English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
category wiring یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
Search result with all words
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
Windows API مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد
Windows GDI مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز
Other Matches
ieee سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
extend گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
Type cable مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
layers لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
Green Book مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
National Center for Supercomputing Applications سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
DCA قالب متن معرفی شده توسط IBM که اجازه در و بدل شدن متون بین سیستمهای کامپیوتری میدهد
bell a شکل استاندارد انتقال داده توسط تلفن با سرعت 0021بیت در ثانیه
bell 0 فرم استاندارد انتقال توسط تلفن با سرعت 003 بیت درثانیه یا کمتر
iee /s 00 مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
compact مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacting مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacted مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacts مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
AT command set مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
commonest داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
common داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
commoners داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
mouses برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
ATD دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
LIM EMS استانداردی که حافظه جانبی بالاتر از کلید بایت را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامه هایی که خاص نوشته شده اند به کار می رود
AT Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Advanced Technology Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Yellow Book مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
expanded memory system دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
user حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
scissoring 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
documenting روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
PHIGS برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
reclame معرفی
reference معرفی
presentations معرفی
designation معرفی
designations معرفی
representations معرفی
representation معرفی
presentation معرفی
presentee معرفی شده
representation معرفی کردن
nominate معرفی کردن
representations معرفی کردن
insets معرفی کردن
nominating معرفی کردن
letter معرفی نامه
inset معرفی کردن
letters معرفی نامه
letter of introduction معرفی نامه
introduction معارفه معرفی
speak well for معرفی کردن
presents معرفی کردن
nominator معرفی کننده
nuncupatory معرفی کننده
presenting معرفی کردن
representer معرفی کننده
introductions معارفه معرفی
presented معرفی کردن
present معرفی کردن
presentable شایان معرفی
introduces معرفی کردن
introduced معرفی کردن
introduce معرفی کردن
nominates معرفی کردن
recommends معرفی کردن
recommending معرفی کردن
recommend معرفی کردن
designative معرفی کننده
letter of reference معرفی نامه
introducing معرفی کردن
bring forward معرفی کردن
groupware نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
presentably بطور قابل معرفی
preconize بعموم معرفی کردن
introductions معرفی رسمی اشناسازی
net authentication معرفی ایستگاههای شبکه
letterman دارنده معرفی نامه
report معرفی کردن خود
initial campaign معرفی کالا به بازار
reports معرفی کردن خود
algebra قوانینی که برای معرفی
reported معرفی کردن خود
introduction معرفی رسمی اشناسازی
meet معرفی شدن به ملاقات کردن
social credit تصادی معرفی شده است
roll out معرفی یک کالای تجارتی به بازار
reagency امادگی برای واکنش یا معرفی
quantification معرفی عناصر یک جسم تعریف
computer generations روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
id کارتی که ضخص را معرفی میکند
to r.someone as a کسی را به سمتی معرفی کردن
instantiate معرفی کردن بوسیله کنسرت
meets معرفی شدن به ملاقات کردن
good wine needs no bush چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
subscripted variable عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
who are your reference? چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
technologically تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technological تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
tags نوار پشت پوتین کارت معرفی
tag نوار پشت پوتین کارت معرفی
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . . از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
to report oneself حاضر شدن وخود را معرفی کردن
to give publicity to بعموم نشان دادن یا معرفی کردن
Can you recommend a guest house? آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
to proclam someone a traitor کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
Can you recommend a hotel? آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
predefined آنچه قبلا معرفی شده است
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
name کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
report tothe director خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
proceed time زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
functional مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
to i. any one into abenefice کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
toastmistress بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
names کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
personation خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
to report to the police خود را به پلیس معرفی کردن [بخاطر خلافی]
bring up <idiom> معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
Can you recommend a good restaurant? آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
identification tag پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
bear arms سلاح به دست گرفتن خود را به خدمت معرفی کردن
toastmaster کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
menu انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
polar سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
toastmasters کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
menus انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
flow diagram نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
ccitt انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
flowchart نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
set معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
setting up معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
sets معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
distorts معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
operates بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
operated بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
distort معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
enquiry کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
anchor cell خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
operate بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
canonical استاندارد
modulus استاندارد
standard استاندارد
high and dry <idiom> استاندارد
standards استاندارد
holotype نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
password کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
passwords کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
standard solution محلول استاندارد
standard specification دستورات استاندارد
standard section پروفیل استاندارد
standard of living استاندارد زندگی
standard rate نرخ استاندارد
atmosphere اتمسفر استاندارد جو
standards of living استاندارد زندگی
standard interface واسطه استاندارد
standard interface رابط استاندارد
standard measure اندازه استاندارد
standard ohm اهم استاندارد
standard pascal پاسکال استاندارد
standard pitch گام استاندارد
standard price قیمت استاندارد
standardized استاندارد شده
standard specification مقررات استاندارد
frequency standard استاندارد فرکانس
basic standard cost قیمت استاندارد
basic standard استاندارد اولیه
standard class درجه استاندارد
standardised استاندارد نمودن
substandard زیر استاندارد
standardises استاندارد نمودن
standardising استاندارد نمودن
standardize استاندارد نمودن
standardizes استاندارد نمودن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com