Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
specification
ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
Other Matches
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
helps
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
help
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
server
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
install
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installs
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
filename
کد مشخصات دیسکت که به برنامه اختصاص داده شده است
helped
نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
help
نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
helps
نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
readme file
فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
comp
نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند
memo field
فیلدی در پایگاه داده یا پنجره متن در یک برنامه کاربردی که به کاربر امکان افزودن دستورات یا ماکرو درباره ورودی میدهد
to make a complaint
[about]
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
primary mental abilities
تواناییهای عقلی نخستین
illinois test of psycholinguistic
ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
api
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
background processing
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
dpi
روش استاندارد برای شرح تواناییهای matix-dot یا اسکنر
dotting
روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
dot
روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
external
وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
externals
وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
new
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new-
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swaps
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swops
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
dynamic data exchange
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
characteristically
مشخصات
characteristic
مشخصات
specification
مشخصات
specs
مشخصات
characteristics
مشخصات
definitions
مشخصات
specifications
مشخصات
particulars
مشخصات
identities
مشخصات
identity
مشخصات
definition
مشخصات
paticular
مشخصات
contract specification
مشخصات قرارداد
filespec
مشخصات فایل
job specification
مشخصات شغلی
spec
مشخصات بالا
bale mark
مشخصات عدل
technical specifications
مشخصات فنی
specification
دفترچه مشخصات
rating plate
صفحه مشخصات
rating plate
پلاک مشخصات
impedance characteristic
مشخصات امپدانس
target description
شرح مشخصات هدف
paper
ورقه مشخصات کشتی
string
برچسب مشخصات یک رشته
papered
ورقه مشخصات کشتی
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
format
حدود و مشخصات فرش
papers
ورقه مشخصات کشتی
ems
مشخصات حافظه گسترشی
security
مشخصات کاربران مجاز
particular specification
مشخصات ویژه در قرارداد
papering
ورقه مشخصات کشتی
general specification
مشخصات عمومی قرارداد
particulars
جزئیات خصوصیات مشخصات
characteristics
مشخصات ومختصات وسایل
charge sheets
ورقه حاوی مشخصات متهم
titles
مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
charge sheet
ورقه حاوی مشخصات متهم
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
sourcing of suppliers
یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان
catalogued
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
describe
بیان مشخصات کسی یا چیزی
catalogue
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
enhanced expanded memory specification
مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
catalogs
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
physical characteristics
مشخصات زمین خصوصیات بدنی
cataloging
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
catalogues
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
title
مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
cataloged
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
describes
بیان مشخصات کسی یا چیزی
header
اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
tidal tables
جداول مشخصات جذر و مددریا
headers
اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
matrolinous
پارهای ازصفات و مشخصات از مادر
describing
بیان مشخصات کسی یا چیزی
damping charactristics
مشخصات خفه شدن ارتعاش
described
بیان مشخصات کسی یا چیزی
per
طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
highest
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
badge reader
ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
chips
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
functional condition code
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
specification
یات مشخصات ساخته نشده باشد
specific duties
عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
high
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highs
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
chip
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
specification
درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
sequential
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
compiler
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
goto
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
supervisory
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
executives
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
parameter
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameters
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
businesses
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
scheduled wave
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
executive
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
iterate
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
iterative routine
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
stopping
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
synthetic address
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
subprogram
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
stop
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
development
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
diagnostics
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
calling
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
stops
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
developments
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
drag
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
dragged
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
chapters
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
compiles
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compile
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
main line program
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
dropped
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
object oriented
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
compiled
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiling
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
optimum schedule
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
concurrent
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
c
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
coding
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
drags
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
function
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functioned
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
debugger
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
statements
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
toolkit
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dynamic link library
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
conditional
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
statement
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
pl/m
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
drops
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
source language
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
dropping
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
chapter
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
projects
پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
blueprint
تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه
blueprints
تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه
label
رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
projected
پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
Type cable
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
labels
رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
assault area diagram
نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
labelled
رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
Green Book
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
project
پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
labeling
رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
macro
زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
conditional
دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند
hooks
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
hook
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
sections
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
identification
بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
section
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
transfer
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transferring
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfers
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
parent program
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
segment
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com