Total search result: 202 (23 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
format |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
formats |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
|
|
Other Matches |
|
rowed |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
row |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
rows |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
cards |
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند |
card |
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند |
cards |
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است |
card |
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است |
formats |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
format |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
card |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
cards |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
cards |
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده |
card |
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده |
fields |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
fielded |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
field |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
card |
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است |
cards |
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است |
column |
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار |
columns |
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار |
edge |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
edges |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
reverses |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
reversing |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
reversed |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
reverse |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
punches |
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است |
punch |
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است |
punched |
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است |
cards |
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد |
card |
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد |
key |
ماشین پانچ داده در کارت پانج به وسیله یک صفحه کلید |
greeked |
نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا |
cards |
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند |
card |
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند |
separated |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separate |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separates |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
non destructive cursor |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
identifier |
مجموعه حروف برای اختلف دادن بین بلاکهای داده مختلف یا فایل ها |
readers |
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند |
reader |
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند |
hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
graphics |
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند |
NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
leading edge |
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود |
mark |
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار |
marks |
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار |
X distance |
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی |
x punch |
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی |
non destructive cursor |
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند |
quantum meruit |
کارفرما کاری را که برای انجام دادن به کارگر می داده و قرار می گذاشته که مزد او را برمبنای قاعده فوق بدهد |
postured |
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن |
posturing |
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن |
posture |
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن |
postures |
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن |
collator |
1-نرم افزار جمع آوری داده ها 2-وسیلهای کارت پانچ ها را جمع آوری میکند |
address |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
addresses |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
addressed |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
kiosks |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
kiosk |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
alphabetize |
قرار دادن به ترتیب حروف الفبا |
splash screen |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
trestles |
ستون راروی پایه قرار دادن |
trestle |
ستون راروی پایه قرار دادن |
tressel |
ستون راروی پایه قرار دادن |
prompted |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
prompt |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
prompts |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
prints |
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ |
printed |
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ |
print |
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ |
decimal |
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
decimals |
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
labelled |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
labels |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
labeling |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
label |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
scrolls |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
scroll |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
card |
یک کارت پانچ |
cards |
یک کارت پانچ |
alphageometric |
که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند |
punched card |
کارت پانچ شده |
punched card control |
کنترل کارت پانچ |
multisync monitor |
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد |
spacing |
فضای خالی قرار دادن بین حروف یا خط های متن چاپ شده |
menu |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
menus |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
decks |
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها |
deck |
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها |
decked |
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها |
texts |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
text |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
z buffer |
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه |
multibank dynamic random access memory |
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود |
packs |
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی |
punches |
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت |
pack |
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی |
punch |
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت |
punched |
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت |
strip |
لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده |
ruler |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
rulers |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
controller |
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند |
controllers |
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند |
card |
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند |
cards |
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند |
readout |
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند |
tabling |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
tabled |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
tables |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
table |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
alphaphotographic |
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند |
centre |
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش |
centred |
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش |
centering |
عمل قرار دادن متن در مرکز صفحه نمایش |
centers |
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش |
centered |
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش |
center |
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش |
averaging |
میانه قرار دادن میانگین گرفتن |
trifle |
بازیچه قرار دادن سرسری گرفتن |
average |
میانه قرار دادن میانگین گرفتن |
averaged |
میانه قرار دادن میانگین گرفتن |
trifles |
بازیچه قرار دادن سرسری گرفتن |
averages |
میانه قرار دادن میانگین گرفتن |
cells |
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند |
cell |
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند |
header |
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه |
tabulating |
پانچ کارت پردازش شده مثل عمل مرتب سازی |
headers |
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه |
card |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
cards |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
card |
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند |
cards |
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند |
hopper |
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد |
hoppers |
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد |
putting |
قرار دادن داده در پشته |
dates |
قرار دادن داده در یک متن |
date |
قرار دادن داده در یک متن |
put |
قرار دادن داده در پشته |
puts |
قرار دادن داده در پشته |
end |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
ends |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
ended |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
cards |
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است |
card |
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است |
batch |
قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه |
capturing |
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری |
captures |
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری |
batches |
قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه |
capture |
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری |
presentation graphics |
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده |
images |
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند |
image |
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.] |
marching display |
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |
areas |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
area |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
archive |
قرار دادن داده در محیط ذخیره سازی |
multiprecision |
استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد. |
alphanumeric |
وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |
prompts |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
prompted |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
picking device |
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش |
prompt |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
characters |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
character |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
superinduce |
تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن |
caban |
طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه |
bipolar |
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود |
forms |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
form |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
formed |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
timed |
وقت قرار دادن برای |
times |
وقت قرار دادن برای |
time |
وقت قرار دادن برای |
punches |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
punch |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
punched |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
bids |
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده |
bid |
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده |
cascading windows |
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود |
card column |
ستون کارت |
packing |
قرار دادن حجم زیاده داده در فضاهای ذخیره سازی کوچک |
skims |
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن |
skimmed |
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن |
skim |
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن |
Linotype |
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند |
routing indicator |
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود |
Chad |
محصولات زیادی ایجاد شده از سوراخهای پانچ شده در نوار یا کارت |
key card |
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر |
repertoire |
فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن |
packs |
قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال |
form |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
formed |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
forms |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
pack |
قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال |
aperture card |
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد |