Dictiornary-Farsi | دوره احیاء | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
oxidizing period	دوره احیاء


Other Matches

holocene	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
wakes	احیاء
wake	احیاء
waked	احیاء
reclaimation	احیاء
revivals	احیاء
reclamation	احیاء
reconstruction	احیاء
deoxidation	احیاء
revival	احیاء
regeneration	احیاء
reduction	احیاء
reductions	احیاء
reconstructions	احیاء
reclaims	احیاء کردن
reductions	کاهش احیاء
reconstructing	احیاء کردن
reconstructs	احیاء کردن
oxidizing slag	سرباره احیاء
reconstructed	احیاء کردن
regenerated	احیاء کردن
reclaimable	قابل احیاء
reconstruct	احیاء کردن
reclaiming	احیاء کردن
deoxidate	احیاء کردن
regenerating	احیاء کردن
regenerates	احیاء کردن
regenerate	احیاء کردن
cultivationg waste land	احیاء موات
reduction	کاهش احیاء
deoxidize	احیاء کردن
reclaim	احیاء کردن
reclaimed	احیاء کردن
reclaim	احیاء اراضی موات
recucing slag	سرباره احیاء کننده
reclaims	احیاء اراضی موات
reclaiming	احیاء اراضی موات
regenerative memory	حافظه احیاء کننده
undelete utility	برنامه کمکی احیاء
reclaimed	احیاء اراضی موات
instauration	احیاء تجدید بنا
reducing pipe	لوله احیاء کننده
colporteur	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
semifinal	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
felly	دوره
terming	دوره
edge	دوره
edges	دوره
termed	دوره
felloe	دوره
reviewal	دوره
term	دوره
cycled	دوره
contemporaries	هم دوره
contemporary	هم دوره
phased	دوره
phase	دوره
rim	دوره
eras	دوره
era	دوره
rims	دوره
Ice Age	دوره یخ
periphery	دوره
peripheries	دوره
epochs	دوره
career	دوره
careering	دوره
careers	دوره
cycles	دوره
stadia	دوره
cycle	دوره
rimless	بی دوره
compass	دوره
rhythms	دوره
rhythm	دوره
perimeters	دوره
perimeter	دوره
stadiums	دوره
epoch	دوره
to have ones fling	دوره
phases	دوره
stadium	دوره
careered	دوره
circuits	دوره
setting up	دوره
periods	دوره
he has run his race	دوره
sets	دوره
border	دوره
bordered	دوره
circuit	دوره
outline	دوره
instar	دوره
one's d.	دوره
set	دوره
bordering	دوره
course	: دوره
period	دوره
outlining	دوره
sessions	دوره
outlines	دوره
periodicity	دوره
outlined	دوره
courses	: دوره
pool	دوره
pooled	دوره
coursed	: دوره
pools	دوره
session	دوره
puerperium	دوره نفاس
number of cycle	تعداد دوره ها
practice period	دوره تمرین
termtime	دوره تصدی
oxidizing period	دوره اکسیداسیون
house party	دوره خانگی
term of maintenance	دوره نگاهداری
house-parties	دوره خانگی
quadrentnium	دوره چهارساله
careers	دوره زندگی
careering	دوره رسمی
neonatal period	دوره نوزادی
the a of infancy	دوره بچگی
careering	دوره زندگی
careered	دوره رسمی
careered	دوره زندگی
career	دوره رسمی
quadrennium	دوره چهارساله
careers	دوره رسمی
career	دوره زندگی
house-party	دوره خانگی
production period	دوره تولید
procurement cycle	دوره خرید
probationary period	دوره ازمایشی
period of roll	دوره تناوب
period of instrument	دوره سنجه
period of office	دوره تصدی
tours	یک دوره مسابقه
touring	یک دوره مسابقه
meeting	یک دوره مسابقه
tour	یک دوره مسابقه
the iron age	دوره ستمگری
the iron age	دوره بی رحمی
the rim of a wheel	دوره چرخ
meetings	یک دوره مسابقه
period of delivery	دوره تحویل
period of vibratio	دوره ارتعاش
pentad	دوره پنجساله
payback period	دوره بازپرداخت
payback period	دوره برگشت
termtime	دوره تحصیلی
toured	یک دوره مسابقه
preparatory interval	دوره امادگی
pliocene	دوره پلیوسن
pedlary	دوره گردی
tournaments	یک دوره مسابقه
tournament	یک دوره مسابقه
testing time	دوره ازمون
period of production	دوره تولید
fellyfelloe	دوره درندگی
cycle time	زمان دوره
critical period	دوره شاخص
critical period	دوره بحرانی
crier	دوره گرد
refreshing course	دوره بازاموزی
senescence	دوره سالخوردگی
refractory period	دوره بی پاسخی
contract period	دوره قرارداد
continous cycle	دوره بی وقفه
conducting period	دوره رسانایی
hucksterer	دوره گرد
colportage	دوره گردی
idle period	دوره استراحت
idle time	دوره عطالت
cheap jack	دوره گرد
sexennium	دوره شش ساله
guarantee period	دوره ضمانت
rest period	دوره استراحت
grace period	دوره مهلت
estrous cycle	دوره فحلی
retrace time	دوره بازگشت
return interval	دوره بازگشت
retrace period	دوره بازگشت
perlim	دوره مقدماتی
elimination heat	دوره مقدماتی
electoral legislative term	دوره انتخابیه
financial period	دوره مالی
duty factor	دوره کار
duty cycle	دوره کار
retrace interval	دوره بازگشت
flux linking a turn	شاره دوره
foreperiod	پیش دوره
retention period	دوره ابقا