English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
occupancy cycle دوره سکونت
Other Matches
habitancy سکونت
habitations سکونت
habitation سکونت
habitance سکونت
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
residence سکونت سکنی
residences سکونت سکنی
habitable قابل سکونت
habituated سکونت کردن
habitableness قابلیت سکونت
quarters محل سکونت
habitats محل سکونت
habitat محل سکونت
habituate سکونت کردن
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
resident در جائی سکونت داشتن
habitably بطور قابل سکونت
occupancy سکونت اشغال مال
residents در جائی سکونت داشتن
beggary محل سکونت گدایان گداخانه
lodging محل سکونت اطاق کرایهای
lodgings محل سکونت اطاق کرایهای
quartering محل سکونت سکنا دهنده
ultramontanism سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
lapland ناحیه شمال سوئدونروژ وفنلاند وشوروی که محل سکونت اقوام لاپ میباشد
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
ghetto محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettoes محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettos محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
edge دوره
stadia دوره
termed دوره
cycled دوره
terming دوره
term دوره
course : دوره
cycle دوره
coursed : دوره
courses : دوره
rhythms دوره
rhythm دوره
perimeters دوره
perimeter دوره
stadium دوره
stadiums دوره
rimless بی دوره
compass دوره
career دوره
epochs دوره
eras دوره
era دوره
to have ones fling دوره
periodicity دوره
rims دوره
rim دوره
Ice Age دوره یخ
periphery دوره
careered دوره
careering دوره
edges دوره
contemporaries هم دوره
contemporary هم دوره
phases دوره
epoch دوره
reviewal دوره
phased دوره
cycles دوره
careers دوره
phase دوره
peripheries دوره
circuit دوره
periods دوره
set دوره
circuits دوره
sets دوره
setting up دوره
instar دوره
felly دوره
outline دوره
felloe دوره
outlined دوره
pool دوره
session دوره
outlines دوره
he has run his race دوره
pooled دوره
pools دوره
outlining دوره
one's d. دوره
sessions دوره
border دوره
bordered دوره
bordering دوره
period دوره
toured یک دوره مسابقه
probationary period دوره ازمایشی
touring یک دوره مسابقه
tours یک دوره مسابقه
flux linking a turn شاره دوره
period of incubation دوره نهفتگی
duty cycle دوره کار
financial period دوره مالی
tournaments یک دوره مسابقه
tournament یک دوره مسابقه
pliocene دوره پلیوسن
practice period دوره تمرین
period of vibratio دوره ارتعاش
fellyfelloe دوره درندگی
preparatory interval دوره امادگی
foreperiod پیش دوره
tour یک دوره مسابقه
procurement cycle دوره خرید
idle time دوره عطالت
idle period دوره استراحت
meetings یک دوره مسابقه
cycles دوره گردش
hucksterer دوره گرد
cycled دوره گردش
maintenance period دوره تعمیرات
recurrence interval دوره تناوب
guarantee period دوره ضمانت
grace period دوره مهلت
germinal period دوره نوجنینی
production period دوره تولید
puerperium دوره نفاس
quadrennium دوره چهارساله
infection period دوره نهفتگی
induction period دوره انگیزش
incunabula نخستین دوره
meeting یک دوره مسابقه
quadrentnium دوره چهارساله
game cycle دوره بازی
cycle دوره گردش
period of roll دوره تناوب
oxidizing period دوره احیاء
continous cycle دوره بی وقفه
contract period دوره قرارداد
heats دوره فحل
processes دوره عمل
maintenance period دوره نگهداری
magnetic cycle دوره مغناطیسی
limitation period دوره محدودیت
crier دوره گرد
process دوره عمل
payback period دوره بازپرداخت
adolescence دوره جوانی
payback period دوره برگشت
conducting period دوره رسانایی
colportage دوره گردی
measuring period دوره سنجش
biennium دوره دوساله
budget period دوره بودجه
caird دوره گرد
basic course دوره مقدماتی
oxidizing period دوره اکسیداسیون
advanced course دوره عالی
advance course دوره عالی
action period دوره کنش
number of cycle تعداد دوره ها
neonatal period دوره نوزادی
blocking period دوره وقفه
cheap jack دوره گرد
melting period دوره ذوب
critical period دوره بحرانی
pedlary دوره گردی
critical period دوره شاخص
careered دوره رسمی
elimination heat دوره مقدماتی
perlim دوره مقدماتی
internship دوره انترنی
careered دوره زندگی
career دوره رسمی
career دوره زندگی
house-party دوره خانگی
house-parties دوره خانگی
house party دوره خانگی
inning یک دوره بازی
estrous cycle دوره فحلی
period of office دوره تصدی
careering دوره زندگی
electoral legislative term دوره انتخابیه
careering دوره رسمی
life cycle دوره عمر
pentad دوره پنجساله
life cycle دوره زندگی
period of delivery دوره تحویل
period of instrument دوره سنجه
fiscal years دوره مالی
cycle time زمان دوره
latency period دوره نهفتگی
fiscal year دوره مالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com