| Total search result: 201 (12 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| colleger     | 
		دانشجویی که ازبنگاه خیریه دانشکده بهرمند میشود   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| rah rah     | 
		دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن   | 
		
	
		
		| non collegiate     | 
		در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده   | 
		
	
		
		| intrant     | 
		کسی که وارد انجمن یا دانشکده یامقامی میشود   | 
		
	
		
		| outdoor relief     | 
		اعانه بمردمی که بیرون ازبنگاه اعانه زندگی می کنند   | 
		
	
		
		| scholarships     | 
		کمک هزینه دانشجویی   | 
		
	
		
		| teach-ins     | 
		بحث علمی دانشجویی   | 
		
	
		
		| scholarship     | 
		کمک هزینه دانشجویی   | 
		
	
		
		| teach-in     | 
		بحث علمی دانشجویی   | 
		
	
		
		| send down     | 
		دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن   | 
		
	
		
		| sizer     | 
		دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد   | 
		
	
		
		| sizar     | 
		دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد   | 
		
	
		
		| seminarian     | 
		دانشجویی که در جلسات بحث وتحقیق شرکت میکند   | 
		
	
		
		| charitable     | 
		خیریه   | 
		
	
		
		foundation       | 
		سازمان خیریه   | 
		
	
		
		| charities     | 
		موسسه خیریه   | 
		
	
		
		| charity     | 
		موسسه خیریه   | 
		
	
		
		| pious foundations     | 
		بنگاههای خیریه   | 
		
	
		
		| welfare     | 
		سعادت خیریه   | 
		
	
		
		foundation       | 
		موسسه خیریه   | 
		
	
		
		| benefits society     | 
		انجمن خیریه   | 
		
	
		
		| charity organization     | 
		سازمان خیریه   | 
		
	
		
		| charitable institution     | 
		موسسه خیریه   | 
		
	
		
		| alms house     | 
		مسافرخانه خیریه   | 
		
	
		
		| pyramidist     | 
		دانشجویی که در ساختمان وتاریخ هرم های مصر بررسی میکند   | 
		
	
		
		| institutionalism     | 
		سیاست خیریه واخلاقی   | 
		
	
		
		| sisterhood     | 
		انجمن خیریه مذهبی نسوان   | 
		
	
		
		| sorority     | 
		انجمنهای خیریه یا کلوب نسوان   | 
		
	
		
		| exhibition game     | 
		بازی نمایشی به نفع خیریه   | 
		
	
		
		| rummage sale     | 
		حراج هدایای تقدیمی بکلیسابرای امور خیریه   | 
		
	
		
		| corody     | 
		لباس وغذا وغیره که موسسات خیریه به محتاجان میدهند   | 
		
	
		
		| institutionalism     | 
		سیاست ترویج امور خیریه واصلاح بزهکاران از طرق اخلاقی و تادیبی   | 
		
	
		
		| top     | 
		روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی   | 
		
	
		
		| sector     | 
		دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود   | 
		
	
		
		| sectors     | 
		دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود   | 
		
	
		
		| universal     | 
		آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود   | 
		
	
		
		| flag day     | 
		هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند   | 
		
	
		
		| schools     | 
		دانشکده   | 
		
	
		
		| school     | 
		دانشکده   | 
		
	
		
		| intercollegiate     | 
		بین دانشکده ها   | 
		
	
		
		| provosts     | 
		نافم دانشکده   | 
		
	
		
		| collegian     | 
		عضو دانشکده   | 
		
	
		
		| state college     | 
		دانشکده دولتی   | 
		
	
		
		| collegial     | 
		مربوط به دانشکده   | 
		
	
		
		| provost     | 
		نافم دانشکده   | 
		
	
		
		| medical college     | 
		دانشکده طبی   | 
		
	
		
		| technical colleges     | 
		دانشکده فنی   | 
		
	
		
		| military college     | 
		دانشکده افسری   | 
		
	
		
		| technical college     | 
		دانشکده فنی   | 
		
	
		
		| law faculty     | 
		دانشکده حقوق   | 
		
	
		
		| faculty of law     | 
		دانشکده حقوق   | 
		
	
		
		| polytechnic     | 
		دانشکده صنعتی   | 
		
	
		
		| polytechnical     | 
		دانشکده صنعتی   | 
		
	
		
		| school of law     | 
		دانشکده حقوق   | 
		
	
		
		| medical college     | 
		دانشکده پزشکی   | 
		
	
		
		| polytechnics     | 
		دانشکده صنعتی   | 
		
	
		
		| lawfaculty     | 
		دانشکده حقوق   | 
		
	
		
