| Total search result: 201 (3 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| ES IS |
امکان مکان یابی router سیستم میانی بدهند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| end system |
پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند. |
| intermediate |
پروتکل OSI که امکان انتقال داده بین router ها را فراهم میکند |
| grid |
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند |
| grids |
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند |
| location |
مکان یابی |
| locations |
مکان یابی |
| cross hairs |
دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند |
| locate mode |
باب مکان یابی |
| locate |
مستقر ساختن مکان یابی کردن |
| locating |
مستقر ساختن مکان یابی کردن |
| located |
مستقر ساختن مکان یابی کردن |
| locates |
مستقر ساختن مکان یابی کردن |
| peripheral |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
| ES IS |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
| desk accessory |
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد |
| target aquisition |
سیستم هدف یابی |
| parallelling |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| parallelled |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| parallels |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| paralleling |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| paralleled |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| parallel |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| sofar |
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی |
| transparently |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
| transparent |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
| language |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
| telephony |
سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد |
| bayonets |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| languages |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
| bayonet |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| bayonetted |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| bayonetting |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| unlock |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
| unlocking |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
| interfaces |
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد |
| interface |
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد |
| unlocks |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
| telephony |
سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد. |
| response |
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد |
| responses |
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد |
| privilege |
حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد |
| times |
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و.. |
| timed |
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و.. |
| time |
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و.. |
| Shockwave |
سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد |
| texts |
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد |
| text |
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد |
| vaccine |
امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها |
| vaccines |
امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها |
| postscripts |
سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد |
| postscript |
سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد |
| vga |
پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد |
| metal deactivator |
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود |
| barnstorm |
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا |
| barnstorming |
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا |
| barnstormed |
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا |
| barnstorms |
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا |
| ethernet |
نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد |
suitcase |
نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند |
| managers |
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد |
| graphical user interface |
استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند |
| manager |
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد |
| suitcases |
نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند |
| overlapped |
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند. |
overlap |
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند. |
| overlaps |
سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند. |
| left shift |
تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود |
| texts |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
| interrupt |
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد |
| interrupting |
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد |
| interrupts |
اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد |
| writes |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد |
| write |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد |
| wild card |
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد |
| text |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
| involution |
توان یابی قوه یابی |
| write |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد |
| writes |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد |
| crash conversion |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
| desqview |
نرم افزاری که برای سیستم DOS-MS امکان چند منظوره بودن را فراهم میکند و به بیش از یک برنامه اجازه اجرا همزمان میدهد |
| generations |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
| generation |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
| fifth generation computers |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد |
communication |
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند |
| intermediate |
router یا وسیله دیگری که شبکه یا کاربر را به اینترنت وصل میکند |
| SEPP |
سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد |
| peek |
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند |
| peeks |
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند |
| peeking |
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند |
| peeked |
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند |
| displacement |
اختلاف مکان تغییر مکان |
| Windows GDI |
مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز |
| brouter |
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند |
| ring |
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد. |
| routing |
لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router |
| moves |
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر |
| moved |
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر |
| move |
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر |
| secure transaction technology |
سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد |
| queried |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| query |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| querying |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| queries |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
| Windows API |
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد |
| edlin |
در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند |
rug names |
اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.] |
| scheduler |
امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد. |
| cycled |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
| cycles |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
| cycle |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
| terminals |
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد. |
| terminal |
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد. |
| market socialism |
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد |
| run |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| runs |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| remotest |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
| remoter |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
| remote |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
| instead of doing |
بجای اینکه انجام بدهند |
| Two witnesses should testify. |
دو شاهد باید شهادت بدهند |
| wit's end <idiom> |
ندانستن که چه کاری را انجام بدهند |
| languages |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
| language |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
| sysgen |
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم |
| blessed folder |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
| cartesian coordinates |
سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است |
| packets |
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی |
| packet |
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی |
| to be in a position to do something |
موقعیتش باشد که کاری را انجام بدهند |
| angular travel |
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان |
| portions |
سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند |
| portion |
سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند |
| to be at a loss as to what to advise |
آنقدر بهت زده بودن که نتوانند نصیحتی بدهند |
| mutual terms |
شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند |
| to opt in [something] |
تصمیم گرفتن که کاری را انجام بدهند یا همکاری بکنند |
| Windows Explorer |
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد |
| Winsock |
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد |
| integrated |
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است |
| The doctors cannot understand why I am suddenly so well again. |
پزشکان نمیتونن تشخیص بدهند که چرا حال من یکدفعه خوب شد. |
| They must give not less than 2 weeks' notice. |
آنها باید این را کم کمش دو هفته قبلش آگاهی بدهند. |
| luck penny |
پولی که بطور دست لاف هنگام خرید و فروش بکسی بدهند |
| luck money |
پولی که بطور دست لاف هنگام خرید و فروش بکسی بدهند |
| inns of court |
کانون چهار انجمن قانونی درلندن که حق دارندمردم رااجازه وکالت بدهند |
| The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination. |
آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند. |
| migration |
نقل مکان نقل مکان کردن |
| window |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
| like a duck takes the water [Idiom] |
کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند |
| to have something made [by somebody] |
بدهند [به کسی] چیزی را برای کسی بسازند |
| fire capabilities |
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه |
| standby |
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود |
| standbys |
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود |
| medium |
میانی |
| mesail |
میانی |
| center back |
بک میانی |
| mediating |
میانی |
| mesal |
میانی |
| center land |
خط میانی |
| mesne |
میانی |
| inmost |
میانی |
| centrical |
میانی |
| centric |
میانی |
| mediums |
میانی |
| medial |
میانی |
| mediates |
میانی |
| mesial |
میانی |
| mediated |
میانی |
| midline |
خط میانی |
| mediate |
میانی |
| innermost |
میانی |
| median |
میانی |
| middle deck |
پل میانی |
| policonic projection |
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی |
| bifuel propulsion |
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی |
| coupling |
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم |
| native |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
| natives |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
| chcp |
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند |
| download |
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور |
| design phase |
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده |
| tar |
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند |
| diabatic process |
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد |
| demands |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
| demand |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
| demanded |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
| standbys |
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود |
| three phase four wire system |
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه |
| automatic levelling |
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار |
| building block principle |
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity |
| system diagnostics |
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم |
| standby |
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود |
| bridged |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
| mttf |
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean |
| bridges |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
| bridge |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
| intermediate field |
میدان میانی |
| intermediate points |
جهات میانی |
| intermediate plate |
صفحه میانی |
| interphase |
فاز میانی |
| mid flap |
فلپ میانی |
| meddle |
میانی وسطی |