Total search result: 202 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
attention |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
attentions |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
|
|
Other Matches |
|
CTR |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد |
attention |
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد |
attentions |
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد |
vectored interrupt |
سیگنال وقفه که پردازنده را به یک تابع در آدرس مشخص هدایت میکند |
ctrl |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد |
cpu |
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است |
interfaces |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
interface |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
carriage return |
سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود |
loops |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
loop |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
looped |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
maskable |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود |
interrupting |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
interrupts |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
interrupt |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
status |
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال |
external |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
polls |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
poll |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
externals |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
polled |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
disarmed |
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد |
disarm |
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد |
disarms |
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد |
standalone |
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد |
interrupting |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
interrupt |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
trap |
نرم افزاری که سیگنال وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند. |
priority |
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه . |
interrupts |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
priorities |
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه . |
interrupting |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
interrupts |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
interrupt |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
processor |
پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند |
scan |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
scanned |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
scans |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
record |
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه |
non maskable interrupt |
سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست |
parallels |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
paralleled |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
parallel |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
paralleling |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
parallelling |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
parallelled |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
priority |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
priorities |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
parity |
سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است |
times |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
timed |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
time |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
multiprocessor |
عملیاتی که هر پردازنده در سیستم چند پردازنده با بخشی از یک یا چند پردازنده دیگر کار میکند |
devices |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
device |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
processor |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
IRQ |
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه |
tdm |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
synchronous |
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند |
composite video |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
Overdrive |
قطعه پردازنده که به عنوان جانشین قدرتمند برای پردازنده Intelاست |
virtual |
مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود |
masters |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
mastered |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
master |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
slaved |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slaving |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slaves |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
slave |
پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود |
DSR |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
auxiliary |
پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد |
auxiliaries |
پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد |
coprocessor |
پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند |
SX |
نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است |
teleprinter |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
teleprinters |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
interrupts |
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود |
interrupting |
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود |
interrupt |
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود |
transparently |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
transparent |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
wait state |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
wait condition |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
ap |
Processor Attached پردازنده الصاق شده پردازنده متصل شده |
VL local bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
VL bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
auctioneering device |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
modulator |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
ADPCM |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
DCD |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
degradation |
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی |
noise |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
noises |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
sample size |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
adaptive channel allocation |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
coincidence circuit |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
level two cache |
حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است |
quadruplex |
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال |
carrier |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
carriers |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
continuous |
وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد |
stuck beacon |
ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد |
asynchronous |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
sensitivities |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
sensitivity |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
leg glance |
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد |
late cut |
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد |
ink |
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد |
inks |
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد |
non condensing |
ماشین بخاری که بخار کارکرده رابجای اینکه تبدیل به اب کند بهوامی فرستد |
list |
سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد |
fm |
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation |
bras |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
bra |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
modem |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
link |
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند |
acknowledges |
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است |
penny a liner |
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد |
acknowledge |
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است |
appropriation |
در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید |
acknowledging |
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است |
codec |
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند |
scrolls |
کلیدی |
key currencies |
کلیدی |
scroll |
کلیدی |
wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
keypunch |
منگنه کلیدی |
multikey |
چند کلیدی |
keylock |
قفل کلیدی |
keyspace |
فاصله کلیدی |
key entry |
دخول کلیدی |
keyed access |
دستیابی کلیدی |
key industries |
صنایع کلیدی |
key projects |
طرحهای کلیدی |
keyword |
واژه کلیدی |
keyword |
کلمه کلیدی |
key verification |
بازبینی کلیدی |
key |
[حرکت کلیدی شطرنج] |
kwic |
کلمه کلیدی در متن |
keyboard enirv |
دخول صفحه کلیدی |
keyboard perforator |
سوراخ کن صفحه کلیدی |
keypad |
صفحه کلیدی با کلیدهای |
keyword in context |
کلمه کلیدی در متن |
key |
کلیدی که یک حرف را تولید میکند |
ksr |
کلمه کلیدی ارسال-پذیرش |
You gave me the wrong key . |
کلیدی که به من دادی عوضی بود |
skeleton keys |
کلیدی که چندین قفل را بازکند |
skeleton key |
کلیدی که چندین قفل را بازکند |
navigation |
چند رسانهای با کلمات کلیدی |
ack |
سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است |
acknowledging |
سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است |
acknowledge |
سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است |
acknowledges |
سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است |
wall mounted switch |
کلیدی که روی دیوار نصب میشود |
key |
کلیدی که ورودیهای یک رکورد را مشخص میکند |
softer |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
soft |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
pause key |
[کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند] |
bass clef |
کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد |
home |
کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد |
softest |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
homes |
کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد |
reel to reel |
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد |
reel-to-reel |
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد |
case |
کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند |
ascii |
صفحه کلیدی که همه حروف ASC II را دارد |
passkey |
کلیدی که چند قفل را باز کند مفتاح |
cases |
کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند |
entered |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
alphanumeric |
صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است |
enter |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
key |
کلیدی که تابع دومی برای آن کلید دارد. |
key |
کلیدی که کار مخصوص یا مجموعه دستوراتی دارد |
enters |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
demarche |
بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد |
source |
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد |
key |
کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است |
backspace |
کلیدی که باعث برگشت یک واحد به عقب یا چپ نشانه گر میشود |
hex |
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد |
hexadecimal notation |
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد |
page |
کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد |
prtsc |
کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد |
key |
کلیدی که برای اندیس گذاری رکورد به کار می رود. |
softer |
صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند |
soft |
صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند |
paged |
کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد |
softest |
صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند |
pages |
کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد |
paged |
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد |
clicked |
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse |
click |
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse |
clicks |
نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse |
pages |
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد |
page |
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد |
ceases |
وقفه |
blocked |
وقفه |
blocks |
وقفه |
down time |
وقفه |