Total search result: 201 (21 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
cycle stealing |
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر |
|
|
Other Matches |
|
spooler |
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده |
aliens |
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد |
alien |
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد |
communication |
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت |
heaping |
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد |
heap |
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد |
heaps |
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد |
devices |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
device |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
port |
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر |
applebus |
امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH |
panel |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
panels |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
connection |
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد |
communication |
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد |
connexions |
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد |
double buffering |
روش انتقال اطلاعات میان کامپیوتر و دستگاه جانبی میانگیر مضاعف |
configurations |
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد |
configuration |
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد |
audio |
تجزیه کننده صوت که به کامپیوتر اجازه میدهد پاسخ را به درخواست ها بیان کند |
access control |
که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند |
ACIA |
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد داده سری را با استفاده از دستیابی غیرهمگام ارسال و دریافت کند |
power down |
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید |
asynchronous |
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند |
Apple file exchange |
برنامه نرم افزاری که روی کامپیوتر Macintosh Apple اجرا میشود و اجازه خواندن دیسک از PC را میدهد |
port |
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد |
server |
که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند |
SMB |
که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد |
keyboard terminal |
صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود |
gateways |
کامپیوتر یا نرم افزاری که اجازه ارسال اطلاعات به صورت فکس و نه فایلهای ذخیره شده روی دیسک میدهد |
gateway |
کامپیوتر یا نرم افزاری که اجازه ارسال اطلاعات به صورت فکس و نه فایلهای ذخیره شده روی دیسک میدهد |
handshaking |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
handshake |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
handshakes |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
addresses |
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند |
addressed |
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند |
address |
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند |
transponder |
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد |
transpondor |
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد |
interface |
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند |
interfaces |
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند |
driver |
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند |
drivers |
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند |
PIA |
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه |
acu |
وسیلهای که به کامپیوتر اجازه میدهد ایستگاهها را فراخوانی کند یا خودکار شماره گیری کند |
rubber banding |
قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود |
Appleshare |
نرم افزاری که به کامپیوتر Macintosh Apple اجازه اشتراک فایل ها و چاپگرها را با استفاده از یک فایل سرور میدهد |
mode |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
modes |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
switched network backup |
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است |
expansion interface |
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند |
protempore |
موقت شاغل مقامی بطور موقت |
key |
صدای تولید شده توسط کامپیوتر که به اپراتور اجازه میدهد تا بداند که کلید انتخاب شده ثبت شده است |
peripheral |
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی |
channelled |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channeling |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channels |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channeled |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channel |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
output |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
outputs |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
Intel |
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری |
flat |
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد |
flattest |
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد |
cuts |
روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد |
cut |
روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد |
optical |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
graphics |
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد |
dma |
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
clocking |
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
preprocessor |
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی |
emulation |
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند |
infra red link |
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند |
wild card |
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد |
temporalty |
بطور موقت |
temporarily |
بطور موقت |
InterNIC |
سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند |
transient |
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد |
transients |
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد |
provisionally |
بطور موقت عجالتا" |
provisorily |
بطور شرطی یا موقت |
circuits |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
circuit |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
peripheral |
دستگاه جانبی |
transients |
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد |
transient |
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد |
miniperipheral |
دستگاه جانبی کوچک |
blip |
عقب زدن اتومبیل بطور موقت |
blips |
عقب زدن اتومبیل بطور موقت |
holding station |
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت |
buffer |
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند |
automatic trim |
روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر |
adapter |
اجازه نصب در سوکت میدهد |
sbc |
RA و رابط دستگاه جانبی RO ,Computer SmallBusiness |
computer interface unit |
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر |
input/output |
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد. |
enhancement |
امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد |
NIC |
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد |
flow diagram |
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند |
flowchart |
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند |
optical |
فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص |
adapter |
کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد |
vendors |
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده |
vendor |
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده |
texts |
ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن |
text |
ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن |
cross compiling assembling |
روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد |
pen |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
pens |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
penned |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
penning |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
peripheral |
رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند |
channelled |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
adapter |
وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد |
channels |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
communication |
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد |
CD R |
فن آوری که به کاربر اجازه خواندن و نوشتن بر دیسک R-CD میدهد |
channel |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
channeling |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
channeled |
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد |
hardware |
دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد |
shared |
استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم |
plotter |
وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند |
shares |
استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم |
plotters |
وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند |
user |
سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند |
users |
سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند |
share |
استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم |
peripheral |
1-وسایل جانبی که در کامپیوتر استفاده می شوند مثل چاپگر یا اسکنر. 2- |
RPC |
روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود |
lock spit |
شیاری که مسیر راه را نشان میدهد |
course stabilizer |
دستگاه تثبیت مسیر |
course recorder |
دستگاه ثبات مسیر |
channeled |
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد |
jack |
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود |
channels |
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد |
channeling |
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد |
merge print program |
برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند |
channelled |
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد |
channel |
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد |
jacks |
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود |
panel |
تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید |
small computer systems interface |
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی |
panels |
تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید |
scsi |
استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی |
daisy chain interrupt |
یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند |
flying shore |
تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود |
cogging mill train |
مسیر دستگاه نورد شمش |
input/output |
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد |
peripheral |
بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد |
i/o |
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترل امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد |
spool |
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی |
spools |
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی |
device |
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد |
CD E |
فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد |
devices |
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد |
bed groins |
بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود |
paddle |
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد |
paddles |
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد |
pcm |
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند |
paddling |
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد |
multifunction |
صفحه مدار جانبی که خصوصیات زیادی برای هنگنام سازی کامپیوتر دارد |
paddled |
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد |
course recorder |
دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت |
device driver |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
driver |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
strobe |
سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود |
drivers |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
device handler |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
agendas |
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد که قرار ملاقاتهای یک روز را ضبط کند |
monitor |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
agenda |
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد که قرار ملاقاتهای یک روز را ضبط کند |
monitored |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
AT Attachment |
واسط استانداردی که به -CD ROM یا یا درایو نوار اجازه اتصال به پورت ATA میدهد |
monitors |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
cursors |
کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند |
cursor |
کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند |
CD ROM Extensions |
نرم افزاری که به سیستم عامل به ویژه DOS اجازه دستیابی به درایوROM-CD میدهد |
multi |
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد |
advanced |
که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد |
multi- |
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد |
communication |
نرم افزاری که به کاربر اجازه کنترل مودم و استفاده ازسرویس online میدهد |
calendar program |
ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد |
databases |
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد |
compact |
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد |
compacts |
دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد |
database |
مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد |
emulator |
نرم افزار یا سخت افزاری که به ماشین اجازه کار مثل دیگری میدهد |
compacting |
دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد |
compact |
دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد |
dbms |
برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد و تغییر ساده پایگاه داده ها میدهد |
compacted |
دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد |
compacted |
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد |
compacts |
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد |
compacting |
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد |
i/o board |
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند |
input/output |
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم |
answer |
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد |