Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
gap
فضای بین دادههای ذخیره شده
gaps
فضای بین دادههای ذخیره شده
Other Matches
bubble memory
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
volume
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
mail box
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailbox
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
emptied
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
circulating
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
CDs
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
swap
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
ascii
فایل ذخیره شده حاوی دادههای به صورت کد ASCII
receiver
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receivers
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
head
دادهای که نشان داده آدرس شروع لیست دادههای ذخیره شده در حافظه است
fifo
فضای ذخیره سازی موقت
DVD
پیشرفت تازه در ذخیره سازی دادههای با حجمم گیگا بایت روی دیسک از نوع ROM-CD
capacities
فضای فراهم برای ذخیره سازی
clipboard
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
storage
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
clipboards
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
capacity
فضای فراهم برای ذخیره سازی
compacts
کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
storage
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
virtual
آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
compact
کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
compacted
کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
compacting
کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
array
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
DCC
نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود
scratching
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratches
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
normal
قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
drummed
نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
scratch
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratched
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
drum
نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
capacity
حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم
capacities
حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم
content addressable addressing
پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
expansion
افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
culls
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
erase
قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
bucket
فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
culling
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
erased
قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
compact
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacts
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
heaps
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
heaping
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
compacting
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
registers
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
compacted
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
erasing
قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
buckets
فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
erases
قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
heap
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
cull
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
relocate
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
demand
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demanded
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
relocates
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
demands
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
serial
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serials
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
register
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
registering
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
string
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
relocating
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
culled
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
relocated
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
fields
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
printed
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
field
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
prints
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
fielded
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
print
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
common
فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
scanners
فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
scanner
فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
commoners
فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
commonest
فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
i/o
فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
scratchpad
فضای کاری یا محلی با حافظه سریع برای ذخیره موقت داده جاری
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
statements
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
list
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
interleaving
تقسیم فضای ذخیره سازی به قسمتهایی به طوری که هر یک جداگانه قابل دستیابی اند
storage
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
database
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
databases
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
memory
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
overlays
فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
narrative statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود
pack
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
overlaying
فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
memories
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
overlay
فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
packs
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
first level address
آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
areas
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
output
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
area
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
outputs
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
partial carry
فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
enumerated type
فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
flat
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
flattest
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
extensions
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
extension
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
globally
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
global
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
isolating
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
isolates
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolate
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
serials
فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serial
فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
sam
فضای ذخیره سازی که فقط داده خاصی قابل دستیابی است توسط خواندن داده قبلی در لیست
logical
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
L cache
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
logical
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
sectors
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
bin storage space
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
ullage
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
interior label
برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
storage
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
mass storage
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
permanent
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
high
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
volatile memory
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
reservoir
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoirs
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
read
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softest
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softer
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
reads
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
soft
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
macbinary
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
transaction data
دادههای تراکنشی
experimental data
دادههای ازمایشی
experimental data
دادههای تجربی
raw data
دادههای اولیه
data aggregate
دادههای متراکم
mass data
دادههای انبوه
source data
دادههای منبع
master data
دادههای اصلی
continuous data
دادههای پیوسته
continuous data
دادههای متوالی
t data
دادههای ازمون
input data
دادههای اولیه
census data
دادههای سرشماری
objective data
دادههای واقعی
test data
دادههای ازماینده
primary inputs
دادههای اولیه
qualitative data
دادههای کیفی
test data
دادههای ازمایشی
mechanized data
دادههای ماشینی
data
دادههای اماری
raw data
دادههای خام
tidal data
دادههای کشندی
numeric data
دادههای عددی
quantitative data
دادههای کمی
biographical data
دادههای زندگینامهای
objective data
دادههای عینی
active database
پایگاه دادههای فعال
computerized data base
پایگاه دادههای کامپیوتری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com