Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (20 milliseconds)
English	Persian
carrier	حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carriers	حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
Other Matches
base band	1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband	1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
fm	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
frequency division multilexing	مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
non maskable interrupt	سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
trellis coding	روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
carriers	فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carrier	فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
jabbered	سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabber	سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbers	سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbering	سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
high frequency signal generator	سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
high frequency interference	تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
processor	تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
fdm	Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
modulates	فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulate	فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulating	فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
actuator	وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
signal	تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled	تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signalled	تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
quantizer	وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
protection	سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
wobbulator	تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
parallel	آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallels	آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
paralleling	آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallelled	آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallelling	آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
paralleled	آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
analogues	ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analogue	ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
superheterodyne	گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
scanners	وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
scanner	وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
continuous	سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند
DOR	سیگنال ذخیره شده به صورت دودویی روی سوراخهای کوچک روی سطح دیسک فشرده یا نوری که توسط لیزر قابل خواندن باشد
analogue	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
carrier	سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carriers	سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
frequency distribution	تقسیم فرکانس
frequency domulipliction	تقسیم فرکانس
frequency alloment	تقسیم فرکانس
frequency division	تقسیم فرکانس
compacts	دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact	دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacting	دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacted	دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
frequency dividing network	شبکه تقسیم فرکانس
ocr	وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
sectors	کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector	کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
readable	آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
dims	نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dimmed	نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dim	نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
nibbler	ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
band	محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
bands	محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
h.f.	فرکانس بالا
radio frequency	فرکانس بالا
high frequency	فرکانس بالا
gas plasma display	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
high frequency furnace	کوره فرکانس بالا
high frequency field	میدان فرکانس بالا
high frequency range	ناحیه ی فرکانس بالا
high frequency transistor	ترانزیستور فرکانس بالا
high frequency engineering	مهندسی فرکانس بالا
high frequency tube	لامپ فرکانس بالا
high frequency generator	ژنراتور فرکانس بالا
high frequency heater	گرمکن فرکانس بالا
high frequency responce	پاسخ فرکانس بالا
high frequency performance	رفتار فرکانس بالا
high frequency pentode	پنتود فرکانس بالا
high frequency oscillation	نوسان فرکانس بالا
high frequency telephony	فن تلفن فرکانس بالا
first detector	یکسوساز فرکانس بالا
high frequency transformer	مبدل فرکانس بالا
high frequency heating	گرمایش فرکانس بالا
high frequency resistance	مقاومت فرکانس بالا
high frequency voltage	ولتاژ فرکانس بالا
high frequency discharge	تخلیه فرکانس بالا
radio frequency biasing	بایاسینگ فرکانس بالا
high frequency circuit	مدار فرکانس بالا
high frequency speaker	بلندگوی فرکانس بالا
hight frequency current	جریان فرکانس بالا
high frequency cable	کابل فرکانس بالا
high frequency welding	جوشکاری فرکانس بالا
high frequency bias	بایاس فرکانس بالا
high frequency choke	پیچک فرکانس بالا
high frequency energy	انرژی فرکانس بالا
high frequency amplification	تقویت فرکانس بالا
high frequency alternator	مولد فرکانس بالا
high frequency transmission	انتقال فرکانس بالا
high frequency alternating current	جریان فرکانس بالا
high frequency sound	موج صوتی فرکانس بالا
high frequency equivalent circuit	مدار معادل فرکانس بالا
high frequency alloy juction transistor	ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
high frequency winding	سیم پیچی فرکانس بالا
highfrequency measuring bridge	پل اندازه گیری فرکانس بالا
vhf range	ناحیه فرکانس خیلی بالا
high frequency electrical engineering	مهندسی برق فرکانس بالا
high frequency coil	سیم پیچ فرکانس بالا
high frequency carrier cable	کابل کاریر فرکانس بالا
high frequency amplifier	تقویت کننده فرکانس بالا
high frequency amplification stag	طبقه تقویت فرکانس بالا
high frequency alternating current	جریان متناوب فرکانس بالا
high frequency current gain	تقویت جریان فرکانس بالا
high frequency conductivity	قابلیت هدایت فرکانس بالا
high frequency induction furnace	کوره القایی فرکانس بالا
high frequency radio station	ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
high frequency palsmagenerator	مولد پلاسمای فرکانس بالا
high frequency heating equipment	تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
run duration	1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
scans	فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned	فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan	فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
parametric	وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی
high frequency biasing	پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
high frequency induction hardening	سخت گردانی القایی فرکانس بالا
high frequency gas discharge breakdown	شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
high frequency radio direction finding	جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
diapositive	تولید حرارت توسط جریانهای با فرکانس زیاد
byte	ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
bytes	ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
high frequency stabilized arc	قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
environment	متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments	متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
virtual	که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
timed	1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times	1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time	1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
modem	وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
amplitude	تبدیل سیگنال آنالوگ به حالت عددی
middleman	دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middlemen	دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
times	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
poll	سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود
polled	سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود
polls	سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود
amplitude	روش انتقال داده توسط تغییر اندازه سیگنال جاری
maskable	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
baseband	روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band	روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
dividable	قابل تقسیم
divisible	قابل تقسیم
clock	مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clocks	مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
divisibly	بطور قابل تقسیم
indivisible	غیر قابل تقسیم
answers	سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answering	سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answer	سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answered	سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
interrupts	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
interrupting	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
interrupt	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
synchronous	حالت سیستمم که عملیات و رویدادها با سیگنال ساعت همان شده است
correspondence quality	چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
indivisibility	غیر قابل تقسیم بودن
balances	خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balance	خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
tdm	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
demodulation	ترسیم سیگنال اصلی از موج تقسیم شده دریافت شده
foreground	کار با تقدم بالا که توسط کامپیوتر اجرا شود
groupware	نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
subdividable	قابل تقسیم بچند بخش بخشیزه پذیر
imparity	غیر قابل تقسیم بودن اعداد بدوقسمت مساوی
composite video	سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
lost cluster	تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
crystal	قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals	قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
communication	رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
laser	هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
lasers	هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
fibre optics	لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
machine sensible	قابل درک توسط کامپیوتر
machine readable	قابل خواندن توسط ماشین
ascendible	قابل بالا رفتن از
climable	قابل بالا رفتن
ascendable	قابل بالا رفتن از
extending	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extend	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extends	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
interleaving	تقسیم فضای ذخیره سازی به قسمتهایی به طوری که هر یک جداگانه قابل دستیابی اند
voters	عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter	عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
bell character	کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
devices	اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device	اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
PRI	خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
segment	تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
segments	تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
partition	تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com