| Total search result: 201 (23 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| hybrid circuit     | 
		ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| hybrid circuit     | 
		ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص   | 
		
	
		
		| digitizer     | 
		مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود   | 
		
	
		
		| personal     | 
		متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر   | 
		
	
		
		| sampled     | 
		مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود   | 
		
	
		
		| sample     | 
		مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود   | 
		
	
		
		| ikon     | 
		نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع   | 
		
	
		
		| FDDI     | 
		اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال   | 
		
	
		
		| PID     | 
		متصل یاد شده به سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه به کاربران   | 
		
	
		
		| retrieval     | 
		سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| signal     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| personal     | 
		ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند.   | 
		
	
		
		| analog     | 
		مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال   | 
		
	
		
		| analog     | 
		مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال   | 
		
	
		
		| adc     | 
		وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ   | 
		
	
		
		| convertor     | 
		وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ   | 
		
	
		
		| converter     | 
		وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود   | 
		
	
		
		| analog     | 
		وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود   | 
		
	
		
		| ES IS     | 
		سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند   | 
		
	
		
		| adaptive channel allocation     | 
		استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است   | 
		
	
		
		| kiosk     | 
		فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم   | 
		
	
		
		| kiosks     | 
		فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم   | 
		
	
		
		| vm/sp     | 
		VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine   | 
		
	
		
		| realizing the palette     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realised     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realises     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realising     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realizes     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		realize       | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realized     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realizing     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| beaufort scale     | 
		سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد   | 
		
	
		
		| MediaServer     | 
		سیستم سافت Netscape برای تامین انتقال صوت و تصویر روی اینترنت   | 
		
	
		
		| dat     | 
		سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی   | 
		
	
		
		| combustion starter     | 
		مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند   | 
		
	
		
		| BAT file extension     | 
		مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم   | 
		
	
		
		| universal     | 
		سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه   | 
		
	
		
		| hollerith code     | 
		سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| IrDA     | 
		روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند   | 
		
	
		
		| feedback     | 
		اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد   | 
		
	
		
		| QBE     | 
		زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود   | 
		
	
		
		| NetShow     | 
		سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر   | 
		
	
		
		| Windows CE     | 
		نرم افزار سیستم عامل ساخت ماکروسافت که برای اجرا روی PPA یا کامپیوترهای pulmtop طراحی شده است که از ورودی قلم یا صفحه کلید استفاده میکند   | 
		
	
		
		| point of presence     | 
		شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود   | 
		
	
		
		| Memmaker     | 
		امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی   | 
		
	
		
		| analog     | 
		مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند   | 
		
	
		
		| raw     | 
		1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود   | 
		
	
		
		| unix     | 
		سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ   | 
		
	
		
		| Ultimedia     | 
		موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند   | 
		
	
		
		| xmodem     | 
		یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد   | 
		
	
		
		| identities     | 
		عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود   | 
		
	
		
		| identity     | 
		عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود   | 
		
	
		
		| mismatch     | 
		ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار   | 
		
	
		
		| dithering     | 
		ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش   | 
		
	
		
		| rule     | 
		نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند   | 
		
	
		
		| plug compatible     | 
		دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال   | 
		
	
		
		| systems analysis     | 
		ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم   | 
		
	
		
		| microsoft     | 
		بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی   | 
		
	
		
		| outsource     | 
		به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی   | 
		
	
		
		| CUG     | 
		ورودی محدود به پایگاه داده ها یا سیستم صفحه آگاهی درباره موضوع خاص برای کاربران مشخص و شناخته شده معمولاگ به وسیله کلمه رمز   | 
		
	
		
		| swapped     | 
		فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی   | 
		
	
		
		| swaps     | 
		فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی   | 
		
	
		
		| swopped     | 
		فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی   | 
		
	
		
		| swopping     | 
		فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی   | 
		
	
		
		| swops     | 
		فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی   | 
		
	
		
		| swap     | 
		فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی   | 
		
	
		
		| os/     | 
		سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد   | 
		
	
		
		| duplex     | 
		دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| duplexes     | 
		دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| narrative     | 
		یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم   | 
		
