Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
English
Persian
offset
حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offsetting
حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
Other Matches
offsetting
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offset
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
B register
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
B line counter
ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
floats
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
float
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floated
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
glides
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
boilerplating
قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی
addressing
. که بعد به آن اضافه میشود تا آدرس مورد نظر بدست آید
address
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addressed
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addresses
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
segment
فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
segments
فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
addressing
روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
indirect
روش آدرس دهی داده که اولین دستور به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
DNS
پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
n plus one address instruction
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
board
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
boarded
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
poke
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
pokes
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poking
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poked
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
greats
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
great go
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
all the way
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
multiple
دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
throw in
<idiom>
اضافه دادن یا گذاشتن
name
کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
names
کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
over issue
اضافه براعتبار رواج دادن
raise
ترقی دادن اضافه حقوق
let off steam
<idiom>
ازدست دادن انرژی اضافه
raises
ترقی دادن اضافه حقوق
toincrease any one's salary
اضافه حقوق بکسی دادن
grace note
نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
shares
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
share
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
envelopes
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه
envelope
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه
labelled
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
label
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
labels
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
labeling
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
shared
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
(in) care of someone
<idiom>
فرستادن چیزی برای کسی ازروی آدرس شخص دیگری
presumptive address
آدرس اولیه در برنامه که به عنوان مرجعی برای تعبیه است
relocation
کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
machine
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
privates
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
private
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
machines
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machined
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
additives
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
long pull
اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
references
آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
sequence
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
reference
آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
sequences
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
core binder
ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
label
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
labeling
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
labelled
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
labels
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
associative addressing
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه شماره یا آدرس
strobe
سیگنالی که بیان میکند آدرس معتبر در باس آدرس قرار دارد
formed
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
forms
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
form
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
four address instruction
دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
addressing
استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود
microprocessors
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
registers
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
register
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registering
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
microprocessor
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
check plot
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
telic
نهایی دارای هدف نهایی
overtime
وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
wordprocessing
استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
addressing
روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
content addressable addressing
محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
maintenance
فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
stack
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stacks
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stacked
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
at
استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند
float
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
floats
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
floated
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
refinance
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinanced
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
machine address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
editor
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editors
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
redundant
حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
machine address
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
inherent addressing
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
double
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
doubled
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
doubled up
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
deferred addressing
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
graphics
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
redundant
بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
to sue for damages
عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
skimming
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
cycles
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycled
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
valid
سیگنال روی باس کنترل برای بیان اینکه روی باس آدرس ,آدرسی موجود است
c
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
scratch one's back
<idiom>
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
uberstreichen
لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
directory
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directories
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
realising
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing the palette
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
lawn sprinkler
برای چمن اب دادن
microsoft
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
to make amends for something
کفاره دادن برای چیزی
smoothing or smoothed varnish
لاک برای جلا دادن
to atone for something
کفاره دادن برای چیزی
times
وقت قرار دادن برای
time
وقت قرار دادن برای
phew
برای نشان دادن بیزاری
sancify
برای امرمقدسی تخصیص دادن
phew
برای نشان دادن بی تابی
timed
وقت قرار دادن برای
readiness to report
امادگی برای پاسخ دادن
authorizing
اجازه دادن برای انجام کاری
garden engine
اب پاش تلمبهای برای اب دادن باغ
I have nothing to declare.
چیزی برای گمرک دادن ندارم.
microcycle
برای دادن زمان اجرای دستورات
put someone in the picture
<idiom>
شرایط را شرح دادن برای کسی
to have done
برای کسی
[دیگر]
انجام دادن
irresponsiveness
عدم امادگی برای پاسخ دادن
to empower somebody to do something
اختیار دادن به کسی برای کاری
put to the question
برای گرفتن اعتراف زجر دادن
to bleed for one's country
برای میهن خود خون دادن
authorize
اجازه دادن برای انجام کاری
authorizes
اجازه دادن برای انجام کاری
authorising
اجازه دادن برای انجام کاری
benchrest
سکو برای تکیه دادن تیرانداز
authorises
اجازه دادن برای انجام کاری
bobble
برای لحظهای توازن رااز دست دادن
development aid volunteer
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
Baa!
بع!
[صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
check side
پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب
incorporation
جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
turboshaft
توربین گاز برای دادن قدرت به شفت
cross voting
رای دادن دوطرف مخالف برای همدیگر
to make an effort to do something
تلاش کردن برای انجام دادن کاری
development aid worker
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
authorising
اجازه دادن به کسی برای انجام کاری
processes
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
interrupt
تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
authorizing
اجازه دادن به کسی برای انجام کاری
to try hard to do something
تقلا کردن برای انجام دادن کاری
process
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
burn in
حرارت دادن واکس برای مالیدن به کف اسکی
authorizes
اجازه دادن به کسی برای انجام کاری
interrupts
تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
waff
اهتزاز پرچم یا هر چیزدیگری برای علامت دادن
interrupting
تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
bobbles
برای لحظهای توازن رااز دست دادن
authorize
اجازه دادن به کسی برای انجام کاری
aid worker
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
authorises
اجازه دادن به کسی برای انجام کاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com