		| bursars     | 
		گنجور دانشکده   | 
		
	
		
		| bursar     | 
		گنجور دانشکده   | 
		
	
		
		| principal     | 
		رئیس دانشکده یا دبیرستان   | 
		
	
		
		| faculty     | 
		نیروی ذهنی دانشکده   | 
		
	
		
		| academian     | 
		عضو دانشکده یادانشگاه   | 
		
	
		
		| mattriculation     | 
		دخول در دانشکده یادانشگاه   | 
		
	
		
		| principals     | 
		رئیس دانشکده یا دبیرستان   | 
		
	
		
		| student of law     | 
		شاگرد دانشکده حقوق   | 
		
	
		
		| faculties     | 
		نیروی ذهنی دانشکده   | 
		
	
		
		| faculty     | 
		اولیای مدرسه دانشکده   | 
		
	
		
		| medical     | 
		دانشکده پزشکی سرپزشک   | 
		
	
		
		| cadets     | 
		دانشجوی دانشکده افسری   | 
		
	
		
		| professor     | 
		معلم دبیرستان یا دانشکده   | 
		
	
		
		| gaudyday     | 
		روزمهمانی دانشکده روزشادی   | 
		
	
		
		| professors     | 
		معلم دبیرستان یا دانشکده   | 
		
	
		
		| cadet     | 
		دانشجوی دانشکده افسری   | 
		
	
		
		| faculties     | 
		اولیای مدرسه دانشکده   | 
		
	
		
		| matriculate     | 
		در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن   | 
		
	
		
		| matriculating     | 
		در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن   | 
		
	
		
		| presentation day     | 
		روز دادن درجات در دانشکده   | 
		
	
		
		| freshmen     | 
		دانشجوی سال اول دانشکده   | 
		
	
		
		| matriculates     | 
		در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن   | 
		
	
		
		| mortar board     | 
		کلاه چتر گوش دانشکده   | 
		
	
		
		| faculties     | 
		استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد   | 
		
	
		
		| deanship     | 
		مقام ریاست دانشکده یا کلیسا   | 
		
	
		
		| junior college     | 
		دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده   | 
		
	
		
		| freshman     | 
		دانشجوی سال اول دانشکده   | 
		
	
		
		| matriculated     | 
		در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن   | 
		
	
		
		| faculty     | 
		استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد   | 
		
	
		
		| matriculates     | 
		در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن   | 
		
	
		
		| trencher cap     | 
		کلاه چهار گوش دانشکده   | 
		
	
		
		| matriculate     | 
		در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن   | 
		
	
		
		| rectorate     | 
		مقام ریاست دانشکده یااموزشگاه   | 
		
	
		
		| matriculating     | 
		در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن   | 
		
	
		
		| matriculated     | 
		در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن   | 
		
	
		
		| dons     | 
		رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن   | 
		
	
		
		| donning     | 
		رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن   | 
		
	
		
		| don     | 
		رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن   | 
		
	
		
		| general staff college     | 
		دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ   | 
		
	
		
		| donned     | 
		رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن   | 
		
	
		
		| prom     | 
		مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده   | 
		
	
		
		| campuses     | 
		زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه   | 
		
	
		
		| proms     | 
		مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده   | 
		
	
		
		| juniors     | 
		دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان   | 
		
	
		
		| campus     | 
		زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه   | 
		
	
		
		| command and general staff college     | 
		دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ   | 
		
	
		
		| gymnasiast     | 
		دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر   | 
		
	
		
		| junior     | 
		دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان   | 
		
	
		
		| major seminary     | 
		دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک   | 
		
	
		
		| eton     | 
		دانشکده ایتون درانگلستان برای پسران   | 
		
	
		
		| varsity     | 
		تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی   | 
		
	
		
		| matriculating     | 
		در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن   | 
		
	
		
		| matriculated     | 
		در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن   | 
		
	
		
		| caddying     | 
		دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر   | 
		
	
		
		| caddies     | 
		دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر   | 
		
	
		
		| caddied     | 
		دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر   | 
		
	
		
		| caddie     | 
		دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر   | 
		
	
		
		| matriculate     | 
		در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن   | 
		
	
		
		| matriculates     | 
		در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن   | 
		
	
		
		| fresher     | 
		نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا   | 
		
	
		
		| freshers     | 
		نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا   | 
		
	
		
		| dramatics     | 
		کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش   | 
		
	
		
		| echoing     | 
		هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود   | 
		
	
		
		| echo     | 
		هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود   | 
		
	
		
		| echoes     | 
		هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود   | 
		
	
		
		| echoed     | 
		هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود   | 
		
	
		
		| form     | 
		ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود   | 
		
	
		
		| perfoliate     | 
		درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود   | 
		