	
		
		| narratives     | 
		یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم   | 
		
	
		
		| VidCap     | 
		برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی   | 
		
	
		
		| diagnostics     | 
		اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن   | 
		
	
		
		key       | 
		استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند   | 
		
	
		
		| pc file iii     | 
		یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		از حالت آنالوگ به دیجیتال   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		از حالت آنالوگ به دیجیتال   | 
		
	
		
		| troop space     | 
		جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما   | 
		
	
		
		| pay as you go principle     | 
		اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند   | 
		
	
		
		| equation     | 
		فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل   | 
		
	
		
		| equations     | 
		فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل   | 
		
	
		
		| B register     | 
		1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود   | 
		
	
		
		| os/     | 
		او- اس- توسیستم عاملی برای کامپیوترهای 2/personalsysterm   | 
		
	
		
		| fibre distributed data interface II     | 
		استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد   | 
		
	
		
		| hash     | 
		سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید   | 
		
	
		
		| runs     | 
		اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود   | 
		
	
		
		| run     | 
		اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود   | 
		
	
		
		| c     | 
		استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران   | 
		
	
		
		| high bit-rate digital subscriber line [HDSL]     | 
		خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا [مخابرات ]   | 
		
	
		
		| elements     | 
		کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال   | 
		
	
		
		| element     | 
		کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال   | 
		
	
		
		| DSP     | 
		مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال   | 
		
	
		
		| signal     | 
		کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال   | 
		
	
		
		| lips     | 
		واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم   | 
		
	
		
		| level     | 
		استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال   | 
		
	
		
		| soundest     | 
		تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود   | 
		
	
		
		| sound     | 
		تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود   | 
		
	
		
		| levels     | 
		استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال   | 
		
	
		
		| sounded     | 
		تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود   | 
		
	
		
		| leveled     | 
		استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال   | 
		
	
		
		| sounds     | 
		تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود   | 
		
	
		
		| digitize     | 
		تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال که قابل پردازش با کامپیوتر باشد   | 
		
	
		
		| levelled     | 
		استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال   | 
		
	
		
		| file level model     | 
		نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه   | 
		
	
		
		| Viewdata     | 
		سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود   | 
		
	
		
		| rs c     | 
		استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند   | 
		
	
		
		| introduce     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| international standards organization     | 
		سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند   | 
		
	
		
		| introduced     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| introduces     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| introducing     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| adlib     | 
		نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI   | 
		
	
		
		| WAVE file     | 
		روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .   | 
		
	
		
		| WAV file     | 
		روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .   | 
		
	
		
		| report generator     | 
		برای تامین گزارش کامل   | 
		
	
		
		| waveform     | 
		تبدیل وذخیره سازی یک حالت موج به صورت عددی با استفاده از مبدل آنالوگ / دیجیتال   | 
		
	
		
		| T carrier     | 
		استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC   | 
		
	
		
		| wordstar     | 
		برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC   | 
		
	
		
		| privacy     | 
		جداسازی مبادله پیام برای تامین   | 
		
	
		
		| pre empt     | 
		از پیش برای خود تامین کردن   | 
		
	
		
		| converter     | 
		مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند   | 
		
	
		
		| convertor     | 
		مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند   | 
		
	
		
		| user freindly     | 
		اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد   | 
		
	
		
		| T committee     | 
		انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN   | 
		
	
		
		| building block principle     | 
		طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity   | 
		
	
		
		| social security payroll tax     | 
		مالیات مزد و حقوق برای تامین اجتماعی   | 
		
	
		
		| microsoft     | 
		ه شده توسط ماکروسافت برای تامین اطلاعات   | 
		
	
		
		| short covering     | 
		خرید سهم برای تامین فروشهای سلف   | 
		
	
		
		| embedded code     | 
		کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص   | 
		
