English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
campus environment محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
Other Matches
communication پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
resource استفاده از یک منبع در شبکه یا سیستم توسط چندین کاربر
Cambridge ring استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
Internet سیستمی که به چندین کاربر اجازه شرکت در محاوره میدهد که هر کاربر میتواند پیامی بفرستد و متن کاربر بعد را ببیند
BCC گونهای از برنامههای پست الکترونیکی که یک کاربر یک پیام را به چندین کاربر در یک زمان ارسال میکند
connector وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
edge تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edges تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
multivalent دارای چندین قدر چندین بنیانی
polygenetic دارای چندین نیا یا چندین تخم
broadcast پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
broadcasts پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
multipoint اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر
cornet a pistons یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
shared پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
scheduling روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد
share پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
broadcast شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
broadcasts شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
ATC مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه
re entrant برنامه یا کدی که توسط چندین کاربر در سیستم چند کاربره استفاده میشود.
multi- سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
blind carbon copy در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
scheduler برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند
blind copy receipt در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
averaged میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
logs کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
log کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
round روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
roundest روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
calendar program ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
multilayer تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
multiple معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
share سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
workgroup برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
port وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
networking نرم افزاری که اتصال بین برنامه کاربر و شبکه برقرار میکند
conferencing اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
printwheel چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
busses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
jukebox درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
jukeboxes درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
remotest کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی
remoter کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی
remote کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
internetwork تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
directories روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directory روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
InBox خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
bridge وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
user نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
users نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
STT نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
lot چندین
multiple چندین
multifold چندین
ten چندین
multipoint با چندین خط وط
several چندین
Several persons ( people ). چندین تن
multivincular چندین پیوندی
frequently <adv.> چندین بار
many times <adv.> چندین بار
many a time چندین بار
often <adv.> چندین بار
oft [archaic, literary] <adv.> چندین بار
time and again چندین بار
a lot of times <adv.> چندین بار
various چندتا چندین
dozens of times چندین بار
many چندین بسا
manyfold چندین مرتبه
multilineal دارای چندین خط
over and over again چندین بار
over again چندین بار
multivalve چندین دریچهای
many times چندین بار
many books چندین کتاب
on any number of occasions <adv.> چندین بار
regularly [often] <adv.> چندین بار
alternate چندین بار
over and over چندین بار
alternated چندین بار
alternates چندین بار
for reasons به چندین دلیل
multicolour با چندین رنگ
on several occasions در چندین وهله
several thousands چندین هزار
manifold copies چندین نسخه
cluster-block چندین طبقه آپارتمان
polygastric دارای چندین معده
polygenetic دارای چندین مبدا
integration انجام چندین عمل با هم
multistorey ساختمان چندین طبقه
multitasking اجرای چندین کار
multivocal دارای چندین معنی
polyphonic نماینده چندین صدا
polyphonous نماینده چندین صدا
polymerous دارای چندین جزء
pooh bah صاحب چندین مقام
swarm چندین اشکال برنامه
swarmed چندین اشکال برنامه
end در انتها یا پس از چندین مشکل
ended در انتها یا پس از چندین مشکل
ends در انتها یا پس از چندین مشکل
A multi-storey building. ساختمان چندین طبقه
floscular مرکب از چندین گلچه
multi tasking اجرای چندین کار
high-rise ساختمان چندین اشکوبه
multicoloured دارای چندین رنگ
master keys کلید چندین قفل
swarms چندین اشکال برنامه
multiplicate چندین نسخه برداشتن از
Many years passed . چندین سال گذشت
He received several bullet wounds چندین تیربه اوخورد
master key کلید چندین قفل
variform دارای چندین شکل
multifoliate دارای چندین برگچه
PPP پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
secure transaction technology سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
alert پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
networking 1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
polygenous از چندین جورخاره درست شده
Several pages have been torn out. چندین صفحه اش پاره شده
broadcasts ارسال داده به چندین گیرنده 2-
group جمع اوری چندین چیز با هم
flanker [یکی از چندین گوشه ساختمان]
Several cars collided. چندین اتوموبیل بهم خوردند
group جمع کردن چندین وسیله با هم
skeleton key کلیدی که چندین قفل را بازکند
skeleton keys کلیدی که چندین قفل را بازکند
heteronomous روینده تحت چندین قانون
groups جمع کردن چندین وسیله با هم
groups جمع اوری چندین چیز با هم
broadcast ارسال داده به چندین گیرنده 2-
multi disk مربوط به چندین نوع دیسک
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
server کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
i wrote letter a letter چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
Several engineeres were removed from office. چندین مهندس از کار بر کنار شدند
complicated با چندین بخش یا مشکل برای فهمیدن
multiplex ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
combination چندین چیز که با هم ترکیب شده اند
common متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
commonest متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
conditional مین کننده وقوع چندین کار مشخص
commoners متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
parallelling که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
array آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
arrays آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
paralleling که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
manifold writer ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
paralleled که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
bounces برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
bounced برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
manifolder ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
varriform دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
parallelled که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
bounce برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
parallels که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
gulping گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulps گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
bounces جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
gulped گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
bounced جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
gulp گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
polygenist کسیکه عقیده داردبشر دارای چندین مبدابوده است
bounce جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
hall-church [کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
Hallenkirche [کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
omnim gatherum امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
multifunction ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند
paralleling کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
paralleled کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
compounds مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com