| Total search result: 202 (11 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| nest |
تعداد توابع در یک تابع |
| nests |
تعداد توابع در یک تابع |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| extracode |
توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند |
| libraries |
1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند |
| library |
1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند |
| coroutine |
بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود |
| graphics |
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی |
| repeats |
ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد |
| repeat |
ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد |
| gate |
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد |
| gates |
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد |
| graphics |
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار |
| mathematical |
توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند |
| nests |
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند |
| nest |
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند |
| ULA |
قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند |
| GKS |
استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند |
| combinatorics |
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی |
| roundest |
تعداد تیر تعداد شلیک دور |
| round |
تعداد تیر تعداد شلیک دور |
| equivalence |
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند |
| libraries |
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند |
| library |
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند |
| stubbed |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
| stubbing |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
| stubs |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
| stub |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
| oddest |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
| odder |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
| odd |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
| orthogonal functions |
توابع متعامد |
| mathematical functions |
توابع ریاضی |
| environs |
دوروبر توابع |
| transfer functions |
توابع انتقالی |
| fixture |
توابع مایملک بلامعارض |
| theory of functions of a complex variable |
نظریه توابع [ریاضی] |
| orthonormal functions |
توابع متعامد بهنجار |
| orthonormal functions |
توابع نرمال ارتو |
| family of curves |
دسته توابع [ریاضی] |
| Complex analysis |
نظریه توابع [ریاضی] |
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. |
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد |
| services |
1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2- |
| HTTPD |
وب سرور که حاوی توابع پردازش فرم ها |
| list |
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه |
| post war consumption functions |
توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم |
| repertoire |
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار |
| re-entry |
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه |
| re entry |
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه |
| modulates |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
| arithmetic |
توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی |
| modulating |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
| modulate |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
| references |
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه |
| reference |
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه |
| template |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
| functions |
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند |
| runs |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
| templates |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
| functioned |
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند |
| run |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
| cpu |
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند |
| assembles |
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه |
| assemble |
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه |
function |
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند |
| assembled |
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه |
| accounting package |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
| accounts package |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
| processes |
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |
| arithmetic |
مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب |
| alu |
بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد |
| process |
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |
| electronic |
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |
| patterns |
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند |
| rom |
کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند. |
| pattern |
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند |
| mode |
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |
| processes |
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |
| process |
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |
| modes |
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |
master |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
| WordPad |
امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد |
| CD I |
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است |
| basic |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
| brouter |
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند |
| basics |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
| edp |
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است |
| mastered |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
| masters |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
| introduce |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| arithmetic |
بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد |
| introduces |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| hierarchical communications system |
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند |
| expansion board |
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر |
| introducing |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| kernel |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
| kernels |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
| non procedural language |
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را |
| introduced |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| toolbox |
مجموعه توابع از پیش تعیین شده که در حین نوشتن برنامه استفاده می شوند |
| fall back |
دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود |
| run duration |
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است |
| adlib |
نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI |
| device |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
| fall back |
شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند |
| main |
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند |
| declarative statement |
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها |
| extends |
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |
| extending |
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |
| maths |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
| math |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
| processor |
ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است |
| devices |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
| extend |
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |
| declaration |
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها |
| linkages |
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند |
| linkage |
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند |
| parameter |
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود |
| declarations |
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها |
| parameters |
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود |
| ends |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
| users |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند |
| user |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند |
| boolean algebra |
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست |
| ended |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
| end |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
| logic |
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند |
| attached processor |
ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد |
| tabling |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| tables |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| table |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| tabled |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| demonstration |
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |
| demonstrations |
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |
| demo |
نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع |
| Hewlett Packard |
مجموعه دستورات استاندارد ساخت Hewlett Packard تا یک نرم افزار توابع چاپگر لیزری را کنترل کند |
| quickdraw |
در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند |
| graphical user interface |
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل |
| algebra |
ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند |
| bomb |
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |
| bombed |
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |
| bombed out |
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |
| bombs |
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند |
| languages |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
| central |
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل |
| language |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
| numbers |
تعداد  |
| paul |
تعداد کم |
| magnitude |
تعداد  |
| number |
تعداد  |
| multimedia |
محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو |
| circuits |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
| circuit |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
| number of threads |
تعداد پیچش ها |
| number of rounds |
تعداد گلوله ها |
| work force |
تعداد کارگر |
| quantities |
تعداد زیاد |
| number of cycle |
تعداد تناوبها |
| population [pop.] |
تعداد مردم |
| A smaller number . Fewer . |
تعداد کمتر |
| number of cycle |
تعداد دوره ها |
| quantity |
تعداد زیاد |
| volumes |
تعداد میزان |
| volume |
تعداد میزان |
| counts |
تعداد ایمپولز |
| counting |
تعداد ایمپولز |
| counted |
تعداد ایمپولز |
| count |
تعداد ایمپولز |
| wheen |
تعداد زیاد |
| small lot |
نوبه کم تعداد |
| processor |
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند |
| documentation |
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند |
| locals |
متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است |
| local |
متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است |
| gates |
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد |
| semicompiled |
برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند |
| gate |
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد |
| setting up |
تعداد موضوعات مربوطه |
| set |
تعداد موضوعات مربوطه |
| day of duty |
تعداد روزهای خدمت |
| number [of something] |
تعداد [عده] [چیزهایی] |
| sets |
تعداد موضوعات مربوطه |
| precision |
تعداد ارقام یک عدد |
| string |
تعداد حروف یک رشته |
| version |
تعداد گونههای یک محصول |
| parallelling |
تعداد آدرسهای متصل به هم |
| family size |
تعداد افراد خانواده |
| versions |
تعداد گونههای یک محصول |
| Quite a few people ... |
تعداد زیادی [از مردم] |
| No small number of ... |
تعداد زیادی [از مردم] |
| width |
تعداد حروف در یک صفحه یا خط |
| polls |
تعداد رای دهندگان |
| blocking factor |
تعداد رکوردها در بلاک |
| day of supply |
تعداد روزهای اماد |
| count |
تعداد امتیاز توپزن |
| tpi |
تعداد شیار در هر اینچ |
| quantity |
تعداد یا شماره چیزی |
| counting |
تعداد امتیاز توپزن |
| quantities |
تعداد یا شماره چیزی |
| paralleling |
تعداد آدرسهای متصل به هم |
| bpi |
تعداد بایت در هر اینچ |
| parallelled |
تعداد آدرسهای متصل به هم |
| number of componentes |
تعداد سازندههای مستقل |