	
		
		| AppleTalk     | 
		پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| compacting     | 
		نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود   | 
		
	
		
		| compacted     | 
		نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود   | 
		
	
		
		| compacts     | 
		نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود   | 
		
	
		
		| compact     | 
		نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود   | 
		
	
		
		| desktop     | 
		در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم   | 
		
	
		
		| beef cattle     | 
		گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد   | 
		
	
		
		| temporarily     | 
		برای زمان مشخص یا نه همیشه   | 
		
	
		
		| named departure point     | 
		نقطه مشخص برای حرکت   | 
		
	
		
		| to be clear to somebody     | 
		برای کسی مشخص بودن   | 
		
	
		
		| named port of shipment     | 
		بندر مشخص برای حمل   | 
		
	
		
		| quartz clock     | 
		بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود   | 
		
	
		
		| provident fund     | 
		وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی   | 
		
	
		
		| ADPCM     | 
		استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی   | 
		
	
		
		| serve one's purpose <idiom>     | 
		مفیدبودن شخص برای کاری مشخص   | 
		
	
		
		| secondary     | 
		سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند   | 
		
	
		
		| interface     | 
		1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط   | 
		
	
		
		| interfaces     | 
		1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط   | 
		
	
		
		| mastered     | 
		ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود   | 
		
	
		
		master       | 
		ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود   | 
		
	
		
		| masters     | 
		ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود   | 
		
	
		
		| burners     | 
		وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا   | 
		
	
		
		| burner     | 
		وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا   | 
		
	
		
		| keypad     | 
		مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص   | 
		
	
		
		| voyage charter     | 
		اجاره دربست کشتی برای سفری مشخص   | 
		
	
		
		| compatibility     | 
		پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند   | 
		
	
		
		| lifting body     | 
		هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود   | 
		
	
		
		| snd     | 
		مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد   | 
		
	
		
		| splice     | 
		ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .   | 
		
	
		
		| spliced     | 
		ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .   | 
		
	
		
		| splices     | 
		ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .   | 
		
	
		
		| splicing     | 
		ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .   | 
		
	
		
		| label     | 
		یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود   | 
		
	
		
		| labeling     | 
		یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود   | 
		
	
		
		| labels     | 
		یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود   | 
		
	
		
		| boundary     | 
		جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه   | 
		
	
		
		| fields     | 
		مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن   | 
		
	
		
		fielded       | 
		مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن   | 
		
	
		
		| dispatching priority     | 
		شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها   | 
		
	
		
		| labelled     | 
		یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود   | 
		
	
		
		| field     | 
		مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن   | 
		
	
		
		| symbolic i/o assignment     | 
		نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی   | 
		
	
		
		| boundaries     | 
		جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه   | 
		
	
		
		| normalising     | 
		ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت   | 
		
	
		
		| normalises     | 
		ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت   | 
		
	
		
		| normalised     | 
		ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت   | 
		
	
		
		| normalize     | 
		ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت   | 
		
	
		
		| normalizes     | 
		ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت   | 
		
	
		
		| debt finance     | 
		افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون   | 
		
	
		
		| foreground     | 
		سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری   | 
		
	
		
		| private     | 
		محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی   | 
		
	
		
		| flag     | 
		یک بیت در یک کلمه که برای پرچم یک عمل مشخص به کار می رود   | 
		
	
		
		| role indicator     | 
		نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص   | 
		
	
		
		| flags     | 
		یک بیت در یک کلمه که برای پرچم یک عمل مشخص به کار می رود   | 
		
	
		
		| effective     | 
		آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است   | 
		
	
		
		Hypergraphia       | 
		[حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]   | 
		
	
		
		| privates     | 
		محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی   | 
		
	
		
		| shell     | 
		نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود   | 
		
	
		
		| shelling     | 
		نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود   |