Total search result: 201 (18 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
proportional spacing |
سیستم چاپ که در آن هر حرف نسبت به اندازه اش فضای خالی بعد از خود دارد. |
|
|
Other Matches |
|
masters |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
master |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
mastered |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
code |
سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد |
intermediate |
فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد |
IAM |
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد |
ohm's law |
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد |
cavities |
فضای خالی |
free space |
فضای خالی |
space |
فضای خالی |
spaces |
فضای خالی |
void |
فضای خالی |
lacuna |
فضای خالی |
vacuity |
فضای خالی |
bad break |
فضای خالی |
cavity |
فضای خالی |
blankest |
سفید فضای خالی |
blank |
سفید فضای خالی |
ullage |
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت |
spaces |
فضای خالی بین حروف یا خط ها |
bossing |
[فضای خالی زیر پنجره] |
air-hole |
[تهویه فضای خالی سرداب] |
space |
فضای خالی بین حروف یا خط ها |
clearance |
هوا فضای خالی فاصله |
hyphenated |
نوشته شده با فضای خالی |
mark |
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی |
marks |
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی |
spaces |
کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند |
space |
کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند |
double vault |
[دو طاق با فضای خالی بین آنها] |
margin |
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی |
quadding |
درج فضای خالی در متن برای پر کردن خط |
margins |
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی |
empty |
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد |
gutters |
فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل |
gutter |
فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل |
gap |
فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی |
dense index |
لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد |
freed |
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی |
freeing |
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی |
gaps |
فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی |
frees |
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی |
emptied |
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد |
void |
فاصله ناخواسته یا فضای خالی در اتصال توسط جوشکاری |
emptiest |
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد |
broken stowage |
فضای خالی اطراف امادها وبارها در داخل کشتی |
ante-choir |
[فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا] |
empties |
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد |
free |
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی |
emptier |
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد |
list |
لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد |
linear |
لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد |
weaving shed |
[فضای خالی بین تارهای ضربی جهت عبور دادن پود.] |
spacing |
فضای خالی قرار دادن بین حروف یا خط های متن چاپ شده |
rates |
اندازه نسبت |
rate |
اندازه نسبت |
spaces |
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند |
space |
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند |
He is distantly related to us . |
نسبت دوری با ما دارد |
area |
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری |
expansion |
افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی |
areas |
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری |
He is distantly related to me . |
بامن نسبت دوری دارد |
runout |
فضای عمل یک سیستم |
ionosphere |
قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد |
kerning |
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها |
capacities |
حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم |
capacity |
حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم |
first level address |
آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد |
batch |
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند |
batches |
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند |
cartesian structure |
ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند |
spasur |
سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است |
extensions |
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است |
extension |
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است |
zone |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
zones |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
uncommitted logic array |
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند |
automatic measuring system |
سیستم اندازه گیری خودکار |
metric system of measurement |
سیستم اندازه گیری متریک |
memories |
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است |
memory |
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است |
isolate |
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد |
isolating |
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد |
isolates |
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد |
hyphen |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
hyphens |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
dat |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
counter shed |
پودکشی [عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.] |
complexity |
اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار |
complexities |
اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار |
Tantalus cup |
جام فیثاغورس [تا اندازه مشخصی باید پر شود وگرنه همه مایع خالی می شود] |
Greedy Cup |
جام فیثاغورس [تا اندازه مشخصی باید پر شود وگرنه همه مایع خالی می شود] |
Pythagoras cup |
جام فیثاغورس [تا اندازه مشخصی باید پر شود وگرنه همه مایع خالی می شود] |
Pythagorean cup |
جام فیثاغورس [تا اندازه مشخصی باید پر شود وگرنه همه مایع خالی می شود] |
reference junction |
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود |
allocation |
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف |
allocations |
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف |
wein law |
طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد |
analysts |
شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد |
analyst |
شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد |
Is there heating? |
آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟ |
things in action |
اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
metric system |
سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد |
impedance |
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ |
coulomb's law |
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد |
muzzle energy |
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود |
connect |
مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود |
notations |
سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد |
notation |
سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد |
binary |
سیستم عددی پایه که فقط اعداد ۱و۰ را دارد |
sysop |
شخصی که سیستم تخته آگهی یا شبکه را نگه می دارد |
connects |
مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود |
abac scale |
وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور |
key |
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد |
standard |
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد |
standards |
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد |
recursive equations |
معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد |
warp set |
[تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری] |
managers |
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد |
manager |
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد |
volumes |
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی |
volume |
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی |
mail |
که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی |
on board regulation |
تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد |
mails |
که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی |
optimum |
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد |
forms |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
formed |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
form |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
resolving power |
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید. |
backs |
نشانگری که موقعیت گره پدر نسبت به گره اصلی را نگه می دارد. که در برنامه سازی برای حرکت به عقب در فایل استفاده میشود |
back |
نشانگری که موقعیت گره پدر نسبت به گره اصلی را نگه می دارد. که در برنامه سازی برای حرکت به عقب در فایل استفاده میشود |
crash conversion |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
minimum |
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد |
microcomputer |
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد |
share |
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود |
shared |
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود |
shares |
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود |
tables |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
table |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
tabling |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
tabled |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
peripheral slots |
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند |
transputer |
- بیتی که سرعت حدود Mips دارد. که بهم وصل میشود تا سیستم پردازش موازی ایجاد کند. |
blankest |
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است |
blank |
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است |
resets |
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد |
reset |
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد |
winchester disk |
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست |
external |
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است |
externals |
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است |
storage |
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است |
flow |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
flows |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
flowed |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
scalar |
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد |
throughput |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
rug condition |
[وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.] |
preventive detention |
تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد |
antinomian |
مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد |
leverage |
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین |
lift fan |
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود |
liftjet |
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود |
ring |
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد. |
vacancy |
محل خالی جای خالی |
vacancies |
محل خالی جای خالی |
InBox |
خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه |
prorata |
برحسب نسبت معین بهمان نسبت |
attributable |
قابل نسبت دادن نسبت دادنی |
market socialism |
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد |
runs |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
run |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
sysgen |
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم |
blessed folder |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
peripheral |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
monetarists |
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد |
cleans |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
foreground program |
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد |
cleanest |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
clean |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
cleaned |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
manspace |
جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی |
nationallism |
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود |
symmetrical compression |
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد |
angles |
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد |
angle |
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد |
integrated |
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است |
zahn cup |
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال |
If the cap fit,wear it. <proverb> |
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار). |
typefaces |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
typeface |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
os/ |
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد |
analogues |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analogue |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
orifice meter |
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ |
analog |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
rug names |
اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.] |
bin storage space |
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز |