English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
English Persian
capacities بیشترین نرخ انتقال داده روی یک کانال
capacity بیشترین نرخ انتقال داده روی یک کانال
Other Matches
channeling بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channel بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channelled بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channels بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channeled بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
aggregates بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregate بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
wideband روش ارسال که حاوی چندین کانال داده روی سیگنال انتقال است و میتواند داده را در مسافت طولانی منتقل کند
bi directional انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
universal کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
channels 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeled 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
physical record بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
maximum بیشترین حجم داده که قابل ذخیره سازی است
integrated روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
data channel کانال داده
channeling جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
arithmetic داده یا کلمهای که در ثبات یک بیت به چپ یا راست انتقال داده میشود و بیت انتها را از دست میدهد
tie line کانال مخابراتی کرایه داده شده
fullest ارسال داده روی کانال در دو جهت
FD ارسال داده روی کانال در دو جهت
full ارسال داده روی کانال در دو جهت
either way operation ارسال داده در یک جهت روی کانال دوجهته
channeling ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channel ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channeled ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channelled ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channels ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
overloads ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
LCP قوانین بیان ارسال داده روی کانال
reads کانال حمل داده که در دو جهت حرکت میکند
overload ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
link قوانین بیان ارسال داده روی کانال
read کانال حمل داده که در دو جهت حرکت میکند
overloaded ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
constants سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
reversed کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
signalling استفاده از کانال صوتتی طبیعی برای ارسال داده
reverses کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reversing کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
HD ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
aggregate کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
reverse کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
aggregates کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
half ارسال داده در یک جهت در واحد زمان روی کانال یک سویه
hook کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hooks کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
secondary کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
data transfer انتقال داده ها
carrier روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carriers روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
data transfer rate سرعت انتقال داده ها
data transfer rate میزان انتقال داده
data transfer operations عملیات انتقال داده
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
output ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
outputs ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
spools انتقال داده از یک دیسک به نوار
spool انتقال داده از یک دیسک به نوار
channeled دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channels دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeling دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channelled دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channel دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
multiplex سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
transfers زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfer زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
inheritance انتقال خصوصیات یک کلاس یا نوع داده به دیگری
bursts انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
burst انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
peripheral انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی
transferring زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
inheritances انتقال خصوصیات یک کلاس یا نوع داده به دیگری
inputted انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
i/o انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
data movement time زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک
data link تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
queues 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
amplitude روش انتقال داده توسط تغییر اندازه سیگنال جاری
demand انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
relocate انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocated انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
demanded انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
bridged استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
relocating انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocates انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
bridges استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
demands انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
bridge استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bed levels نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
justification انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
intermediate پروتکل OSI که امکان انتقال داده بین router ها را فراهم میکند
channeled اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channel اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
justifications انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
channeling اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
bell a شکل استاندارد انتقال داده توسط تلفن با سرعت 0021بیت در ثانیه
channels اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channelled اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
overruns هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
broadband روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
data scope یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
milk disk دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
optical اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
strobe سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
free trade شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
radial transfer انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
i/o اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترل امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
i/o محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
asynchronous انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
dib باسی که هنگام انتقال داده از بخشی از کامپیوتر به دیگری استفاده میشود مثل بین حافظه و CPU
at استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
inputted مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
transferring سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfers سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
demodulator دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
FTP استاندارد TCP/IP برای انتقال داده بین کامپیوترها. یک پروتکل اشتراک فایل است در سط وح مختلف و مدلی از شبکه OSI است
indeterminate change of station انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
migration انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring انتقال دادن نقل کردن انتقال
Internet شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
uttermost بیشترین
utmost بیشترین
most بیشترین
maximum بیشترین
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
peak speed بیشترین تندی
peak demand بیشترین تقاضا
maximum slope بیشترین شیب
highest price بیشترین قیمت
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
absolute address بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
machine address بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
best profit output محصول در بیشترین مقدارسود
superlative بیشترین درجه عالی
superlatives بیشترین درجه عالی
make the most of <idiom> بیشترین سود را بردن
ultimate strength حاصلضرب بیشترین بار ممکن
best profit point نقطه بیشترین مقدار سود
peaking بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال
peaks بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال
peak بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال
peak زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
make time <idiom> بیشترین مسافت را درکمترین وقت رفتن
columns چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com