| Total search result: 202 (12 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| teleprinter |
کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند |
| teleprinters |
کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| traffic |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| traffics |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| trafficking |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| trafficked |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| roll paper |
کاغذ لولهای |
| routing |
عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند |
slot |
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند |
| slots |
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند |
| slotting |
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند |
| notify handler |
مجموعه دستورات که در صورت دریافت پیام مهم اجرا می شوند |
| switching |
نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند |
| bar printer |
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند |
| labeling |
برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند |
| label |
برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند |
| labels |
برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند |
| labelled |
برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند |
| InBox |
خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه |
| sprocket feed |
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند |
| mail box |
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند |
| mailboxes |
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند |
| mailbox |
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند |
| Uuencoding |
روش تبدیل متن و فایل به قالب شبه متن تا به صورت پیام پست الکتریکی ارسال شوند |
| tractor feed |
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود |
| envelope |
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است |
| envelopes |
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است |
| shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| friction feed |
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک |
| optical |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
saddle bag |
خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.] |
| challenge and reply |
ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام |
| piggybacking |
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است |
| InBox |
پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است |
| quoting |
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد |
| authentication |
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است |
| sheets |
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد |
| sheet |
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد |
| skip |
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ |
| skips |
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ |
| skipped |
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ |
| prompted |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
| prompt |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
| prompts |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
| plotters |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
| plotter |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
| receipt notification |
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است |
| radiogram |
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی |
| radiograms |
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی |
| sprocket holes |
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد |
| sequential |
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند |
| overlays |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| overlaying |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| overlay |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| activity |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
| activities |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
| NCR paper |
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact |
| UA |
نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد |
| routine |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| routines |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| batch processing |
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند |
| routinely |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| stacks |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| stack |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| stacked |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| codress |
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی |
| anagram |
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب |
| anagrams |
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب |
| ended |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| detect |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| end |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| detecting |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| ends |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| detected |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detects |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| flow |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
| flowed |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
| flows |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
| pages |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
| paged |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
| page |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
| polynomial code |
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است |
| scratch paper |
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه |
| ends |
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر |
| ended |
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر |
| end |
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر |
| saturated colour |
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند |
| VDUs |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
| VDU |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
| vdt |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
| pipelines |
لولهای |
| cylindrical |
لولهای |
| tubular |
لولهای |
| pipy |
لولهای |
| tubiform |
لولهای |
| fistular |
لولهای |
| cannulated |
لولهای |
| pipeline |
لولهای |
| tubulose |
لولهای |
| fistulous |
لولهای |
| tubulous |
لولهای |
| cannulate |
لولهای |
| MTA |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال . |
| wilco |
پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم |
| service message |
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره |
| toner |
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد |
| poppet valve |
سوپاپ لولهای |
| pipe outlet |
ابگیر لولهای |
| tube well |
چاه لولهای |
| twingun |
توپ دو لولهای |
| pipe organ |
ارغنون لولهای |
| tube insulator |
مقره لولهای |
| pipe culvert |
ابگذر لولهای |
| pipe aqueduct |
ناو لولهای |
| barrel outlet |
ابگیر لولهای |
| barrel drop |
ابشار لولهای |
| pipe aqueduct |
اباره لولهای |
| bore hole |
چاه لولهای |
| tubular capacitor |
خازن لولهای |
| tulip valve |
سوپاپ لولهای |
| four way |
چهار لولهای |
| spar |
الوار لولهای |
| tubular scaffold |
داربست لولهای |
| tubular radiator |
رادیاتور لولهای |
| salver shaped |
لولهای شکل |
| tubular rivet |
پرچ لولهای |
| tubular |
لولهای شکل |
| tubular shaft |
محور لولهای |
| tubularity |
حالت لولهای |
| tubular well |
چاه لولهای |
| spars |
الوار لولهای |
| sparred |
الوار لولهای |
| salverform |
لولهای شکل |
| tubular condenser |
خازن لولهای |
| tubular mast |
دکل لولهای |
| false key |
خار لولهای |
| tubular pole |
دکل لولهای |
| feeds |
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود |
| feed |
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود |
| tubular steel scaffold |
داربست لولهای فولادی |
| single gun color tube |
لامپ تصویر تک لولهای |
| pipe sand trap |
ماسه گیر لولهای |
| pipestill |
دستگاه تقطیر لولهای |
| three gun picture tube |
لامپ تصویر سه لولهای |
| tubulure |
دریچه کوچک لولهای |
| dash pot |
کمک فنر لولهای |
| tubal |
لوله رحم لولهای |
| multiple gun |
توپ چند لولهای |
| tricolor picture tube |
لامپ تصویر سه لولهای |
| tubular transmission shaft |
محور انتقال لولهای |
| to pull at a pipe |
با کوشش اب از لولهای کشیدن |
| subroutine |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
| acknowledges |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
| acknowledging |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
acknowledge |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
| tubulation |
شکل لوله ترتیب لولهای |
| tubulous |
دارای گلهای کوچک لولهای |
| tubulose |
دارای گلهای کوچک لولهای |
| drainpipes |
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند |
| drainpipe |
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند |
| bound barrel |
لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته |
| tubulifloral |
دارای گلهای لولهای وطبقی شکل |
| tubuliferous |
دارای گلهای لولهای وطبقی شکل |
| ac fittings |
رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه |
| parotid duct |
لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود |
| ontos |
تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی |
| sidelay |
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ |
| bubble sort |
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند |
| rivnut |
نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده |
row |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
| rows |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
| rowed |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
| pitot tube |
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است |
| mandrel |
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد |
| black concept |
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده |
| cherry rivet |
پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود |
| duct |
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد |
| multiple |
مضاعف چند ردیفه چند لولهای |
| tubulate |
لولهای کردن لوله دار کردن |
| signaled |
پیام |
| signal |
پیام |
| signalled |
پیام |
| messages |
پیام |
| message |
پیام |
| i signal |
پیام ای |
| mssg |
پیام |
| burst pedestal |
پایه پیام |
| message feedback |
بازخورد پیام |
| message heading |
عنوان پیام |
| message switching |
پیام گزینی |
| message queuing |
صف بندی پیام |
| drafter |
نویسنده پیام |
| message source |
منبع پیام |
| diagnostic massage |
پیام تشخیصی |
| message retrieval |
استخراج پیام |
| transmission |
ارسال پیام |
| heliogram |
پیام افتابی |
| transmissions |
ارسال پیام |
| error message |
پیام خطانما |
| fox message |
پیام دوباره |