	
		
		| forms     | 
		ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود   | 
		
	
		
		| formed     | 
		ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود   | 
		
	
		
		| traced     | 
		نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود   | 
		
	
		
		| averaged     | 
		متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود   | 
		
	
		
		| averages     | 
		متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود   | 
		
	
		
		| averaging     | 
		متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود   | 
		
	
		
		| average     | 
		متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود   | 
		
	
		
		| trace     | 
		نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود   | 
		
	
		
		| traces     | 
		نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود   | 
		
	
		
		| loads     | 
		برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود   | 
		
	
		
		| load     | 
		برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود   | 
		
	
		
		| softer     | 
		دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود   | 
		
	
		
		| soft     | 
		دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود   | 
		
	
		
		| dummy     | 
		متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود   | 
		
	
		
		| softest     | 
		دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود   | 
		
	
		
		| dummies     | 
		متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود   | 
		
	
		
		| suffix notation     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید   | 
		
	
		
		| town fog     | 
		نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود   | 
		
	
		
		| throughput     | 
		نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود   | 
		
	
		
		master       | 
		و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.   | 
		
	
		
		| seconded     | 
		که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود   | 
		
	
		
		| seconds     | 
		که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود   | 
		
	
		
		| masters     | 
		و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.   | 
		
	
		
		| mastered     | 
		و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.   | 
		
	
		
		| second     | 
		که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود   | 
		
	
		
		| seconding     | 
		که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود   | 
		
	
		
		| fax     | 
		کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند   | 
		
	
		
		| faxing     | 
		کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند   | 
		
	
		
		| faxed     | 
		کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند   | 
		
	
		
		| workgroup     | 
		خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود   | 
		
	
		
		| faxes     | 
		کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند   | 
		
	
		
		| horned scully     | 
		مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود   | 
		
	
		
		| autos     | 
		کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود   | 
		
	
		
		| standards     | 
		نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود   | 
		
	
		
		| standard     | 
		نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود   | 
		
	
		
		| auto     | 
		کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود   | 
		
	
		
		| phototransistor     | 
		نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود   | 
		
	
		
		| self-     | 
		قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان   | 
		
	
		
		| config.sys     | 
		این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود   | 
		
	
		
		| transferring     | 
		زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود   | 
		
	
		
		| transfers     | 
		زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود   | 
		
	
		
		| transfer     | 
		زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود   | 
		
	
		
		| asynchronous     | 
		تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند   | 
		
	
		
		| palmtop     | 
		کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود   | 
		
	
		
		| additions     | 
		عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود   | 
		
	
		
		addition       | 
		عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود   | 
		
	
		
		| mode     | 
		حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد   | 
		
	
		
		| resident     | 
		برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند   | 
		
	
		
		| modes     | 
		حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد   | 
		
	
		
		| residents     | 
		برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند   | 
		
	
		
		| midshipman     | 
		افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی   | 
		
	
		
		| POSIX     | 
		استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود   | 
		
	
		
		| paged     | 
		1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.   | 
		
	
		
		| pages     | 
		1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.   | 
		
	
		
		| page     | 
		1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.   | 
		
	
		
		| phases     | 
		وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| phased     | 
		وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| phase     | 
		وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| read     | 
		مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد   | 
		
	
		
		| reads     | 
		مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد   | 
		
	
		
		| warehousing system     | 
		روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود   | 
		
	
		
		| destination     | 
		محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود   | 
		
	
		
		| destinations     | 
		محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود   | 
		
	
		
		| sectors     | 
		کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند   | 
		
	
		
		| sector     | 
		کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند   | 
		
	
		
		| asynchronous computer     | 
		نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام   | 
		
	
		
		| multicast packet     | 
		بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود   | 
		
	
		
		| times     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| soft     | 
		حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود   | 
		
	
		
		| softer     | 
		حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود   | 
		
	
		
		| softest     | 
		حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود   | 
		
	
		
		| timed     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| time     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| clogged ink jet nozzles     | 
		اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود   | 
		
	
		
		| toner     | 
		که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد   | 
		
	
		
		| off screen image     | 
		تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود   |