| Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| recognition |
فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد. |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| ocr |
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری |
| optical |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
| optical |
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر |
| micr |
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد. |
| combines |
سیستم تشخیص حروف نوری کارا |
| combining |
سیستم تشخیص حروف نوری کارا |
| combine |
سیستم تشخیص حروف نوری کارا |
| omr |
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند |
| users |
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد |
| user |
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد |
| write |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد |
| writes |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد |
| handwriting recognition |
نرم افزاری که متنهای دست نویس را تشخیص میدهد و آنها را به حروف ASCII تبدیل میکند |
| thermal |
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد |
| optical character recognition |
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری |
| write |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
| writes |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
| install |
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد |
| installs |
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد |
| installing |
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد |
| inferior figures |
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند. |
| self- |
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند |
| texts |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
| text |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
| scan |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| scanned |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| scans |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| viewport |
فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه میدهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قراردهند |
| scheduler |
امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد. |
| ocr |
تشخیص کاراکترهای نوری |
| optical recognition device |
دستگاه تشخیص نوری |
| shifted |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
| shifts |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
| shift |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
| CSM |
سیستم تشخیص حرف نوری کارا |
| omr |
تشخیص علامت نوری Recognition ark |
| ocr |
Recognition OpticalCharacter تشخیص نوری دخشه |
| phototypesetter |
حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز |
| recognition |
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری |
| Winsock |
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد |
| Windows Explorer |
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد |
| graffito |
حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد |
| hair stroke |
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی |
| pitches |
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند. |
| pitch |
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند. |
| optical |
قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند |
| NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
| resolving power |
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید. |
| aiming symbol |
ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است |
| optical |
اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند. |
| aiming field |
نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است |
| summation check |
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن |
| caps |
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند |
| capitals |
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند |
| window |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
| traced |
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود |
| traces |
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود |
| trace |
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود |
| logic seeking |
دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد |
| writes |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد |
| write |
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد |
| self- |
سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند |
| transmissive disk |
دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد |
| pseudepigrapha |
نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد |
| omr |
وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد |
| HTML |
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد |
| output |
امکان نمایش اطلاعات میدهد |
| QuickTime |
گرافیکی امکان نمایش میدهد. |
| outputs |
امکان نمایش اطلاعات میدهد |
| light |
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد |
plug |
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد |
| plugs |
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد |
| lightest |
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد |
| plugging |
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد |
| lighted |
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد |
| colour |
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد |
| colours |
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد |
| optical |
وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد. |
| repertoire |
تمام دستوراتی که سیستم تشخیص میدهد واجرا میکند |
| redundant |
حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد |
| paralleling |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| script |
که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد |
| parallelling |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| port |
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر |
| paralleled |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| margins |
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد |
| parallels |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| parallel |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| margin |
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد |
| parallelled |
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد |
| ascii |
کدی که حروف الفبا- عددی را به صورت کد دو دویی نمایش میدهد |
| shift |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
| shifted |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
| shifts |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
| FDISK |
امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد |
| Internet |
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای اینترنت را تشخیص میدهد |
| port |
اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد |
| enhancement |
امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد |
| patches |
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند |
| patch |
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند |
| configurations |
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد |
| configuration |
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد |
| selector |
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد |
| remotest |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
| remoter |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
| adapter |
کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد |
| remote |
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد. |
| port |
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد |
| structuring |
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد |
| joysticks |
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند |
| bayonetting |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| joystick |
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند |
| bayonetted |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| bayonets |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| structures |
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد |
structure |
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد |
| bayonet |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| panel |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
| serial |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
| VRML |
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد |
| telephony |
سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد |
| serials |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
| parallels |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| recoverable error |
نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد |
| parallelling |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| parallelled |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| paralleling |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| paralleled |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| selectors |
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد |
| parallel |
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد |
| panels |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
advanced |
که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد |
| fault |
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد |
| faulted |
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد |
| faults |
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد |
| dye polymer recording |
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است |
| freeing |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
| freed |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
free |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
| NetBIOS |
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد. |
| spatial measurement |
روش ای که به کامپیوتر امکان میدهد تا محل نشانه گر را در سه بعدی پیدا کند |
| WAIS |
سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد |
| frees |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
| null |
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد |
| PCL |
مجموعه استاندارد دستورات Packard که به کامپیوتر امکان کنترل چاپگر میدهد |
| OCE |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد |
| unlocks |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
| inputted |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
| unlocking |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
| unlock |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
| scheduling |
روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد |
| input |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
| interfaces |
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد |
| interface |
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد |
| report generator |
نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد |
| interface |
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد. |
| management information system |
نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد |
| interfaces |
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد. |
| modem |
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد |
| flags |
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است |
| flag |
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است |
| lightest |
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد. |
| lighted |
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد. |
| light |
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد. |
| response |
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد |
| i/o |
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد |
| redundancy |
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد |
| medium |
رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU |
| responses |
صفحهای در سیستم ویدیوی متن که به کاربر امکان وارد کردن داده میدهد |
| peek |
دستور کامپیوتری BASIC که به کاربر امکان خواندن محتوای محل حافظه را میدهد |
| redundancies |
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد |
| opens |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد |
| telephony |
سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد. |
| peeked |
دستور کامپیوتری BASIC که به کاربر امکان خواندن محتوای محل حافظه را میدهد |
| link |
تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد |
| peeking |
دستور کامپیوتری BASIC که به کاربر امکان خواندن محتوای محل حافظه را میدهد |
| networking |
در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد |
| open |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد |
tops |
نرم افزاری که به Apple Macintosh و IBMPC امکان اشتراک فایلهای شبکه را میدهد |
| privilege |
حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد |
| opened |
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد |
| mediums |
رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU |
| fragmentation |
امکان نرم افزاری که عمل یکپارچه سازی دیسک سخت را انجام میدهد |
| peeks |
دستور کامپیوتری BASIC که به کاربر امکان خواندن محتوای محل حافظه را میدهد |
| port |
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد |
| flash card |
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد |
| cases |
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد |
case |
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد |
| problem |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد |
| outputs |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد |
| orientated |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان ساده برخی مشکلات را میدهد |
| FatBits |
انتخاب Mac Paint که به کاربر امکان ویرایش تصویر به صورت یک پیکسل درزمان میدهد |
| skipped |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد |
| skip |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد |
| text |
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد |
| captions |
کامپیوتر یا وسیله الکترونیکی که به کاربر امکان میدهد به یک ترتیب ویدیویی نام یا عنوان بدهد |
| microspacing |
خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند |
| shortest |
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان تعریف یک نشانه و اتصال آن به یک فایل یا برنامه دیگر میدهد |
| shorter |
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان تعریف یک نشانه و اتصال آن به یک فایل یا برنامه دیگر میدهد |
| Shockwave |
سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد |