| Total search result: 202 (20 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| edge |
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود |
| edges |
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| de bounce |
جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود |
| multi board computer |
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند |
| pinning |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
| pinned |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
| pin |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
| bounces |
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود |
| bounce |
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود |
| bounced |
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود |
| multilayer |
تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد |
| polarized |
ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود |
| pads |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
| pad |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
| campus environment |
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان |
| male connector |
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند |
| faxes |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
| faxing |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
| fax |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
| faxed |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
| expansion slots |
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند |
series |
4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود |
| hang up <idiom> |
جایی دردریافتی تلفن که باعث قطع تماس میشود |
| jumpers |
اتصال موقت روی تخته مدار |
| jumper |
اتصال موقت روی تخته مدار |
| bare board |
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است |
| self- |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
| fully |
تخته مدار که همه قط عات را در یک محل دارد |
| clogged ink jet nozzles |
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود |
| delta clock |
مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند |
| dry contact |
اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود |
| port |
سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود |
| burn out |
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود |
| microcomputer |
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد |
| female |
سوراخی که سوزنی وارد آن میشود تا اتصال برقرار شود |
| flutter |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
| fluttered |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
| fluttering |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
| flutters |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
plug |
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند |
| plugs |
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند |
| plugging |
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند |
| boarded |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد |
board |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد |
| plugs |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
plug |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
| plugging |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
| sockets |
سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند |
socket |
[سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند] |
| cards |
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود. |
| card |
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود. |
| simm |
تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند |
| flattest |
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست |
| flat |
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست |
| in circuit emulator |
ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان |
| crossfiring |
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود |
| polarized |
اتصال لبه که یک سوراخ یا کلید دارد که مانع از نصب آن به صورت برعکس میشود |
| edge card |
یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است |
| BNC connector |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
| interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
| interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
communication |
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است |
| composite circuit |
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است |
| ring |
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد. |
| connector |
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند |
Thanks for calling back. |
با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.] |
| boarded |
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها |
board |
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها |
| busses |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
| bussing |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
| bussed |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
| bus |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
| busing |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
| buses |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
| bused |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
| card |
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن |
| cards |
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن |
| circuits |
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود |
| circuit |
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود |
board |
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود |
| boarded |
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود |
| daughter board |
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود |
| universal |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
| wake up |
کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد |
| workgroup |
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود |
| notice board |
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود |
| contact |
محل اتصال تماس گرفتن |
| contacting |
محل اتصال تماس گرفتن |
| contacts |
محل اتصال تماس گرفتن |
| contacted |
محل اتصال تماس گرفتن |
| one hook |
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله |
| contacting |
قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت |
| contacts |
قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت |
| contact |
قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت |
| contacted |
قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت |
| callers |
شخصی که تقاضای تماس دارد |
| caller |
شخصی که تقاضای تماس دارد |
| breadboard |
تخته مدار |
| circuit board |
تخته مدار |
| multipoint |
اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر |
| holds |
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس |
| hold |
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس |
| printed circuit board |
تخته مدار چاپی |
| footprint |
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد |
| footprints |
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد |
| cornet a pistons |
یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد |
| compound |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
| compounds |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
| compounded |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
| terminal board |
تخته اتصال سیم |
| motherboard |
تخته مدار چاپی اصلی در سیستم |
| commonest |
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود |
| common |
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود |
| commoners |
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود |
| combinational |
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است |
| expansion interface |
تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک |
| pcb |
Board Circuit Printed تخته مدار چاپی |
| logic |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده |
| mode |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
| modes |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
| off screen image |
تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود |
| time |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| timed |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| times |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| circuit |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And |
| circuits |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And |
| main circuit connection |
اتصال مدار اصلی |
| two phase connection |
اتصال یا مدار دو فازه |
| allergen |
مادهای که باعث حساسیت میشود |
| microcomputer |
ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند |
| edge |
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد |
| edges |
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد |
| warehousing system |
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود |
| drawbar pull |
فشار وارد به بازوی اتصال یابازوی کشش |
| business |
که باعث میشود یک تجارت کار باشد |
| q fever |
تب کیو که باعث ذات الریه میشود |
| businesses |
که باعث میشود یک تجارت کار باشد |
| averaging |
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد |
| average |
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد |
| averages |
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد |
| averaged |
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد |
| populated board |
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد |
| expansion |
تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن |
| French doors |
دری که تخته میانیش شیشه مستطیلی دارد |
| French door |
دری که تخته میانیش شیشه مستطیلی دارد |
| googly |
توپ پیچدار که در تماس بازمین از توپدار دور میشود |
| switches |
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار |
| switched |
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار |
| switch |
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار |
| shortest |
اتصال مدار اتصالی پیدا کردن |
| shorter |
اتصال مدار اتصالی پیدا کردن |
| short |
اتصال مدار اتصالی پیدا کردن |
| connect |
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی |
| connects |
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی |
zero insertion force socket |
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند] |
| multiple |
معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد |
| cards |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن |
| logic |
تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ |
| micro |
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند |
| card |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن |
| micros |
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند |
| bias |
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود |
| biases |
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود |
| avalanches |
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود |
| avalanche |
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود |
| type ahead |
ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود |
| sysop |
شخصی که سیستم تخته آگهی یا شبکه را نگه می دارد |
| Cambridge ring |
استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد |
| female |
استدلالی به همراه سوکتهایی که سوزنهای اتصال نری وارد آن می شوند |
| unpopulated |
تخته مدار چاپ شده که درحال حاضر عنصری ندارد یا سوکت آن خالی است |
| backspace |
کلیدی که باعث برگشت یک واحد به عقب یا چپ نشانه گر میشود |
| template |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
| fuse |
رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود |
| fused |
رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود |
| fatal error |
خطایی در برنامه یا وسیله که باعث آسیب سیستم میشود |
| templates |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
| clipboards |
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد |
| clipboard |
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد |
| tdm |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| exchanged stabilization fund |
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود |
| point |
نقط های در تخته مدار یا در نرم افزار که به مهندس امکان بررسی سیگنال یا داده را میدهد |
| action |
که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود |
| turpis causa |
عوض نامشروع و غیر قانونی که باعث فساد عقد میشود |
| actions |
که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود |
rung |
[تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود] |
| CTR |
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود |
| backspace |
کدی که باعث یک واحد برگشت نشانه گر در صفحه نمایش میشود |
| leg before |
ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود |
| hits |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
| yips |
هیجان و نگرانی از فشارروحی مسابقه که باعث بازی غلط میشود |
| hit |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
| over voltage protection |
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد |
| in off |
به کیسه انداختن گوی بیلیاردکه باعث کاستن امتیاز میشود |
| hitting |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
| ctrl |
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود |
| parallelled |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| parallels |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| parallelling |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| paralleled |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| paralleling |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| parallel |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| condition |
وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود |