده واژه ایست
homely [British E] <adj.> عادی و خسته کننده [واژه تحقیری]
cantoria [واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
tests ازمون
experience ازمون
post test پس ازمون
tested ازمون
z test ازمون " زی "
f test ازمون اف
shibboleths ازمون
examination ازمون
shibboleth ازمون
examinations ازمون
chi square test ازمون "چی دو "
u test ازمون یو
experiencing ازمون
t test ازمون تی
experiences ازمون
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
to inspan oxen این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
parathesis پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
sanshifter واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
anglo-chinois [واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
alinik design واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
try ازمون کوشش
field test ازمون پایکار
system test ازمون سیستم
szondi test ازمون زوندی
t data دادههای ازمون
tries ازمون کوشش
field-test ازمون پایکار
field-testing ازمون پایکار
symbol arrangement test ازمون نمادارایی
informal test ازمون غیررسمی
information test ازمون معلومات
subtest خرده ازمون
field-tests ازمون پایکار
field-tested ازمون پایکار
recall test ازمون یاداوری
impact test ازمون برخورد
identification test ازمون شناسایی
recognition test ازمون بازشناسی
test of significance ازمون معناداری
test paper ازمون برگ
test profile نیمرخ ازمون
test score نمره ازمون
test value نمره ازمون
responsions ازمون مقدماتی
test validity اعتبار ازمون
test of independence ازمون ناوابستگی
test norm هنجار ازمون
tensile test ازمون کششی
performance test ازمون عملی
holmgren test ازمون هولمگرن
test battery مجموعه ازمون
test bias سوداری ازمون
performance test ازمون عملکردی
test economy اقتصاد ازمون
test item ماده ازمون
test wise ازمون اشنا
repeated test ازمون دوباره
life test ازمون حیات
shearing test ازمون برشی
pretest پیش ازمون
omnibus test ازمون مختلط
one sided test ازمون یکسویه
one tailed test ازمون یک دامنه
oral test ازمون شفاهی
proofer ازمون کننده
sampling test ازمون نمونهای
power test ازمون قدرت
progressive education ازمون پیشرو
oseretsky test ازمون اوزرتسکی
shareware ازمون- افزار
liquid limit test ازمون حد روانی
paper pencil test ازمون نوشتاری
watch test ازمون ساعت
sign test ازمون علامتها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com