Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (17 milliseconds)
English	Persian
local	اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
locals	اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
Other Matches
interfaces	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
scratchpad	حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
VL bus	مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus	مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
i/o	اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output	اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
pads	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
invitation	عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations	عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
free of all charges	بدون هیچگونه مخارج
point to point	1-اتصال مستقیم بین دو وسیله . 2-شبکه ارتباطی که در آن هر گره مستقیما به سایر گره ها وصل هستند
lengths	تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
length	تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
plug compatible	دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
wait state	1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition	1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
basic	روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics	روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
directs	مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directed	مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct	مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
pinning	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
buffering	استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع
connector	وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
mask design	اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
demand	انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demands	انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demanded	انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
daisy chain	روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
independently	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
processor	پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
positive sequence polyphase system	مدار چند فازی مستقیم
positive sequence power in a three phase	توان مستقیم مدار سه فازی
direct dyes	رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
direct connect modem	مدم اتصال مستقیم
positive sequence polyphase system of or	مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام
multi tasking	همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multitasking	همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
marching display	وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
channeled	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channel	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channels	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channelled	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channeling	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
single line	مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
main circuit connection	اتصال مدار اصلی
two phase connection	اتصال یا مدار دو فازه
blind	بدون دید مستقیم پرسنل
blinded	بدون دید مستقیم پرسنل
blinds	بدون دید مستقیم پرسنل
architrave	پوشش مستقیم بدون انحنا
simple design	طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
communication	بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
native	زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
natives	زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
synchronises	اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronizes	اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronised	اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronize	اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronising	اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
shortest	اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
shorter	اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
short	اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
switched	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
jumpers	اتصال موقت روی تخته مدار
switches	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
jumper	اتصال موقت روی تخته مدار
connects	اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
connect	اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
multiprocessor	عملیاتی که هر پردازنده در سیستم چند پردازنده با بخشی از یک یا چند پردازنده دیگر کار میکند
smarts	کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarter	کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarted	کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smart	کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarting	کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smartest	کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
internal modem	مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
discontinuously	بدون اتصال
solderless connection	اتصال بدون لحیم
standalone	ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
copulas	وسیله اتصال
connector	وسیله اتصال
switch gear	وسیله اتصال
copula	وسیله اتصال
parallel	مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleled	مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleling	مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallels	مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelling	مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelled	مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
Type cable	چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
plotter	وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
plotters	وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
ground	اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
connector	وسیله اتصال دهنده
linkage	اتصال وسیله ارتباط
linkages	اتصال وسیله ارتباط
shackle	وسیله اتصال قپانی
shackled	وسیله اتصال قپانی
linkup	وسیله اتصال پیوندگاه
shackling	وسیله اتصال قپانی
shackles	وسیله اتصال قپانی
case	پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
cases	پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
mounts	تنظیم کردن وسیله یا مدار در پایه
mount	تنظیم کردن وسیله یا مدار در پایه
isolation	مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
fusion welding	اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
translation tables	جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
piggyback	اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks	اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
outlet	اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است
port	مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
outlets	اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است
earth	اتصال وسیله الکتریکی به زمین
earths	اتصال وسیله الکتریکی به زمین
chips	کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
chip	کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
channels	اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channel	اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channelled	اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeled	اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeling	اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
decoder	رمزگشا
ohm's law	جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
computer interface unit	وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
gooseneck	وسیله اتصال تیر بادبان به دکل
butt joint	اتصال دو ورقه بصورت لب به لب و بدون روی هم امدن لبه ها
codec	رمزگذار- رمزگشا
coder decoder	رمزگذار- رمزگشا
sex changer	وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
gender changer	وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس
coupler	وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
common	کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
commoners	کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
transistor	وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
insertion loss	توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
commonest	کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
transistors	وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
PSU	مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
card	کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards	کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
mine mooring	اتصال دادن مینها به همدیگر به وسیله سیم یا بند
adapter	وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد
communication	سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
inputted	مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input	مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
i/o	مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
duplexes	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
remote data concentrator	وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
Overdrive	قطعه پردازنده که به عنوان جانشین قدرتمند برای پردازنده Intelاست
s 00 bus	یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
condition	1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
input/output	مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
mastered	کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
masters	کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
master	کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
landline	خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
fusible link	اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
free on board	بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
burn out	گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
output	مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
stated	مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
outputs	مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
state	مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
stating	مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
quiescent	وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
state-	مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
states	مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
slave	پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaving	پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaved	پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaves	پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
dma	اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
serials	اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serial	اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
cpu	ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است
dead weights	وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
auction sale without reserve	فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
dead weight	وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
steady state	مدار یا وسیله یا برنامهای که در وضعیتی می ماند که هیچ عملی انجام نمیدهد ولی ورودی می پذیرد و..
auxiliary	پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
auxiliaries	پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
male connector	ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
optical	اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
earths	اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth	اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
seamless integration	فرایندشامل کردن وسیله بانرم افزارجدیددر سیستم بدون مشکل
standalone	که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
unlimited	وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
reliability	[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
failure safety	[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
coprocessor	پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
simm	تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com