Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
recognition
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
Other Matches
ocr
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
optical character recognition
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
pattern recognitation
تشخیص الگو
pattern recognition
تشخیص الگو
ocr
تشخیص کاراکترهای نوری
optical recognition device
دستگاه تشخیص نوری
omr
تشخیص علامت نوری Recognition ark
ocr
Recognition OpticalCharacter تشخیص نوری دخشه
combining
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
combine
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
combines
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
CSM
سیستم تشخیص حرف نوری کارا
real time
مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
omr
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
optical
قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
resolving power
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
aiming symbol
ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
optical
وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد.
aiming field
نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
indicator
چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
reading wand
دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند
recognition
فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
transmissive disk
دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
optical
اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
fibre
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fiber
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibres
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
holographic image
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
crosshair
در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
background
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exit
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exits
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
backgrounds
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
dynamically
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
magneto optical disc
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
DOR
سیگنال ذخیره شده به صورت دودویی روی سوراخهای کوچک روی سطح دیسک فشرده یا نوری که توسط لیزر قابل خواندن باشد
scanned
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
wands
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wand
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
light
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
lightest
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
lighted
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
receiver
وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
receivers
وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
suffix notation
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
fibre optics
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
cladding
واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
drawing tools
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
inventory
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
character
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
micr
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
asynchronous
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
recognition
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exceptions
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exception
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
identification
تشخیص تشخیص دادن
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
locals
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
identification friendly or foe
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
printer
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
alignment chart
الگو
modelled
الگو
schema
الگو
patterns
الگو
models
الگو
modeled
الگو
molded
الگو
templates
الگو
template
الگو
texture
الگو
textures
الگو
paradigms
الگو
paradigm
الگو
pattern
الگو
standard
الگو
nomogram
الگو
standards
الگو
molds
الگو
model
الگو
schemata
الگو
mold
الگو
mould
الگو
moulds
الگو
moulded
الگو
mask
الگو سامان
pattern recognition
الگو شناسی
masks
الگو سامان
type
گونه الگو
sample
الگو ازمون
sampled
الگو ازمون
typed
گونه الگو
stenciler
الگو ساز
validation of a model
اعتبار یک الگو
archetypes
کهن الگو
archetype
کهن الگو
types
گونه الگو
stenciller
الگو ساز
plastic bubble keyboard
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
patterns
بعنوان الگو بکاربردن
palette
جدول رنگ و الگو
palettes
جدول رنگ و الگو
strickle
الگو صاف کردن
pattern
بعنوان الگو بکاربردن
pattern
الگو صفات فردی
validation of a model
تحقق پذیری یک الگو
patterns
الگو صفات فردی
pattern recognition
الگوشناسی شناسایی الگو
numeric
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
schematic
الگو وار طرح کلی
resemblance
[تداعی کردن طرح یا الگو]
stencilled
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stencil
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
paints
رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
stenciled
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stencilling
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stencils
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stenciling
با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
paint
رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
regulate
کنترل فرآیند
flowchart
شرح فرآیند
decays
فرآیند سیگنال
regulated
کنترل فرآیند
decaying
فرآیند سیگنال
depositions
فرآیند پوشاندن
decayed
فرآیند سیگنال
decay
فرآیند سیگنال
deposition
فرآیند پوشاندن
regulating
کنترل فرآیند
regulates
کنترل فرآیند
flow diagram
شرح فرآیند
per
همان طور که در الگو نشان داده شده
phases
بخشی از فرآیند بزرگتر
halted
فرآیند را متوقف میکند.
halts
فرآیند را متوقف میکند.
initialization
فرآیند مقداردهی اولیه
selections
عمل یا فرآیند انتخاب
finishes
انتهای فرآیند یا تابع
finish
انتهای فرآیند یا تابع
document
نوشتن شرح یک فرآیند
phased
بخشی از فرآیند بزرگتر
normalization
فرآیند یا داده نرمال
documented
نوشتن شرح یک فرآیند
documenting
نوشتن شرح یک فرآیند
selection
عمل یا فرآیند انتخاب
halt
فرآیند را متوقف میکند.
phase
بخشی از فرآیند بزرگتر
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
barrage jamming
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
area
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
areas
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
scripts
ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
master
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
executing
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
pagination
فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
checks
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
stage
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
check
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
inherited error
خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
execution
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execute
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
mastered
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
technical
مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
masters
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
checked
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
stages
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
executed
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
discretionary
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
wallpaper
تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
desktop
الگو یا تصویری که در پشت صفحه ویندوز نمایش دده میشود
wallpapers
تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
areas
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com