Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
English
Persian
marker
کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
markers
کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
Other Matches
extension
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
extensions
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
wake up
کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
BAK file extension
مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
macro
استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
EXE file
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
log
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
logs
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
archive
مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attributes
مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attributing
مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attribute
مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
fixes
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fix
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
filename
اسم سه حرفی که به همران اسم فایل بیان کننده نوع استفاده فایل است
BAT file extension
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
com file
در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
changing
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
change
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
sort field
فیلدی در فایل ذخیره شده برای مرتب سازی فایل
sortkey
فیلدی در فایل ذخیره شده برای مرتب سازی فایل
clusters
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
snd
مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
cluster bomb
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
backward
جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
transaction
فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
movement
فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
post
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
posts
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
posted
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
ambiguous
نام فایلی که برای یک فایل یکتا نام یکتایی ندارد و محل دهی فایل را مشکل می سازد
backwards
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
xmodem
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
JPEG
استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
DIF file
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
integrity
حقیقتی که بیان کننده این است که فایل روی دیسک آسیب ندیده است و خراب نیست
resource
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
RIFF
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
simple
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
closer
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closest
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closes
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
close
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
swap
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
inverting
که برای بیان نقل قول به کار می رود
gollies
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
invert
که برای بیان نقل قول به کار می رود
diction
عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
golly
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
wisha
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
inverts
که برای بیان نقل قول به کار می رود
debutant
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
scratch file
نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
bars
توقف مشخصی برای دستیابی به فایل
bar
توقف مشخصی برای دستیابی به فایل
X distance
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
x punch
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
extends
روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
algorithmic language
یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
names
کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
name
کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
integer
اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
extend
روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
extending
روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
integers
اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
append
1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود
appended
1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود
appending
1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود
appends
1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود
inverter
فایل یا ورودی اندیس برای همه داده ها
cp
دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل
interrogations
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
lengths
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
interrogation
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
length
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
external
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
gibberish
اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
role indicator
نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
clicks
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
parameters
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
dirty bit
برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
prompt
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
clicked
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
prompted
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
click
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
parameter
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
externals
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
prompts
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
precedence
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
trojan horse
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
trapdoors
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
modes
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
trapdoor
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
mode
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
recalled
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی
scratch
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
recalls
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی
name
نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده
scratched
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratches
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratching
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
names
نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده
recall
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی
configured off
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
configured in
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
Shannon's Law
قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
cancelling
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
crunches
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
cancels
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
crunch
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
rhetorical question
مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
cancel
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
configured out
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
dtr
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
crunched
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
indicator
نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
nil pointer
اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود
texts
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
text
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
cts
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
jobs
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
landing wires
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
job
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
work file
نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
tag image file format
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
tiffs
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
tiff
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
dataset
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است
carriers
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
dollar sign
که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
carrier
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
underflow
نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
zone
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zones
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
inductor
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
cracking
وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
microsoft
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
list
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
external
فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
transaction trailing
ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
externals
فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
additions
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
addition
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
rogue indicator
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
DX
پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
character
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
carried
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
characters
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
macro
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
algorithmic
زبان کامپیوتر که برای پردازش و بیان الگوریتم ها طراحی شده است مثل ALGOL
carries
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carry
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
c clamp
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
saves
امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر
identifier
مجموعه حروف برای اختلف دادن بین بلاکهای داده مختلف یا فایل ها
saved
امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر
save
امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر
FIF
فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
fractal
قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
invited
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
MIDI setup map
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
VT terminal emulation
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
end
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
device
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
power
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
devices
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
handshake
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
ends
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
handshakes
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
interfaces
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
powers
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
negatives
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
invites
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
negative
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
powered
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
powering
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
invite
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
ended
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
input/output
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
Use this command to send the output to a file instead of to the screen.
برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
amendment record
رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com