Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
Other Matches
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
image
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
images
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
escapement
تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
sprocket feed
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
sheet
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotter
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
inks
رسم خط وط روی کاغذ به وسیله رسام
ink
رسم خط وط روی کاغذ به وسیله رسام
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
flowed
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
scratch paper
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
window regulator
وسیله تنظیم پنجره
gas governor
وسیله تنظیم گاز
external
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
externals
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
radar ranging
تنظیم تیر به وسیله رادار
X Y
وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
cut sheet feeder
تغذیه کننده کاغذ مجزا
sheet feeder
تغذیه کننده ورق کاغذ
pens
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penned
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penning
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
pen
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
sets
وسیله حاضر بکار تنظیم شده
mount
تنظیم کردن وسیله یا مدار در پایه
setting up
وسیله حاضر بکار تنظیم شده
mounts
تنظیم کردن وسیله یا مدار در پایه
set
وسیله حاضر بکار تنظیم شده
labels
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
envelopes
وسیله جانبی مخصوص به چاپگربرای چاپ یک پاکت نامه ونه یک ورق کاغذ
envelope
وسیله جانبی مخصوص به چاپگربرای چاپ یک پاکت نامه ونه یک ورق کاغذ
labeling
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
label
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labelled
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
toner
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feeds
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
line regulator
تنظیم کننده
regularizer
تنظیم کننده
framer
تنظیم کننده
regulators
تنظیم کننده
corrector
تنظیم کننده
regulator
تنظیم کننده
takedown
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
elevation adjustment
تنظیم کننده بالابر
thermostat
تنظیم کننده حرارت
thermostats
تنظیم کننده حرارت
zero adjuster
تنظیم کننده صفر
pressure gaverner
تنظیم کننده فشار
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ
rotary type regulator
تنظیم کننده گردان
setting ring
حلقه تنظیم کننده
regulating resistance
مقاومت تنظیم کننده
automatic timing advance
تنظیم کننده خودکار
slip regulator
تنظیم کننده لغزش
turbine governor
تنظیم کننده توربین
speed governor
تنظیم کننده سرعت
control wheel
صفحه تنظیم کننده
control member
عضو تنظیم کننده
field rheostat
تنظیم کننده میدان
field regulator
تنظیم کننده میدان
speed regulator
تنظیم کننده سرعت
protest
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protested
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protesting
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
tuners
پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
protests
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
tuner
پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
thermostats
تنظیم کننده هوای سرد
induction regulator
تنظیم کننده ولتاژ القائی
thermostat
تنظیم کننده هوای سرد
main regulator
تنظیم کننده محور اصلی
torque regulator
تنظیم کننده گشتاور پیچشی
gavernor valve
سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
carbon pile voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ زغالی
line drop compensator
تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
frog-adjustment screw
پیچ قلابی تنظیم کننده
tangent screw
پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
voltage regulator
تنظیم کننده اختلاف سطح
voltages
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltage
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
pacemakers
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemaker
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
docketing
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
dockets
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketed
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docket
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
adaptation
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
forms
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
formed
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
teletypewriter
صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
delimiting
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimits
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
delimit
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
delimited
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
layouts
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
warm standby
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
bordered
کناره
bordering
کناره
border
کناره
side
کناره
sides
کناره
edges
کناره
edge
کناره
lip
کناره
fringe
کناره
margins
کناره
rim
کناره
margine
کناره
margent
کناره
margin
کناره
rims
کناره
fringes
کناره
listel
کناره
on board regulation
تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
contour
خط کناره نما
bank
کناره توده
sea board
کناره دریا
seceder
کناره گیر
banks
کناره توده
edges
کناره تیزی
threctia
کناره گیری
to declare off
کناره کردن از
attrition
کناره گیری
separatism
کناره گیری
renunciation
کناره گیری
abdication
کناره گیری
retired ness
کناره گیری
renouncement
کناره گیری
stand offish
کناره گیر
standoffish
کناره گیر
side
پهلو کناره
stand-offish
کناره گیر
sides
پهلو کناره
stand-offish
کناره جو غیرمعاشر
retiring
کناره گیر
aloof
کناره گیر
to stand a. off
کناره گرفتن
stand offish
کناره جو غیرمعاشر
edge
کناره تیزی
featheredge
کناره تیز
demit
کناره گرفتن از
bolt rope
طناب کناره
resignation
کناره گیری
demission
کناره گیری
resignations
کناره گیری
offishness
کناره جویی
scratch
کناره گیری
To go into solitude . To become aloof .
کناره گرفتن
scratching
کناره گیری
isolation
کناره گیری
border
کناره مرز
bank paving
فرش کناره
levee
کناره رودخانه
scratched
کناره گیری
bordering
کناره مرز
detachment
کناره گیری
detachments
کناره گیری
map margin
کناره نقشه
scratches
کناره گیری
bordered
کناره مرز
apron
کناره داخلی پیست
contours
خطوط کناره نما
sheetlines
خطوط کناره نقشه
sideliner
ادم کناره گیر
to seclude oneself
کناره گیری کردن
retire
کناره گیری کردن
sidewall
کناره لاستیک اتومبیل
retires
کناره گیری کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com